انسانها نمیتوانند هر موفقیت و پیروزیای را که در دنیا بهدست میآورند، دلیل بر حق بودن خود بدانند. موفقیت در این دنیا را باید موفقیتی دانست که خیر آخرتی دارد و مورد رضایت خداوند است. بسیاری از انسانها بهواسطه نشناختن مؤلفهها و ارکان موفقیت و شکست، در برداشت خود اشتباه میکنند و بهخطا خود را موفق یا ناموفق میدانند. این اشتباه سبب میشود حق و باطل مخلوط شده و اهل حق یا باطل نیز ناشناخته بمانند. خداوند در قرآن کریم در مورد مهلت دادن به کافران میگوید: «وَلايَحْسَبَنَّ الَّذِينَ کفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ، إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا، وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛ و کسانیکه کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان میدهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان میدهیم تا بر گناه خود بیفزایند و برای آنان عذابی خوارکننده است. کافران با ارتکاب گناه به موفقیتهایی دست پیدا میکنند و خواستههای خود را عملی میکنند؛ اما وقتی میبینند کسی مزاحم آنها نشد و مانعی در برابرشان بهوجود نیامد، فکر میکنند دلیلش حقانیت آنها بوده است؛ اما در واقع خداوند به آنها مهلت میدهد تا بیشتر گناه کرده و خود را آشکارتر کنند. در حقیقت، آنها با مهلتی که خدا میدهد، میفهمند که نتیجهگیریشان در مورد بر حق بودن اشتباه بوده و در واقع هیچ موفقیتی بهدست نیاوردهاند. شاید بگویید این مهلت دادن موجب ضربه و صدمه به دیگر انسانها هم میشود؛ اما اگر این مهلت نباشد، نه میتوان برای کافران و نه برای دیگر انسانها حجت و دلیل آورد که برخی انسانها کافرند و در راه باطل بهسر میبرند. از طرفی این مهلت که خداوند به کافران میدهد، استنباط آنها از موفقیت و شکست را به حقیقت اتفاق افتاده نزدیک میکند. آیه شریفه فوق یکی از آیاتی است که حضرت اباعبدالله(علیهالسلام) در شب عاشورا و در خیمهشان آن را تلاوت فرمودند* و با کنایه به ما فهماندند که پیروزمندان این میدان در واقع شکست خوردهترین انسانهای تاریخ هستند. هنگامى که به فرمان يزيد، امام حسين(ع) به شهادت رسيد، خاندان آن حضرت را به اسارت به کاخ يزيد در شام بردند. يزيد در مجلس خود با غرور تمام خطاب به حضرت زينب(س) گفت: «ديديد که خدا با ماست»! حضرت(س) در پاسخ او، آيه 178 سوره آلعمران را تلاوت کرد و فرمود: «من تو را پست و کوچک و شايسته هرگونه تحقير مىدانم. هرآنچه مىخواهى انجام بده، ولى بهخدا سوگند که نور خدا را نمىتوانى خاموش کنى. آرى، براى چنين افراد خوشگذرانى، عذاب خوارکننده آماده شده، تا عزّت خيالى و دنيايى آنان، با خوارى و ذلّت در آخرت همراه باشد.»(تفسير نور، ج1، ص660) در مقاتل آمده است که یکی از سربازان ابن سعد لحظهای که در شب عاشورا این آیه را از امام(ع) شنید، آن را تفسیر بهرأی کرد و خودش را حق خواند و امام(ع) و یارانش را باطل معرفی کرد؛ اما مدتی نگذشت که یزید، یارانش و مردم آن زمان که شاهد، ناظر یا ساکت در واقعه روز عاشورا بودند، به شکست همه یزیدیان پی بردند.
*سخنان حسینبنعلى(ع)، از مدینه تا کربلا، ص209