صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۵  ، 
کد خبر : ۳۳۸۹۰۳

مسئولیت دولت

سا‌ل‌های سال است که رهبر معظم انقلاب، پژوهشگران و کارشناسان جمعیت‌شناسی کشور در خصوص روند خطرناک فرزندآوری در کشور هشدار می‌دهند[...]
پایگاه بصیرت / خانم موسوی

سا‌ل‌های سال است که رهبر معظم انقلاب، پژوهشگران و کارشناسان جمعیت‌شناسی کشور در خصوص روند خطرناک فرزندآوری در کشور هشدار می‌دهند؛ امری که امروز به یکی از استراتژیک‌ترین مباحث در کل دنیا مبدل شده است. فرزندان امروز نیروی کار، تفکر، اقتصاد و سیاست سا‌ل‌های آینده هستند؛ نیروهایی که چرخ تولید و اقتصاد را خواهند چرخاند، سیاست را در عرصه داخلی و بین‌الملل هدایت کرده و در یک کلام کشور را اداره خواهند کرد. کشورهای غربی خیلی پیشتر به مسئله مهم و راهبردی جمعیت واقف شدند؛ بنابراین برای بقا و ماندگاری نسل‌های‌شان به سیاست‌های تشویقی دست زدند؛ در حالی که در همان سا‌ل‌ها در ایران سیاست‌های خانمان برانداز کنترل جمعیت اجرا می‌شد و شعارهایی نقل و نبات بود که هدفی جز مقطوع‌النسلی برای ایران اسلامی‌نداشت. سا‌ل‌هایی که برای گرفتن شناسنامه بچه سوم مشکلات بسیاری وجود داشت و حق اولاد تنها به دو فرزند تعلق می‌گرفت و حتی بیمه کردن بچه سوم دردسرهای بسیاری داشت.

خبری در راه است؟
اما چرا؟ چرا در همان سا‌ل‌هایی که ایران با سیاست‌های تخریبی و مقطوع‌النسلی دیکته شده غربی‌ها در حال تیشه زدن به آینده خود بود، غرب سیاست‌های تشویقی برای فرزندآوری به مردم و مسئولانش دیکته می‌کرد؟ مگر چه اتفاقی در راه بود؟خبر این بود که جمعیت ایران اسلامی ‌با سرعتی طبیعی در حال رشد بود و فرزندآوری روند طبیعی خود را طی می‌کرد و به ازای هر زن شش فرزند وجود داشت و این وحشت غربی‌ها را از آینده دو چندان می‌کرد. ایران که خود آینده حیات غرب را تهدید می‌کرد، با رشدی طبیعی پیش می‌رفت؛ اما غربی‌ها به سبب مشکلات معیشتی، اقتصادی و اجتماعی به سوی انحطاط و کاهش فرزندآوری و افزایش روابط خارج از خانواده می‌رفتند.این بود که سیاست‌های جمعیتی در ایران با دیکته غربی‌ها کنترلی، تنبیهی و برای کاهش جمعیت بود و در غرب تشویقی، افزایشی و در جهت حفظ خانواده بود‌. همزمان شوهای نمایشی غرب برای خانواده‌های غربی به راه افتاد. حالا فضای رسانه‌ای غرب پر از سلبریتی‌های خانواده دوست بود که هر یک چندین فرزند ریز و درشت داشتند؛ اما رسانه‌های ایرانی فرزند کمتر زندگی بهتر را تبلیغ می‌کردند.

دوان دوان تا سالمندی
حالا جمعیت ایران با نابخردی مسئولان با سرعتی عجیب به سوی سالمندی و کهنسالی می‌رود. جمعیت جوانی که روزگاری مورد توجه و وحشت کشورهایی بود که برای نابودی ایران و ایرانی دندان تیز کرده بودند. کاهش نیروی مولد، یعنی کاهش توان کار و تولید در یک کشور و کاهش تولید به کاهش سرمایه و تهی شدن آن سرزمین از عوامل استقلال منجر می‌شود و شاید همین مهم است که کشورهای متخاصم نسبت به ایران را واداشته تا مدت‌های مدیدی نسبت به رسیدن به کاهش جمعیت در ایران برنامه‌ریزی‌های پر هزینه‌ای انجام دهند و کاهش جمعیت برای ما و افزایش جمعیت برای خودشان را در دستور کار قرار دهند.رهبر معظم انقلاب بارها و بارها نسبت به سیاست‌های جمعیتی در کشور و نرخ رو به زوال جمعیت هشدار داده‌اند؛ اما تاکنون مسئولان به عمق فاجعه پی نبرده بودند و آنچنان سرگرم مسائل دیگر بودند که جمعیت عملا به حاشیه رانده شده بود؛ در حالی که باید به مبحث جمعیت در کنار دیگر مسائل مهم و اساسی، همچون معیشت و اقتصاد توجه می‌شد؛ همانند همان اتفاقی که سا‌ل‌ها پیش در پی نفوذ فرهنگی دشمن برای کاهش جمعیت در کشور انجام شد.

