«هیئت» تشکلی مذهبی است که در آن مراسم عزاداری و سوگواری برپا میشود و بیشتر بر محور عزاداری امام حسین(ع) قرار دارد. اولین مراسم عزاداری امام حسین(ع) روز یازدهم محرم سال 61 هجری در کنار ابدان مطهر شهدا برگزار شد. پس از آن هنگام ورود کاروان اسرا به شام، اجتماع مردم برای دیدن اسرا، با سخنرانی حضرت زینب(س) و حضرت امام زینالعابدین(ع) و حضرت امکلثوم با ضجه و گریه به دومین مراسم عزاداری برای سیدالشهداء تبدیل شد. در ادامه و پس از خطابهخوانی امام سجاد(ع) در شام، یزید به اهل بیت امام حسین(ع) اجازه داد که به مدت سه روز به طور رسمی در شام مجلس عزاداری برپا کنند. عزاداری بعدی در مدینه، پس از ورود اهل بیت اقامه شد و از آن به بعد حلقههای عزاداری از سوی افراد سرشناس برپا شد.
نکته جالب اینجاست که قبل از شهادت امام حسین(ع) و حتی در هنگام کودکی ایشان، پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بر نحوه شهادت ایشان عزاداری کردهاند. تاریخ، بر عزاداری همه ائمه(ع)، شاهد ارائه میکند. در تفسیر آیات قرآن، در توبه حضرت آدم(ع) در زمین پس از خروج از بهشت، و در بشارت به حضرت زکریا(ع) نسبت به ولادت حضرت یحیی(ع) شواهدی بر عزاداری آنها بر شهادت سیدالشهداء(ع) وارد شده است. اما اینکه چرا این واقعه عظیم تنها در فاصله 50 سال بعد از رحلت شهادتگونه پیامبر اعظم، ظاهراً به دست مسلمانان نه با همیاری غیر مسلمانان اتفاق افتاده است، جای تأمّل بسیار دارد. واکاوی حوادث تاریخی میتواند از وقوع آنها در شرایط مشابه پیشگیری کند. اگرچه به دلیل تسلّط دشمنان در لباس خلفای بنیامیه و بنیعباس، همین سبک رویارویی با ائمه و شهادت و حذف فیزیکی آن بزرگواران از صحنه جامعه تا امام حسنعسکری(ع) صورت گرفت و منجر به غیبت امام عصر از دیدگان غفلتزده مردم شد؛ ولی این سؤال همچنان برقرار است که چه عواملی دست به دست هم دادند و شرایط شهادت پنجمین خمسه آلعبا را فراهم کردند؟ مثلث زر و زور و تزویر از زمان پاگذاشتن انسان بر روی زمین، توانسته است بندگان بسیاری را از خط مستقیم هدایت الهی خارج کند. در ماجرای هابیل و قابیل، تزویر قابیل در ارائه قربانی و زور او برهابیل، منجر به قتل هابیل شد. در سرپیچیکردن قوم بنیاسرائیل از فرامین حضرت موسی(ع) ورود این سه عامل در جاهای مختلف مشاهده میشود. مانند زورگویی فرعون در ذبح نوزادان پسر بنیاسرائیلی، تزویر فرعون و درباریان در ماجرای ساحران که خواستند مردم متوجّه معجزه بودن عصای موسی و ید بیضا نشوند، و برتریطلبیهای فرعون از نظر داشتن جواهرات و به رخ کشیدن وضعیت تجملی زندگی مادی نسبت به حضرت موسی(ع). همراهی سه عامل زر و زور و تزویر منجر به تطمیع، تهدید و تحمیق افراد جامعه میشود. در شهادت امام حسین(ع) و یارانشان، هر سه عامل به کار گرفته شده است. باید توجّه داشت که علاوه بر استفاده از این سه عامل به طور اختصاصی در رقم زدن این حادثه، عملاً در طول این پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر اعظم(ص)، غاصبان حکومت این سه عامل را به کار گرفته و نهایتاً به تغییر ارزشهای الهی در نظر مردم منجر شدهاند. زندگی تجملی خلفای بنیامیه و