این روزها که در آستانه هفته دولت قرار داریم و مصادف است با یک سالگی دولت سیزدهم، فرصت مغتنمی است برای ارزیابی کارنامه دولت و مروری منصفانه به ضعفها و قوتهای دولت[...]
این روزها که در آستانه هفته دولت قرار داریم و مصادف است با یک سالگی دولت سیزدهم، فرصت مغتنمی است برای ارزیابی کارنامه دولت و مروری منصفانه به ضعفها و قوتهای دولت. به هر صورت یک چهارم فرصت خدمت چهار ساله دولت به پایان رسید. ارزیابیها و نقدها از سوی افراد و جریانهای سیاسی و منسوبان دولت گذشته و حتی کسانی که به این دولت رأی داده و انتظار بهبود شرایط کشور را داشتند، در اظهارات سیاسی و رسانهای آغاز شده است. طبعا این اظهارات و نقدها بر طیفی از نظرات و دیدگاهها مشتمل است که از دیدگاه موافق اقدامات امروز دولت تا دیدگاه خوشبینانه نسبت به آینده تا نظرات منفی و به شدت منتقدانه و بدبینانه را میتوان در این طیف مشاهده کرد. البته رویکرد اصلی نقدها بیشتر به چگونگی عملکردها و شیوههای طراحی و اجرای سیاستها و برنامههای دولت برمیگردد که در نوع خود تأملبرانگیز است؛ اما قبل از ورود به این بحث، خوب است به این پرسش پاسخ داد که چرا اقدامات دولت با وجود نگاه تحولی مورد تأیید کارشناسان مختلف بازخورد شایستهای در جامعه ندارد و در زندگی مردم ملموس نیست؟ اقدامات دولت چرا بازخورد شایستهای در جامعه ندارد؟
با وجود رویکرد تحولی دولت در اداره کشور و به طور کلی، ریلگذاری درست دولت در حوزههای روابط خارجی و اقتصاد، اقدامات دولت از بازخورد شایستهای در سطح جامعه برخوردار نبوده یا بازخورد کمتری داشته است. شاید در پرتو سه دسته دلایل زیر بتوان به این پرسش ورود کرد:
1ـ حجم و گستره مشکلات اقتصادیـ معیشتی؛
2ـ تمرکز دشمنان بر جنگ شناختی در مقابل دولت و مردم ایران؛
3ـ ضعف در نظام اطلاعرسانی و قدرت رسانهایـ اقناعی.
بنا به این دلایل، پژواک اخبار و رویدادهای منفی و نشانگر ضعف در حوزه عمومی کشور، بیش از اخبار و رویدادهای مثبت است. حتی میتوان گفت، به سبب حضور پرقدرت عوامل فوق، گاهی اخبار خوب و اقدامات امیدبخش و ناظر به حل مشکلات کشور، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. از جمله اخبار خوبی که در این زمینه میتوان به آنها اشاره کرد که با وجود اهمیت، اتفاقاً چندان مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت، پرتاب ماهواره به فضا، ساخت نفتکش در داخل کشور و فروش آن به ونزوئلا و تکمیل کریدور شمالـ جنوب و آغاز ترانزیت تمام ریلی قطار کانتینری قزاقستان از مسیر ایران، مثبت شدن تراز تجاری کشور در ماههای نخست امسال و مبتلا نشدن کشور به نوبتبندی قطعی برق همانند دولت گذشته است. این در حالی است که برای نمونه، تکمیل کریدور مذکور بعد از 22 سال صورت گرفته است یا اینکه با وجود پیشرفتهای کشور در حوزه فضایی و پرتاب ماهواره، اما در سالهای اخیر، این اقدام متوقف شده بود. با این حال، با روی کار آمدن دولت جدید، از سر گرفتن و توسعه فعالیت در حوزه فضایی مورد توجه جدی قرار گرفت.
افزون بر عوامل سهگانهای که در بالا به آنها اشاره شد، یکی دیگر از مهمترین عوامل شکلگیری این وضعیت، ناآگاهی افکار عمومی از برنامه دولت برای ایجاد تحول اقتصادی است. درواقع، افکار عمومی اکنون نمیداند که تکمیل کریدور شمالـ جنوب در راستای چه راهبرد کلانی است و چه نسبتی با حل مشکلات آنها دارد. شبیه همین وضعیت یا قضیه در موارد مشابه از جمله مواردی که در بالا اشاره شد، وجود دارد؛ یعنی افکار عمومی نمیتواند میان اقدامات تحولی دولت با حل مشکلات و مسائل زندگی روزمره خود ارتباط برقرار کند؛ به همین دلیل است که نه تنها از اقدامات تحولی دولت به وجد نمیآید، بلکه به راحتی آنها را به فراموشی میسپارد.
برای رهایی از این وضعیت، جهاد تبیین لازم است. در جهاد تبیین با این محور باید به شرایط کشور همزمان با روی کار آمدن دولت سیزدهم، برنامهها و اقدامات دولت برای ایجاد تحول اقتصادی و مهمتر از همه امکان داشتن و امیدوار بودن به حل مشکلات اقتصادی با توجه به این برنامهها و اقدامات باید توجه شود تا افکار عمومی نسبت به اقدامات دولت امیدوارتر شود و جنگ شناختی دشمن را پس بزند.
