هر چند سرگرم کردن مخاطبان، یکی از مهمترین اهداف برنامههای تلویزیونی است؛ اما قطعاً نباید از اهمیتِ آموزش در قالب این برنامهها غافل شد. این آموزشها میتواند تأثیر بسیار مهمی در شکلگیری و هدایت افکار عمومی و حل بسیاری از مسائل اجتماعی داشته باشد.
به تازگی مجموعه تلویزیونی با نام «آقای قاضی» از شبکه دوم سیما در حال پخش است که در نوع خودش، کاری نو و خلاقانه است و توانسته نظر مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند. این سریال علاوه بر جذابیتهای ذاتی فیلم و سریال و قصهگویی، آموزشهای خوبی هم در حوزه حقوقی و نظام دادرسی به مخاطبان ارائه میدهد. به همین بهانه، به سراغ سجاد مهرگان، کارگردان این سریال رفتهایم و با او به گفتوگو نشستهایم.
* ایده اصلی مجموعه تلویزیونی آقای قاضی از کجا آمده است؟
ایده اصلی مجموعه تلویزیونی آقای قاضی از یک اتفاق واقعی شروع شد؛ اتفاقی مربوط به خود من. من چند سال پیش مستأجر بودم و صاحبخانهای داشتم که به دلایل گوناگون متوجه شدم ایشان به حقوق موجر و مستأجر تسلط ندارند و درخواستهای بیجایی از منِ مستأجر داشتند. برای نمونه، انتظار داشت که کنتور آب را من تعمیر کنم. وقتی به بنگاه هم مراجعه میکردیم، بنگاهها و صنف معاملات املاکی نیز نسبت به قوانین اجاره در کشور بیاطلاع بودند. از همان زمان به این فکر کردم که چقدر ما با حداقل حقوق مدنی ناآشنا هستیم و هیچگاه در رابطه با این مسائل با ما صحبت نشده است. بنابراین این موضوع برای من جدی شد. آنچه در مجموعه تلویزیونی آقای قاضی برایم مهم بود، این بود که فقط سرگرمی نسازم. برای من سینما به معنای هنر، صنعت و رسانه است. خیلی برای من مهم بود که اثری که خلق میکنم علاوه بر اینکه ویژگیهای مثبت هنری دارد، ویژگیهای مثبت رسانهای هم داشته باشد؛ یعنی با خود پیامی را خلق کند و تا جایی که میشود و درام اجازه میدهد آموزشهایی در خلال قصههای آقای قاضی برای مخاطب پدیدار شود.
* به نظر شما دلیل استقبال از این مجموعه تلویزیونی چه بوده است؟
من فکر میکنم قصه گفتن خیلی مهم بوده است. ما 84 قصه داشتیم و برای تمام قصهها کاراکتر ساختیم که البته سخت هم ایجاد شده است. برای من خیلی مهم بود حتی اگر شخصیت یک دقیقه در مجموعه تلویزیونی حضور دارد، کاراکتر داشته باشد؛ یعنی شخصیت و لحن آن ساخته شود و بدن آن مبتنی بر شناخت کاراکترش ساخته شود و بعد از این در موقعیت دادگاه قرار گیرد و با توجه به موقعیتی که قرار گرفته قصهای را پیش ببرد. این قصه شامل یکسری پیرنگها، خرده پیرنگها و یکسری خرده فرهنگها میشود. در دادگاه با فضایی روبهرو هستیم که دو تا پیرنگ به صورت موازی رشد میکند؛ پیرنگی که ممکن است در سادهترین شکل راهی را بیان میکند و پیرنگی که دروغ میگوید؛ یعنی همیشه در این دادگاه دعوایی بین خیر و شر وجود