دیگر جوان نیستیم
حالا کشور ما که روزگاری با عنوان جوان در دنیا شناخته می‌شد، جوان نیست؛ بلکه به میانسالی رسیده است و قریب‌الوقوع است که به سالمندی و کهنسالی برسد، آن هم کهنسالی که به رسیدگی و نگهداری نیاز دارد؛ اما آیا آن روز جمعیت جوان به حدی خواهد بود که برای نگهداری از سالمندان در کنار اداره کشور و تولید و اقتصاد نگرانی نداشته باشیم. به گفته پژوهشگران حوزه جمعیت در ایران طی پنج سال گذشته سریع‌ترین روند کاهش نسبت جوانی جمعیت در ایران اتفاق افتاده است؛ این امر به معنای این است که نسبت تعداد جوانان به شدت کاهش پیدا کرده است و امروز میانگین سنی کشور حدود 34 سال است؛ متأسفانه امروز نمی‌توانیم ایرانی را که ایرانِ جوانِ سربلند نامیده می‌شد،ا یران جوان بنامیم. کشور ما در حال حاضر یک کشور میانسال است که با سرعت زیادی به سوی سالمندی جمعیت در حرکت است؛ لذا امروز با چالش و بحرانی روبه‌رو هستیم که آن را ابر بحران جمعیت می‌نامیم و همه ساختار‌های کشور را دچار آسیب خواهد کرد.
سراشیبی جمعیتی
مطابق با آنچه آمارها به ما می‌گوید امروز ۱۰ درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند و برآورد دو برابر شدن جمعیت سالمند کشور تا سال ۱۴۲۰ بسیار تکان‌دهنده است. در سا‌ل‌های اول انقلاب، نرخ رشد جمعیت‌ کشور حدود سه درصد بود؛ به این معنا که جمعیت سالانه حدود سه درصد نسبت به سال قبل افزایش می‌یافت.اما از اواخر دهه ۶۰ از این درصد کاسته شد و این رقم در ابتدای ورود به دهه ۸۰ به حدود 1/5 درصد رسید و در سال ۱۳۹۸ رشد جمعیت کشور برای اولین بار به کمتر از یک درصد رسید. میزان رشد جمعیت در سال 1399 به ۶ دهم درصد رسید که حکایت خطرناک افول جمعیتی را روایت می‌کند.بر اساس آمارهای رسمی، ‌در سال ۱۳۹۸ در کشور ۱۷۰ هزار نوزاد کمتر از سال ۱۳۹۷ به دنیا آمده و در سال 1399 هم نسبت به 1398، ۸۰ هزار نوزاد کمتر متولد شده است. اما خطرناک‌تر آنکه نسبت سالمندی و سالخوردگی جمعیت در ۲۰ سال آینده به حدود دو برابر می‌رسد؛ ایران از سال ۱۳۹۵ بیشتر به سمت سالمندی رفته و برآورد می‌شود که تا سال ۱۴۳۰ سالخورده و پیر شود. در سال ۱۳۳۵، میانه سنی جمعیت 2/20 سال بوده و در سال 1395، میانه سنی حدود ۳۰ سال محاسبه‌ شده است که نشان می‌دهد جمعیت ایران حدود ۱۰ سال پیرتر شده است. مطابق با نظرات کارشناسان، حد بهینه جمعیت سالمند بین ۶ تا ۷ درصد جمعیت کشور است؛ بنابراین، اگر نسبت جمعیت سالمند کشوری بیش ‌از حدِ مطلوب باشد، کشور گرفتار آسیب‌های جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد. همانطور که شواهد حاکی است مؤلفه‌های ساختار جمعیتی کشور در حال تغییر است، روند پیر شدن جمعیت ایران آغاز شده است و به عبارتی در حال از دست دادن جوانیِ جمعیت هستیم.داده‌های جدید سازمان ملل نشان می‌دهد، میان کشور‌هایی مانند ژاپن، فرانسه، آلمان، بریتانیا و کره جنوبی که به‌سمت سالمندی جمعیت حرکت می‌کنند، ایران ششمین کشوری است که به مرحله فوق‌سالمندی جمعیت خواهد رسید، اما نکته تأمل‌برانگیز اینکه ایران کنار کره جنوبی دارای کمترین فاصله زمانی تا رسیدن به مرحله فوق‌سالمندی است. این آمارها در حالی روایت می‌شود که غربی‌ها در حال جذب نخبگان و نیروی جوان و کارآمد ما هستند؛ یعنی کشور را برای روزگار سالمندی آماده می‌کنند تا خودشان کارآمد و ایران اسلامی ‌بدون نیروی کارآمد دچار مشکلات عدیده‌ای شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات