جمعیت و افزایش نسل یکی از راهبردیترین مباحث در عصر حاضر است؛ موضوعی که بسیاری از کشورها برای دستیابی به نرخ معقولی از آن سیاستهای تشویقی بسیاری به کار میبندند تا بتوانند آینده ملیتی خود را تضمین کرده و نیروی کار فعالی برای آیندهای نه چندان دور داشته باشند؛ اما ایران اسلامی سالهاست درگیر بیتدبیریهایی است که امروز نرخ باروری را به 1/2 به ازای هر زن تقلیل داده است. در همین زمینه پای صحبتهای دکتر فرشته روحافزار، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده نشستهایم. این مصاحبه را پیشرو دارید.
* چرا وضعیت جمعیت کشور امروز به اینجا رسیده است؟ سیاست فرزند کمتر زندگی بهتر از کجا آمده است و چرا مسئولان تدبیر لازم در این زمینه را نسنجیدهاند؟
سیاست «فرزند کمتر، زندگی بهتر» قبل از انقلاب و از سال 1330 کلید خورد. در واقع، با این سیاست از همان ابتدا به دنبال کاهش جمعیت ایران بودند و قطعاً جریانهای سیاسی بسیاری در پشت پرده بود. متوسط جمعیت فرزندان خانوار ایرانی بالای شش نفر بود که در اوایل انقلاب به دلیل افزایش مهاجرت به ایران از کشورهایی، مانند عراق و افغانستان مقداری افزایش جمعیت داشتیم. نرخ رشد جمعیت و نرخ زاد و ولد حدود 6/1 بود که با سیاست کاهش جمعیت که مسئولان آن موقع هم به شدت پشت این سیاست ایستادند، رو به کاهش رفت. از جمله کارهایی که برای کاهش جمعیت انجام میشد عمل توبکتومی روی خانمهایی بود که باردار میشدند بدون اینکه خودشان در جریان باشند(گزارشهای آن هم موجود است.) یا درباره عمل وازکتومی میگفتند که قابل بازگشت است؛ در حالی که چنین نبود و بعدها پزشکان متعهد گفتند که چنین چیزی صحت ندارد. ما بزرگترین مرکز وازکتومی ایران را در ارومیه داشتیم و در روستاها و خانههای بهداشت وسایل پیشگیری به صورت رایگان بین مردم توزیع میشد که در نتیجه این اقدامات با کاهش جمعیت روبهرو شدیم. در سال 1372 نرخ رشد جمعیت کشورمان از 6/1 به 2/1 رسید؛ یعنی به ازای هر دو نفر زن و شوهر دو تا بچه و این یعنی جمیعت با ثبات میماند و رشد نمیکند. در همان زمان هم قانون تنظیم خانواده در مجلس نوشته شد واین سیر کاهش جمعیت ادامه یافت و این یعنی به اندازه همان دو نفر هم ما جایگزینی نداریم. هر چند قانون جوانی جمعیت نوشته شده و قدمهای مؤثری برداشته شده است؛ ولی این طرح هم کافی نیست و بحث جمعیت قانونی پیش نمیرود و حتما باید کار فرهنگی هم بشود.
* گفته میشود پنجره جمعیتی کشور تا چند سال آینده بسته میشود و راه جبران دیگری هم وجود ندارد؟
بله، اینکه عنوان میشود کشور به سمت سالمندی میرود و پنجره جمعیتی بسته میشود، به همین دلیل است؛ البته عوامل دیگری هم وجود دارد، اولاً سن ازدواج بالا رفته و میزان و شانس باروری در ازدواج هم با بالا رفتن سن کمتر میشود. یکسری دروغهایی هم در سایت who نوشته شده بود که زنان ایرانی تا 45 سالگی میتوانند باردار شوند، در همین کشورمان هم برخی پزشکان غیرمتعهد در مراکز بهداشت به زنان اعلام میکردند که شما تا 30 سالگی بیشتر نمیتوانید باردار شوید که یک حرف بیپایه و اساس است. از طرفی جمعیت با کاهش نسل جوان به سمت سالمندی میرود و افراد مسن هم به نگهداری و مراقبت و بودجه نیاز دارند، اگر همین روال ادامه پیدا کند و ما به دریچه سالمندی برسیم و جوانان کم شوند؛ چه کسانی کشور را اداره کنند و چه کسانی از این سالمندان مراقبت کنند؟ هر چقدر سطح این پنجره جمعیتی پایینتر بیاید و ازدواج کمتر و فرزندآوری کمتر شود، پنجره جمعیتی زودتر بسته میشود. این هشدارها همه به این دلیل است که در جریان خطر نیفتیم؛ چراکه پیشبینیهایی که برای ایران شده، خیلی خطرناک است و سازمان ملل جمعیت بسیار پایینی برای ایران در چند سال آینده عنوان کرده است.
