پیروزی مردم مظلوم غزه و فلسطین قهرمان در برابر رژیم غاصب و کودک کش صهیونی بر ملت های مسلمان و آزاده جهان مبارک باد
آن مردِ سبزپوش که بویِ بهار داشت
در سینه خاطرات خوشِ کارزار داشت
وقتی که روزِ حادثه شیپور میدمید
روزی که بانگِ قافله آهنگِ یار داشت
آنجا که بین ماندن و رفتن جدال بود
آدم میانِ مرگ و حیات اختیار داشت
آنجا که آسمان پرِ پرواز میگشود
پرپر شدن در آتش و خون افتخار داشت!
روزی که قصه، قصه پروانه بود و شمع
آن مردِ سبز پوش دلی بیقرار داشت
در لحظهای که نوبت تصمیم میرسید
مثل زُهیر، شوقِ رسیدن به یار داشت
آن مرد «پیش از آنکه بمیرد، شهید شد»
دانا و خبره بود و دلی محضِ یار داشت
غرقِ ستاره بود پیکرِ صدچاکِ پاکِ او
خورشید با نگاه به او اقتدار داشت
افتاد و انتهایِ افق را نظاره کرد
چشمی به راهِ آمدنِ یک سوار داشت
مردانه ایستاد و فدا شد به راه دوست
در هر کلامِ نافذِ خود ذوالفقار داشت
خورشید روگرفت در غمش و آسمان گریست
هر صبح رنگی از غم شبهای تار داشت
آن مرد رفت در کشاکشِ تلخی روزگار
هر چند یاد او اثری چون بهار داشت...
علی حیدری