دارد. یک نفر راست میگوید و یک نفر دروغ میگوید. آن دروغگو پیرنگ خود را با تمام اجزا و جزئیات پیش میبرد که ناراستی است و آن که راست میگوید و تمام پیرنگ خود را با اجزا و مشتقات نشان میدهد. در اینجا یک نقش قاضی داریم که ضد پیرنگ این دو است. او سعی میکند تحت تأثیر هیچ یک از این پیرنگها قرار نگیرد و در نهایت پیرنگ خود را رشد دهد. اینها فضایی است که ما در قصهگویی دنبال آن بودیم؛ یعنی قصد داشتیم قصهای بگوییم که مردم با ما همراه شوند؛ با هر یک از این پیرنگها ارتباط برقرار کنند و احساس کنند این مشکلات برای آنها پیش آمده و در نهایت این قاضی است که تصمیم میگیرد، کدام راست میگوید و کدام دروغ میگوید. من فکر میکنم مهمترین ویژگی آقای قاضی قصهگویی است و آنچه در قصهگویی مهم است، همه فهمیآن است. این مهم است که قصهها را به نحوی بیان کنیم که مردم بفهمند. مسائل حقوقی مسائل بسیار پیچیدهای است. اگر به یک سند و مدرک قضایی نگاه کنید آنقدر کلمات پیچیده میبینید که شاید با خواندن چند باره لغتنامه بتوانید معنای آن را پیدا کنید. تفسیر و سادهگویی کردن اهمیت دارد؛ سادهگویی به معنای قصه و هم به معنای کلامی! قصههایی که در آقای قاضی میگوییم همه فهم است.
* کاراکتر آقای قاضی به دل مینشیند و توانسته است به خوبی ارتباط برقرار کند؛ اما چرا سراغ بازیگران شناخته شده نرفتهاید؟
وقتی قصه میگوییم چهرهها اهمیت پیدا نمیکند. شاید این در فضای سینما و تلویزیون برعکس تعریف شده است که فکر میکنیم چهرهها هستند که مخاطب را جذب میکنند. چهرهها مهم هستند؛ اما بیش از آن کیفیت بازیها اهمیت دارند. ما در صحنه تئاتر گنجینه قوی داریم که کمتر درِ آن را باز کرده و به آن رجوع کردهایم تا از آنها استفاده کنیم، از بازیگرانی که بسیار مشتاق به بازیگر بودن و بازیگر شدن هستند، تمرین کردهاند و درس خواندهاند؛ ولی فضای موجود در سینما و تلویزیون ایران کمتر به آنها بها داده است. کیومرث مرادی مسئول انتخاب بازیگر ما بود. من با آقای کیومرث مرادی حدود 600 بازیگر را دیدیم و بررسی کردیم و در نهایت به 300 بازیگر رسیدیم که الان در آقای قاضی نقشآفرینی میکنند. همه بازیگران تئاتری هستند، همه تعلیم دیده هستند، همه بیان خوبی دارند، بدن خوبی دارند و تمرین کردهاند. ما سعی کردیم از اینها استفاده کنیم. امیدوارم بتوانیم با این مجموعه تلویزیونی نشان دهیم ما بازیگران خیلی خوبی در کشور داریم و کافی است به سمت آنها برویم و به آنها اعتماد کنیم و نتیجه مثبت را از آنها بگیریم. اگر از این دایره و حلقه بستهای که در فضای سینما و تئاتر ایران وجود دارد، خارج شویم، حتماً افقهای بهتری را میبینیم.
* واکنش حقوقدانها چطور بوده است؟ چون طبق برخی گزارشها، عدهای بسیار موافق مجموعه تلویزیونی هستند و عدهای هم انتقادهای جدی داشتهاند.