بنیعباس، خودتحقیری را در اذهان مردم عامی ایجاد کرد. ایثار و فداکاری، تقوا و تدیّن، جای خود را به مانور جواهرات و املاک در وابستگان حکومتی داد و این ماجرا از فردای غصب خلافت در سقیفه شروع شد. به صورتی که در تاریخ ثبت است، پس از فوت طلحه و زبیر، شمشهای طلای به جا مانده از آنها را با پتک شکسته و بین ورثه تقسیم میکردند. ایجاد فضای رعب و وحشت در میان مردم به دلیل حمایت از اهل بیت هم عامل دومی بود که در طول این پنجاه سال به کار گرفته شده است. وجوب لعن بر امیرالمؤمنین(ع) بعد از هر نماز از سوی معاویه، از نشانههای آن است. در ماجرای تزویر نیز مقدسنمایی از یک سو و تحریف قوانین اسلامی از سوی دیگر موجبات تحمیق امت اسلامی را فراهم میکند. اقامه نماز جمعه در روز چهارشنبه از سوی معاویه، اقامه نماز صبح چهار رکعتی به جای دو رکعت از سوی ولیدبنعقبه، حاکم کوفه و اقتدای مردم به او از شواهد تحمیق جامعه است. بنابراین اگرچه فضای جامعه، با به کارگیری این عوامل به طور عموم بسترسازی شده بود، استفاده اختصاصی این عوامل هم در رقم زدن ماجرای کربلا بیتأثیر نبود. گرفتن بیعت اجباری از امام حسین(ع) بعد از مرگ معاویه از سوی یزید و دستور او به حاکم مدینه که منجر به خروج اجباری امام حسین(ع) از این شهر و ورود به مکه و سپس خروج ایشان از مکه شد، به شهادت رساندن حضرت مسلم، فرستاده امام حسین(ع) به کوفه که برای تحکیم پیمان افرادی که دعوتنامه برای ایشان فرستاده بودند، به کوفه رفته بود، از نشانههای استفاده از عامل زور و تهدید است. همچنین تطمیع افرادی مانند عمر سعد و وعده حکومت ری نیز از موارد استفاده از دومین عامل، یعنی عامل زر است. عاملی قوی که در عین باور برتری امام حسین(ع) نسبت به خلفا و دانستن نسبت ایشان با پیامبر(ص)، توانست نظر عمرسعد را در جنگ با سپاه اباعبداللّه منسجم کند. اجتماع سی هزار نفر در مقابل هفتاد و دو نفر امری جز تحمیق نیست. شاید به بسیاری از آنان از نظر مادی چیز خاصی هم تعلّق نگرفته باشد؛ اما تحریف ارزشها در طول سالیان دراز، در بین خواص مردم و حتی بزرگان اصحاب، توانست روحیه تردید و ظلمپذیری را ایجاد کند. شکستن این روحیه جز با ایثار بزرگ امام حسین(ع) ممکن نبود. سرّ اینکه حضرت در نامه به محمد حنفیه، برادرشان میفرماید: «من به جهت اصلاح در امت جدّم به پا خاستم و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و بر روش جدّم و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم، پس هر کس حقیقت مرا بپذیرد، راه خدا را پذیرفته و هر کس رد کند، صبر میکنم تا خداوند میان من و این قوم به حق داوری کند.» همین است. آنچه در ذکر ماجرای کربلا در مجالس عزاداری و هیئات مذهبی باید بررسی شود، استفاده دشمنان از این مثلث شوم زرـ زورـ تزویر است که موجبات تطمیعـ تهدیدـ تحمیق افراد را فراهم میکند و اکنون در حکومت اسلامی ایران که طلایهدار ایجاد تمدّن باشکوه اسلامی نوین است، میتواند حوادث ناگواری، مانند انفجار حزب جمهوری اسلامی، شهادت شهید رجایی و شهید باهنر، جنگ تحمیلی هشت ساله و شهادت ستارگان تقوا و ایثار در آن، هجوم فرهنگی غرب و بسیاری حوادث دیگر را ایجاد کند.