هنوز هیچ یک از طرفهای مذاکرهکننده به طور رسمی خبری از پایان مذاکرات در اختیار رسانهها قرار ندادهاند؛ اما ظاهراً تشخیص اینکه مذاکرات مربوط به احیای توافق هستهای در مرحله پایانی قرار دارد، کار دشواری به نظر نمیرسد. رسانههای خارجی، به ویژه نشریات وابسته به کشورهای غربی که یار کمکی تیم مذاکرهکننده غرب به شمار میآیند و مدتهاست که با فضاسازیهای تبلیغاتی و با هدف ایجاد اختلال در فرآیند تصمیمگیری و محاسبات مسئولان جمهوری اسلامی ایران ایفای نقش میکنند، در طبل پایان مذاکرات میدمند. وقتی پایگاه «نور نیوز» رسانه منسوب به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات وین به عنوان «پیچ آخر» نام میبرد، میتوان این گمانه را که مذاکرات مربوط به احیای به نقطه انتهایی رسیده، جدیتر مطرح کرد.
مختصات موقعیت کنونی
نکته و شاید پرسش مهم که لازم است قدری درباره آن صحبت کرد، این است که اکنون دقیقاً در فرآیند مذاکرات در چه نقطهای قرار گرفتهایم؟ در این باره باید اظهار داشت که هم اکنون متن مربوط به احیای برجام که «انریکه مورا» هماهنگکننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهاد کرده، از سوی آمریکا به طور کامل پذیرفته شده است و سه کشور اروپایی که علیالقاعده چون خود پیشنهاددهنده هستند، مسئله خاصی در این زمینه ندارند. از قراین اینگونه برمیآید که روسیه و چین نیز مخالف متن پیشنهادی نیستند؛ اما این متن تنها در جمهوری اسلامی ایران در حال بررسی است و تا لحظه نگارش این متن همچنان کار بررسی ابعاد گوناگون چارچوب پیشنهادی ارائه شده از سوی هماهنگکننده اتحادیه اروپا در ایران و بخش کارشناسی نهادهای مربوطه ادامه دارد. به هر ترتیب، این گونه میتوان گفت که متن پیشنهادی در ایران در حال بررسی کارشناسانه با هدف اصلاح ضعفهاست و مسئولان سایر کشورهای طرف مذاکرات تنها در حال مطالعه متن هستند.
نقطه تمرکز ایران
جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین در پی آن بود تا دو هدف اساسی نسبت معین و معناداری با واقعیت پیدا کند. اولاً، هیچ موضوعی نباید به مثابه اهرم فشار در آینده علیه ایران باقی بماند. معنای اخیر این مقصود آن است که ادعاهای غرب در حوزه مباحث پادمانی باید با سازوکار معینی خاتمه پیدا کند. نکته اساسی در این باره آن است که جمهوری اسلامی ایران نمیتواند با وجود سطوح گستردهای از همکاریها و پذیرش بیشترین میزان نظارتها همواره به دید متهم به او نگریسته شود. ادعاهای مربوط به گذشته یک بار برای همیشه باید به صورت نهایی جمعبندی شود. ثانیاً، رفع تحریمها باید باثبات و پایدار باشد؛ به گونهای که شرکتها و فعالان اقتصادی از روابط و انعقاد قرارداد با ایران اطمینان خاطر داشته باشند. در این زمینه گفتنی است، بررسیهای کنونی متن پیشنهادی در تهران نیز با در نظر گرفتن همین دو ملاحظه کلی در جریان است.
اروپا؛ میانجیگر یا پاسخگو؟
در مذاکرات مربوط به احیای برجام سیاست کشور به صورت مذاکره غیر مستقیم با آمریکا تنظیم شد. حرف اساسی جمهوری اسلامینیز در این باره آن بود کشوری که از برجام خارج شده، نخست باید به تعهدات معین شده بر مبنای توافق هستهای برگردد، پس از آنکه ایران بر اساس مدل راستیآزمایی صحت اقدامات انجام شده از سوی آمریکا را تأیید کرد، ایران آمادگی دارد در چارچوب مذاکرات 1+5 مسیر گفتوگوهای هستهای را ادامه دهد. بنابراین، هماهنگکننده اتحادیه اروپا در مقطع جدید کار انتقال پیام را بین ایران و آمریکا بر عهده داشت و به نوعی نقش واسطه و میانجیگر و در آخر پیشنهاددهنده متن را که جمع بندی مذاکرات انجام شده بود، ایفا کرد. تا اینجا بحثی وجود ندارد، اما نباید این نکته مهم را از نظر دور انگاشت که جامعه ایرانی نسبت بیعملی اتحادیه اروپا در مقطع خروج آمریکا از برجام کمترین پایبندی را از خود نشان نداد و هم اکنون اروپا نیز باید از روال خنثی و غیر فعال خود در گذشته فاصله گرفته و نقش سازندهتری به خود بگیرد.
