در آغاز انقلاب بود که نیروها همدیگر را یافتند. ایشان را قبل از حرکت امامـ به لحاظ اینکه در مدرسه خدمتشان رسیده بودمـ میشناختم. خیلیها را ما در مدرسه میدیدیم. منتها شخصیت رهبر معظم انقلاب برای ماـ بهخصوص ما طلبههای تهرانی که حجرهمان هم در مسیر ایشان بودـ برجستگی ویژهای داشت. ایشان از همان اول، بهعنوان یکی از فضلای مدرسه و حوزه بودند. رفتار ایشان با متانت توأم بود. همین متانتی که الان هم در آقا مشهود است. من میتوانم شهادت بدهم که منش و رفتار ایشان از همان سالهای اول که ما آشنا شدیم، همینطور بوده؛ البته کاملتر شده است. بهلحاظ اینکه ایشان روی خودشان کار میکنند. ایشان سحر، قبل از اذان حتماً بیدار بودند و موقع نماز، اذان میگفتند. صدا و آهنگ اذان ایشان هنوز گاهی در گوش من هست. در همان طبقه اذان میگفتند. از همان اول اهل تهجد و نماز شب بودند. اینها برجستگیهایی بود که برای یک طلبه جوان، خیلی جاذبه داشت. چون جوانها دنبال الگویی برای خودشان هستند. ایشان یکی از الگوهایی بود که وقتی آدم نگاه میکرد، احساس میکرد که خوب است اینطوری بار بیاید. ایشان خیلی متین و سنگین بودند. خیلی باصلابت حرکت میکردند؛ اما خوشاخلاق هم بودند؛ یعنی هیچ موقع ایشان عبوس نبودند...
جمع دوستان ما آدمهای متدینی بودند. به هر جهت زیردست آقای مجتهدی بزرگ شده بودند. ایشان علاقه و محبت خاصی هم نسبت به ما داشت. مثلاً وقتی ما در راه، خدمتشان میرسیدیم، سلام میکردیم؛ ایشان میایستادند، احوالپرسی میکردند. به اسم، دوستان ما را میشناختند. حتی این سالهای آخر هم گاهی سراغ آنها را به اسم، از من میگرفتند.
حجتالاسلام علیاکبر ناطقنوری