سال 1388 سفری به افغانستان داشتم که بعضی قسمتهاش رو در کتاب «جانستان کابلستان» نوشتم؛ در اون سفر دیداری با یکی از مشاوران حامد کرزی و یکی از مشاوران وزیر خارجه وقت افغانستان داشتم. از هر دری سخنی شد تا بحث به مراسم ۹ ربیع و لعن بزرگان اهل سنت رسید. من هی سعی میکردم با دیدگاه وحدت اسلامی حرف بزنم، اما هر چی میگفتم مشاور کرزی یه فیلم بلوتوث شده توی گوشیش نشون میداد از مجالس لعنی که فلان سخنران معروف در اون صحبت میکرد. دیدم قبول نمیکنن.گفتم براتون خاطرهای تعریف میکنم: مدتی پیش که در مراسمی نزد رهبر انقلاب بودم، بعد از مراسم سؤالی از ایشون داشتم و ایستاده بودم تا نوبتم بشه. یک حاجی بازاری متدین به آقا گفت: از موقعی که شما برگزاری مجالس ۹ ربیعرو ممنوع کردید، خودم دم در خونه میایستم و هر گوشی و ضبط صوتی که مدعوین دارن میگیرم ازشون و نمیذارم هیچ فیلم و صوتی از این مجالس بیرون بره. حاجی، توقع داشت مورد تحسین رهبری قرار بگیره؛ آقا گفت: «اینکه من لعن بزرگان اهل سنت رو ممنوع کردم، به خاطر عواقب این طوریش نیست! این اعتقاد قلبی منه و حاضرم این اعتقاد رو روی کفنم بنویسن!» وقتی این خاطره رو برای اون دو مشاور نقل کردم، مشاور کرزی گفت: وقتی رفتی ایران به خامنهای بگو: «یک مرید به مریدان تو افزوده شد!» من چندی بعد در دیدار با رهبری اینرو تعریف کردم و گفتم من افشای سرّ کردم. آقا فرمودند: «تا میتونید از این افشاها بکنید!»
رضا امیرخانی نویسنده و منتقد ادبی