* چرا برخی نسبت به افزایش جمعیت واکنشهای منفی دارند و سیاستهای تشویقی را به سخره میگیرند؟ آیا این رویکرد تنها مختص ایران است؟
ما این همه استعداد و نخبه داریم، چرا باید کشورمان به سمت ضعف برود؟ کاهش جمعیت در حوزه مسائل اقتصادی پتانسیل خیلی پر اهمیتی است. موضوع افزایش جمعیت فقط رویکرد ایران نیست؛ اما طوری بحث میشود که انگار این رویکرد فقط مختص به ایران است؛ در حالی که اکنون رویکرد همه جهان بحث افزایش جمعیت است. چنانچه الان متوسط نرخ رشد جمعیت در سرزمین فلسطین اشغالی و صهیونیستها هفت فرزند است. چالش افزایش جمعیت اکنون در همه دنیا جزء دغدغههای مهم است و سیاستهای تشویقی بسیاری در همه جا اجرا میشود.
* سقط جنین یکی از معضلاتی است که اکنون برخی والدین هم به بهانههای مشکلات معیشتی و اقتصادی به آن متمایل شدهاند، ارزیابی شما از این امر چیست؟
ما به جز اینکه مشکل نرخ رشد جمعیت داریم، باید مراقبت کنیم که در دامن مافیاهای این موضوع نیفتیم؛ بحث سقط جنین یکی از این موارد است تا جایی که روزانه آماری 350 هزار تا 500 هزار مورد هم برای سقط جنین گزارش شده است. بعد مهم دیگر این است که ما تا 10، 15 سال گذشته غربالگری به این شکل را نداشتیم، مادران دچار استرس نمیشدند و میزان معلولیتمان در جامعه به آن میزان نبوده است. بعد از اینکه دیدند آن قانون تنظیم خانواده به آن شکل نمیتواند اجرا شود، جامعه را به سمت غربالگری سوق دادند. اصلا در دنیا اجازه نمیدهند که یک خانم 22 ساله غربالگری کند مگر اینکه مورد حاد باشد؛ یعنی فرزند معلول از قبل داشته باشد یا ژنتیکی مشکل داشته باشد. اما در کشور ما نزدیک به 90 درصد زنان باردارمان غربالگری میشوند که هیچ کجای دنیا این آمار را نداریم. بحث غربالگری غیرکارشناسی است که حال به دلیل تجهیزات قدیمی یا غیرمتخصص بودن ممکن است گاهی تشخیص اشتباه داده شود و همچنین بحث سقطهای غیرقانونی که به وفور در جامعه دیده میشود.