اقبال جامعه حقوقی به سمت مجموعه تلویزیونی آقای قاضی خیلی خوب بود و آنها نیاز چنین مجموعه تلویزیونی را احساس میکردند و از اینکه ساخته شده خیلی خوشحال هستند. نقد به مجموعه تلویزیونی بیشتر از سمت جامعه وکلاست. ما در فصل اول مجموعه تلویزیونی آقای قاضی تصمیم بر این گرفتیم خود مردم را رودرروی قانون قرار دهیم؛ یعنی مردم خود طرف قانون باشند. جنس پروندهها حقوقی است و کمتر به وکیل نیاز دارد؛ به همین دلیل وکیل را در فصل اول مجموعه تلویزیونی «آقای قاضی» کمرنگ کردیم، وکلا هم نسبت به این امر واکنش نشان دادند که چرا در این مجموعه تلویزیونی وکیل جایگاهی ندارد و جایگاه حقوقی وکلا در نظر گرفته نشده است.
* از قوه قضائیه هم بازخوردی داشتید؟
این کار از لحاظ حقوقی کاملاً زیر نظر قوه قضائیه ساخته شده و یک نفر از قضات معتمد از قوه قضائیه به عنوان مشاور معرفی شد و ما از مشورتهای مدام ایشان استفاده میکردیم که چهارچوب حقوقی و قضایی پروندهها و آیین دادرسی کاملاً رعایت شود. حتی روی حساسیتهای شخصی من شاید فیلمنامه هفت بار بازنویسی شد تا از لحاظ چهارچوب حقوقی و آیین دادرسی بتوانیم رعایت کنیم.
* یعنی سفارشی بوده است؟
خیر. فقط از قوه قضائیه کمک گرفته شد. قوه قضائیه همواره همکاری بسیار خوبی با ما کرد و پروندهها را در اختیار ما گذاشت و مشاوران مختلفی را به ما معرفی کرد که در طول مجموعه تلویزیونی، در مرحله فیلمنامه، در مرحله تولید و حتی پس از تولید از مشورتها استفاده کردیم.
* زمان پخش مجموعه تلویزیونی چرا پنجشنبه و جمعه انتخاب شد؟
خیلی از مجموعه تلویزیونی یکی دو قسمت در هفته پخش میشد و خیلی مواقع آخر هفته بود و بازخوردهای خوبی داشت، از این بابت که ادبیات قدیمیکه مردم پنجشنبهها و جمعهها وقت نمیکنند مجموعه تلویزیونی ببینند. از نظر مسئولان جدید سازمان صداوسیما ادبیات قدیمی است و هنوز اعتقاد دارند پنجشنبهها و جمعهها مردم دور هم میتوانند بنشینند و تلویزیون میان خانواده جایگاهی داشته باشد. با توجه به این رویکرد تصمیم بر این شد مجموعه تلویزیونی آقای قاضی پنجشنبهها و جمعهها پخش شود؛ اما این را که میتوانست هر شب باشد، با شما موافق هستم. شاید در فصل دو این اتفاق بیفتد.
* پس قرار است فصل دوم ساخته شود؟
بله. تلاش من بر این است که فصل دوم طوری باشد که بتوانیم هر شب پخش کنیم.
* خودتان هم بازخوردی از کار از سوی مردم و بینندگان داشتهاید؟
کار در این فرمت بسیار سخت بود؛ چه از منظر فنی که واقعاً نمیدانستیم روز اول چه دوربینی را استفاده کنیم و چه لنزی را استفاده کنیم و مدلی که میگیریم مجموعه تلویزیونیی، سینمایی یا استودیویی باشد و کدام را انتخاب کنیم، همه این موارد را با آزمون و خطا به دست آوردیم. میزانسنها و طراحیها. همراه با تجربه و آزمون و خطای بسیار به دست آوردیم. روز اولی که مجموعه تلویزیونی آقای قاضی را ساختیم، فکر میکردم اگر 30ـ20 درصد کار دربیاید، برای فصل یک خوب است؛ چون آنقدر کار در نوع خود جدید بود که حدس میزدم نتوانیم خود را به آنچه در ذهن داریم نزدیک کنیم؛ ولی الان فکر میکنم 60 درصد کار درآمده و کار تا حد خوبی دیده میشود و اقبال مخاطبان زیاد است که از لطف آنهاست.