روسیه و چین؛ نقش سازنده
اگر روزی جزئیات مذاکرات هستهای انتشار یابد، این موضوع روشن خواهد شد که بر خلاف تبلیغات رسانهها و افرادی که از لحاظ فکری و هویتی، زیست سیاسی خود را در پیوند با غرب تعریف کردهاند، روسیه و چین در مذاکرات مربوط به احیای برجام نقش سازندهای در پیش گرفتند و حتی با انتقاد جدی از نحوه عمل آمریکا در دوره ترامپ، در قامت پشتیبان از خواستهها و مطالبات جمهوری اسلامی ایران ظاهر شدند. حتی نبرد اوکراین میرفت تا اثر قابل توجهی بر فرآیند مذاکرات به جای بگذارد، اما روسیه عملا مسیر مثبت را در پیش گرفت و مذاکرات احیای برجام را وجهالمصالحه و گروگان حل مشکلات و مسائل خود در قضیه جنگ اوکراین قرار نداد. وزیر خارجه چین نیز در جریان مذاکرات اخیر و در گفتوگو با همتای ایرانی خود مواضع ایران در نشست وین را منطقی و حکیمانه توصیف کرد. سخنگوی وزارت خارجه چین پیش از آغاز مذاکرات وین اظهار داشت که آمریکا به عنوان آغازگر بحران در مسیر اجرای برجام باید اشتباهات خودش را به طور کامل تصحیح کند و فعالانه به نگرانیهای مشروع جمهوری اسلامی ایران پاسخ دهد. بنابراین، برخلاف آنکه برخی مدعی هستند روسیه و چین نمیگذارند توافق هستهای به شکل واقعی محقق شود، باید بر این عبارت تأکید کرد که از قضا چین و روسیه حل و فصل مذاکرات هستهای را موجب استمرار و رونق گرفتن همکاریهای شان با جمهوری اسلامی ایران میدانند.
دورنمای نشست وین
به طور طبیعی هنوز زود است که بتوان قضاوت نهایی و قطعی درباره نشست وین ارائه کرد. چه اینکه تصور این موضوع که وین ایستگاه پایانی مذاکرات هستهای است، بر ابهام و پیچیدگی مسئله میافزاید. همان گونه که در بخش ابتدایی این یادداشت آمد، درباره مذاکرات وین و متنی که از سوی هماهنگکننده اتحادیه اروپا پیشنهاد شده است دو رویکرد کلی قابل ارزیابی است. همه کشورهای طرف مذاکرات به جز ایران متن ارائه شده را متنی معرفی کردهاند که میتوان حول آن توافق هستهای را احیا کرد.
نماینده روسیه درباره متن مذاکرات هستهای مدعی شد متن بد نیست و یک سازش بسیار معقول است و در ادامه بیان کرد که متن سند احیای برجام تقریباً مورد موافقت قرار گرفته است. او این را هم اضافه کرد که ایران تنها در مورد چند کلمه از متن، سؤالاتی را مطرح کرده و در مورد بقیه متن میتوان گفت توافق صورت گرفته است. البته همین چند کلمه میتواند به مانعی برای توافق بدل شود. وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، ایالات متحده آمریکا آماده است تا به سرعت توافق احیای برجام بر اساس پیشنهادهای اتحادیه اروپا را امضا کند. این مقام آمریکایی متن اتحادیه اروپا را تنها مبنای ممکن برای احیای توافق هستهای2015 توصیف کرد. در این میان، در جمهوری اسلامی ایران هیچ مقام مسئولی تاکنون درباره متن پیشنهادی به شکل سلبی یا ایجابی اظهارنظر نکرده است. هر چند نمیتوان منکر برخی پیشرفتها در مذاکرات وین شد، اما منطقی است که تا زمانی که سطح معقولی از انتظارات و توقعات مورد نظر در متن پیشنهادی تحقق پیدا نکند، ایران به طور قاطع اعلام نظر نکند.
با همه آنچه از ارزیابی اولیه درباره متن پیشنهادی گفته شد، واقعیت آن است که هنوز نمیتوان در دنیای سیال و پرنوسان سیاست و مذاکراتی سرشار از متغیرهای مؤثر در آن از هیچ امر قطعی و یقینآور درباره حصول توافق سخن گفت؛ اما میتوان به دو نکته با اطمینان بیشتری اشاره کرد. یکی آنکه وین شاید آخرین ایستگاه مذاکرات برای احیای توافق هستهای باشد. دومین نکته نیز آن است که کشورهای طرف مذاکرات هیچ گاه بهاندازه مقطع کنونی به احیای توافق نزدیک نبودهاند.