با وجود رویکرد تحولی دولت در اداره کشور و به طور کلی، ریلگذاری درست دولت در حوزههای روابط خارجی و اقتصاد، اقدامات دولت بازخورد شایسته را در سطح جامعه در پی ندارد[...]
با وجود رویکرد تحولی دولت در اداره کشور و به طور کلی، ریلگذاری درست دولت در حوزههای روابط خارجی و اقتصاد، اقدامات دولت بازخورد شایسته را در سطح جامعه در پی ندارد. دلایل این امر را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 1ـ حجم و گستره مشکلات اقتصادیـ معیشتی؛ 2ـ تمرکز دشمنان بر جنگ شناختی در مقابل دولت و مردم ایران؛ 3ـ ضعف در نظام اطلاعرسانی و قدرت رسانهایـ اقناعی.
بنا به این دلایل، پژواک اخبار و رویدادهای منفی و نشاندهنده ضعف در حوزه عمومی کشور بیش از اخبار و رویدادهای مثبت است. حتی میتوان گفت، به سبب حضور پرقدرت عوامل فوق، گاهی اخبار خوب و اقدامات امیدبخش و ناظر به حل مشکلات کشور، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد.
از جمله اخبار خوبی که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد که با وجود اهمیت، چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت، پرتاب ماهواره به فضا، ساخت نفتکش در داخل کشور و فروش آن به ونزوئلا و تکمیل کریدور شمال ـ جنوب و آغاز ترانزیت تمام ریلی قطار کانتینری قزاقستان از مسیر ایران، مثبت شدن تراز تجاری کشور در سه ماهه نخست امسال و... است. این در حالی است که برای نمونه، تکمیل کریدور مذکور پس از 22 سال صورت گرفته است یا اینکه با وجود پیشرفتهای کشور در حوزه فضایی و پرتاب ماهواره، اما در سالهای اخیر، این اقدام متوقف شده بود. با این حال، با روی کار آمدن دولت جدید، از سر گرفتن و توسعه فعالیت در حوزه فضایی مورد توجه جدی قرار گرفت.
علاوه بر عوامل سهگانهای که در بالا به آنها اشاره شد، یکی دیگر از مهمترین عوامل شکلگیری این وضعیت، ناآگاهی افکار عمومی از برنامه دولت برای ایجاد تحول اقتصادی است. در واقع، افکار عمومی اکنون نمیداند که تکمیل کریدور شمال ـ جنوب در راستای چه راهبرد کلانی است و چه نسبتی با حل مشکلات آنها دارد. شبیه همین وضعیت یا قضیه در موارد مشابه وجود دارد؛ یعنی افکار عمومی نمیتواند میان اقدامات تحولی دولت با حل مشکلات و مسائل زندگی روزمره خود ارتباط برقرار کند. به همین دلیل است که نه تنها از اقدامات تحولی دولت به وجد نمیآیند، بلکه به راحتی آنها را به فراموشی میسپارند. برای رهایی از این وضعیت، جهاد تبیین نسخه دواست. در جهاد تبیین با این محور باید به چند نکته مهم توجه شود:
1ـ دولت در چه شرایطی اداره کشور را بر عهده گرفت؟ 2ـ برنامه دولت برای ایجاد تحول اقتصادی چیست؟ سرفصلهای این برنامه کدامند؟ 3ـ دولت تا کنون برای بهبود وضع موجود و ایجاد تحول اقتصادی چه اقداماتی انجام داده است؟ 4ـ آیا اقدامات دولت میتواند نتیجه لازم و موردانتظار را در پی داشته باشد؟
چنانچه به این پرسشها پاسخ داده شود، میتوان امیدوار بود که ضمن تبیین منطق برنامهها و اقدامات دولت، افکار عمومی نسبت به اقدامات دولت امیدوارتر شود و جنگ شناختی دشمن را پس بزند. بر این اساس، در پرونده حاضر، تلاشها معطوف به ارائه پاسخ به این محورهاست.