شرایط کشور در مرداد ۱۴۰۰
اوضاع کشور همزمان با روی کار آمدن دولت سیزدهم، به ویژه از بعد اقتصادی حاوی ضعفها و چالشهای فراوانی بود. درواقع، دولت در شرایطی اداره کشور را به دست گرفت که با چند واقعیت مهم و البته نامطلوب مواجه بود. این واقعیتها عبارتند از:
1ـ کسری بودجه حدود 500 هزار میلیارد تومانی؛
2ـ تورم بالای 50 درصدی؛
3ـ رشد افسارگسیخته نقدینگی به بیش از 4000 هزار میلیارد تومان؛
4ـ تمام شدن ارز اختصاص یافته به کالاهای اساسی؛
5ـ فشارهای سیاسی و امنیتی برای به گل نشاندن دستگاه تصمیم و تدبیر دولت همانند رخدادها و وقایع خوزستان قبل از استقرار دولت جدید و همچنین اتفاقاتی که در مرزهای شمال غرب(توطئه صهیونیستها، ترکیه و جمهوری آذربایجان برای تسخیر مرز ایران و ارمنستان) و شرق(هوچیگری اصلاحطلبان و برخی سلبریتیها برای وارد کردن ایران به قضایای داخلی افغانستان) کشور برای مشغولسازی نظام و دولت صورت گرفت. در همین راستا، باید به حمله سایبری به سامانه توزیع سوخت کشور، انباشت انتظارات و اوجگیری بیماری کرونا هم اشاره کرد. بنابراین، دولت در شرایطی قدرت را به دست گرفت که هم توقعات متعددی متوجه آن بود، هم فشارهای زیادی برای به زمین زدن آن وجود داشت و هم در عین حال، میراثدار مشکلات متعدد باقیمانده از دولت قبل بود.
برنامههای تحولی دولت
یکی از ویژگیهای مهم دولت سیزدهم، توجه همزمان به موضوعات روابط خارجی در عین توجه به مدیریت اقتصادی در داخل و به عبارت دقیقتر، گره نزدن کامل سرنوشت اقتصاد کشور به نتیجه مذاکرات هستهای(احیای برجام) است؛ به همین دلیل این دولت، در کنار تلاش برای به نتیجه رساندن مذاکرات احیای برجام، طرح تحول اقتصادی خود را آماده کرده و اولین گام آن در قالب «اصلاح پرداخت یارانهها» را عملیاتی و اجرایی کرد. براین اساس، دولت کنونی اساساً به مذاکرات هستهای و نتیجه آن نه به عنوان عامل اصلی حل مشکلات اقتصادی، بلکه به منزله عاملی که نقش حداقلی در حل مشکلات اقتصادی کشور دارد، نگاه میکند. بنابراین، چندان خود را متوقف به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای نکرده است. برنامه دولت برای مدیریت وضعیت اقتصادی کشور، چه احیای برجام به نتیجه برسد و چه نرسد، مبتنی بر دو متغیر مهم «کنترل و مدیریت متغیرهای کلان تأثیرگذار بر اقتصاد ایران و بهبود شاخصهای عدالت» است. برای تحقق این مهم، دولت در کنار اصلاح پرداخت یارانهها، چند برنامه مهم، از جمله کنترل سرعت رشد نقدینگی، تقویت تولید، سرمایهگذاری و اشتغالزایی، اصلاح ساختار بودجه، تقویت ارتباطات با کشورهای دوست و همسایه، اندیشه و اقدام برای اصلاح ساختاری تورم و توسعه تجارت را در دستور کار تحول اقتصادی خود قرار داده است که میتوان ادعا کرد دولت با ریلگذاری مناسبی حرکت خود را آغاز کرده است و امید میرود افق روشنتری برای اقتصاد کشور رقم بخورد.
سخن پایانی
مهمترین نکته امیدبخش در ارتباط با دولت سیزدهم آن است که برخلاف گذشته، میکوشد تا اثبات کند که با وجود انبوه فشارهای تحریمی خارجی، به شرط اتکا به ظرفیتهای داخلی و گره نزدن سرنوشت کشور به گذاشتن و برداشتن تحریمها، میتوان کشور را اداره و در سایه تلاش جهادی مشکلات را نیز حل کرد. روند اقدامات دولت در کنترل نقدینگی، مثبت شدن تراز تجاری کشور در سه ماهه نخست امسال، تبدیل کردن ایران به هاب ترانزیتی منطقه با تکمیل و فعالسازی کریدورهای ارتباطی شمالـ جنوب و شرقـ غرب کشور که علاوه بر افزایش درآمدهای ترانزیتی، میتواند سبب شکوفایی و رونق تولید در کشور نیز بشود، تلاش برای احیای حیات تولید در کشور، در عین تلاش برای اصلاح ساختار بودجه و جلوگیری از بیانضباطی مالی و... بخشی از مهمترین اقدامات دولت در عرصه اقتصاد داخلی است. این اقدامات گویای آن است که این دولت با ایده تحقق کارآمدی با نگاه به درون، تا کنون با وجود دشواریها، در مسیر درستی در حال حرکت بوده و باید بر سرعت آن بیفزاید.
مبتنی بر این واقعیتها؛ یعنی برنامهها و اقدامات دولت، میتوان امیدوار بود که دولت قادر به حل مشکلات است. با این حال، به سبب دشواری وضعیت کشور و فراوانی موانع موجود، نتیجهبخش و ملموس شدن اقدامات دولت در سفره مردم به زمان بیشتری نیاز دارد. نکته دیگری که در این زمینه باید به آن توجه کرد، آن است که اگر در ماههای اخیر، دولت این اقدامات را انجام نمیداد، قطعاً اوضاع کشور با میراثی که تحویل گرفته بود، از شرایط کنونی بدتر بود.