یکی از موارد مهم در خصوص کاهش جمعیت و فرزندآوری این است که خانوادهها به ویژه زوجهای جوان به سمت زرق و برق و تجملات میروند؛ نظر شما چیست؟ چه عواملی سبب نگرانی خانوادهها از فرزندآوری میشود؟
بله، یک تهاجم فرهنگی گسترده در مورد این بحث فرزندآوری وجود دارد و خانوادهها هنوز فرزندشان به دنیا نیامده، نگران اتاق و تجهیزات کودکشان هستند. همچنین هزینههای گزاف و بیخودی انجام میشود که اصلاً لزومی ندارد و همین سبب نگرانیهای بیجا در بیشتر مادران باردار میشود. یکی از مسائل مضر دیگر مشاورههایی است که به خانوادهها داده میشود که مثلا پنج سال اول بچهدار نشوید، یعنی چه؟ متوسط سن ازدواج دختران ما الان 24 یا 25 سال است؛ پنج سال هم بچهدار نشود، میشود 30 سال؛ این چه حرفی است؟ چرا پنج سال اول بچهدار نشود؟ میگویند اینها طلاق میگیرند، ما باید فکری به حال پیشگیری از طلاق در جامعه بکنیم. تجملگرایی، چشم و هم چشمی و تحقیر از جمله مسائل دیگر در کاهش تمایل به فرزندآوری در کشور است. ما با هجمههای فرهنگی بسیاری مواجهیم؛ برای نمونه، تاریخ تولد فرزندشان 2/2 باشد یا 3/3 و مادران را مجبور میکنند که سزارین کنند و هیچ کس هم از مضرات سزارین نمیگوید. چندسال پیش ما 80 درصد زایمان سزارین داشتیم و آمریکا 20 درصد. یکی از موارد دیگری که سبب نگرانی مادران باردار میشود؛ همین بحث غربالگریهاست. در این زمینه هم ما با یک هجمه روبهرو هستیم؛ در گذشته هر خانواده هفت یا هشت بچه به دنیا میآورد و هیچ مشکلی هم نداشت، من نمیگویم ما غربالگری نداشته باشیم؛ در برخی موارد نیاز هم هست، ولی در چه سنی؟ خانمی اگر در سن بالا باردار میشود، باید غربالگری شود؛ ولی در سنین پایین آنچنان نیاز نیست. اینها حرفهای من نیست، آمار است و در وزارت بهداشت بر سر آن بحث میشود، ما برای اینکه یک بچه سندروم داون پیدا کنیم، داریم 20 تا بچه سالم را سقط میکنیم. این اتفاق همینجا و در ایران میافتد. حالا فرض کنید که به یک مادر بگویند بچه تو معلولیت دارد، در بارداری بعدی اصلا وارد نمیشود و طول میکشد تا این تنش از وجود این مادر خارج شود. بچههای سندروم داون اینطور نیست که نتوانند زندگی کنند؛ بلکه ازدواج میکنند و بعضا بچههای سالمی هم به دنیا میآورند. باید در مورد این مسائل بحث شده و مانور داده شود برای همین طرح جوانی جمعیت که میخواهد اجرا شود چقدر جاها کارشکنی میشود؛ ولی چون مجلس پشت طرح است هرجا که کارشکنی میشود و... حتماً مجلس پیگیری میکند. اگر بخواهیم به همین منوال ادامه بدهیم، در آینده جمعیت خیلی کمی خواهیم داشت که اگر آنها هم بیشترشان سالمند باشند، همین منابع کشور خودمان را نمیتوانیم حفظ کنیم. رهبر معظم انقلاب به اینکه ما خیلی منابع نابی داریم، اشاره کردهاند و اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، اصلا معلوم نیست کشورمان همین شکل خودش را داشته باشد. مردم با فرهنگی داریم که اکثرا فرزندان نخبهای دارند. هوش و استعداد و توانایی و تاریخ و فرهنگ و... ایران را به نابودی میکشانیم و این بچهها را در فرآیند سقط جنین از بین میبریم یا ذهن پدر و مادر را آنقدر آلوده کردیم که بچه میخواهی چه کار؟ بچه باقیات و صالحات است، ثمره زندگی پدر و مادر است، بچه میتواند نشاط به خانه بیاورد. کسانی که دارند با طرح جوانی جمعیت مخالفت میکنند و در بحث سقط و غربالگری فعالیت میکنند، واقعا به نوعی عملکرد منافقانه از خودشان نشان میدهند. من از پزشکان متعهد و اخلاقمدارمان خواهش میکنم وارد این موضوعات بشوند و جلوی این هجمهها را بگیرند و انشاءالله یک آینده جوان و با نشاط و به همین نسبت هم زبده و خبره برای کشور ایران ببینیم. کشورهای سوئد، سوئیس، دانمارک و... همگی مشوقهای وحشتناکی برای فرزندآوری دارند، به اینها توجه کنیم؛ چرا که مسائل خیلی مهمی است، اما ما بیتفاوت از کنارشان عبور میکنیم. ما باید از این ظرفیتهایی که در اختیارمان است، استفاده کنیم و از سیاستهای غلط عبور کنیم.