یاران اهل بیت(ع) که در طول تاریخ نامشان همیشه ماندگار ماند و به ستارههای آسمان اسلام تبدیل شدند، ویژگیهایی داشتند[...]
یاران اهل بیت(ع) که در طول تاریخ نامشان همیشه ماندگار ماند و به ستارههای آسمان اسلام تبدیل شدند، ویژگیهایی داشتند که ایشان را از دیگران تمیز میداد. یکی از مهمترین ویژگیهای آنان «حقطلبی» و «حقگویی» بود. آنان وجود خود را از هر غیرحقی پاک کرده و دل خود را محل تجمیع حقایق الهی، دینی و اخلاقی قرار داده بودند. انسان فطرتاً حقطلب است؛ بنابراین با کمالطلبی که در وجود خود میبیند، همیشه میخواهد در دایره حق باشد. در توضیح معنا و مفهوم حق گفتهاند: «حق بهمعنای ثابت بودن برای همیشه و در مقابل باطل است.» همچنین گفتهاند: «حق نقیض باطل بوده و آن کار محقق و ثابت است.»(ابن منظور) و نیز: «اصل واحد در ماده حق، ثبوت و پابرجایی همراه با مطابق واقع بودن است، این قید در مفهوم تمامی مصادیق آن در نظر گرفته شده است.»(مصطفوی) در قرآن هم «حَقَّ» به معنایـ ثابت گردیدـ آمده است.(قصص/63) علامه طباطبایی میگوید: «حیات اخروی را حق و زندگی دنیا با همه زرق و برقش که انسانها آنها را مال خود میپندارند و به طلب آن میدوندـ که یا مال است یا جاه یا امثال آنـ باطل دانستهاند. خداوند ذات متعالی خود را حق و سایر اسبابی که انسانها فریب آن را میخورند و بهجای تمایل به خدا به آنها میل پیدا میکنند، باطل خوانده است.»(المیزان، ج۱۴، ص۲۶۲) بنابراین باید کسانیکه در دنیا تلاش کردهاند امور ثابت را که به ذات پروردگار عالم متصل است بشناسند، «حقطلب» بدانیم.
در میان یاران با وفای اهلبیت(ع) این ویژگی مشترک است. آنها حقدوست و حقطلب بودند و برای رسیدن به حق از خود میگذشتند و وجودشان را وقف دانستن حق و رفتن بهسمت انسانهای حقیقتگو میکردند. در میان یاران اهل بیت(ع)، به ویژه امیرالمؤمنین علی(ع) نام «میثم تمّار» بهدلیل همین خصوصیت، چشمها را بهخود خیره میکند. میثم که یک ایرانی ساکن نهروان شرقی و بهاحتمال مسلّم از کردهای ایرانی بود، در مدائن به اسارت مسلمانان درآمد و به کوفه منتقل شد. او در بازار بردهفروشان فروخته شد و سالها غلام یک زن از طایفه بنیاسد بود. علی(ع) در اولین دیداری که با میثم داشت، او را خرید و آزاد کرد. هنگامی که نامش را پرسید، میثم عرض کرد: «نام من، سالم است.» امام(ع) فرمود: «پیامبر خدا(ص) به من اطلاع داد که پدرت تو را میثم نامیده است.» میثم گفت: «خدا و پیامبرش صادق است و امیرمؤمنان راست میفرماید، به خدا قسم نام من میثم بوده است.»! سپس امام فرمود: «بهنام اصلی خود بازگرد که پیامبر خدا(ص) هم تو را به این نام نامید.» بههمین خاطر نام او را میثم و کنیهاش را ابوسالم قرار داد و چون همانند پدرش در کار فروش خرما بود، او را بهنام «میثم تمار» شناختند.
همانطور که گفته شد ویژگی یاران ائمه(ع) حقطلبی بود و میثم تمار بهواسطه همین ویژگی از علی(ع) جدا نشد و مانند پروانهای گرداگرد خورشید فروزنده علم و اخلاق میچرخید. میثم را یکی از خبرهترین مفسران قرآن و ناشران علمی الهی و اهل بیتی دانستهاند تا جاییکه ابن عباس که جزء بزرگترین مفسران بود، در مواجهه با میثم احساس نیازمندی به دانش او داشت و نکات تفسیری میثم را ثبت و ضبط میکرد؛ اما برای یاران ائمه(ع) حقطلبی کافی نبود. بلکه ایشان خود را مکلف میدانستند حقایق را با زبان رسا و صدایی بلند بازگو کنند. میثم تمار خود را موظف میدانست در هر محل و مجلسی از علی(ع) بگوید. عشقش به علی(ع) آنقدر خروشان بود که نمیتوانست از لبریز شدن آن جلوگیری کند و با آنکه او را صاحب سر علی(ع) میدانستند، سخنهای فراوانی از مجالست و همنشینی با امام خود، برای مردم داشت. فصاحت و قدرت بیان میثم نیز زبانزد خاص و عام بود تاجاییکه در یک اعتراض جمعی به وضعیت اداره کوفه بهنزد «ابن زیاد» رفت و با بیان قوی خود او را محکوم و مجبور به سکوت کرد. میثم همچنین دانای رازها بود، او از بسیاری حوادث آینده و فتنهها آگاهی داشت و در صورت لزوم با تشخیص ظرفیت افراد، مردم را از آن آگاه میکرد؛ از جمله آنکه پس از شهادت مسلم، در کوفه، ابن زیاد حاکم کوفه، میثم، مختار و جمعی از شیعیان را دستگیر کرد. میثم به مختار گفت: «تو از زندان رها میشوی و به خونخواهی حسین بن علی(ع) قیام میکنی. ابن زیاد ما را میکشد و تو نیز او را خواهی کشت.» میثم همچنین افرادی را از لحظه شهادت امام حسین(ع) آگاه کرد. او شهادت خود و شهادت حبیب را پیشگویی کرده بود و وقتی معاویه مرد، این میثم بود که خبرش را در کوفه منتشر کرد.
میثم همانند بسیار از یاران خاص اهل بیت(ع) نه هراسی از مردن داشت و نه ترسی از دشمن. او خود را مبلغ دین و معارف اهل بیت(ع) میدانست و با اینکار خود حقطلبان زیادی را با حقداران حقیقی عالم آشنا کرد. آشنایی با اساس دین، آشنایی با حق، تبلیغ درست و فکر شده دین، رسا گفتن و صبر بالا در ناملایمات مردم و روزگار، عالمانه رفتار کردن، شیوا و جذاب سخن گفتن، مهربان و با محبت بودن در تبلیغ دین و اشاعه فرهنگ علوی از خصوصیات ویژه میثم تمار بود که شایستگی یک الگوی تبلیغی را دارد.