عدهای از مردم در سالهای 1388، 1396، 1398 و سال جاری با پنهان شدن در پس اعتراض بخشی از جامعه دست به اغتشاش زدند و زمینه بروز ایجاد ناامنی، آسیب رساندن به بیتالمال و اموال مردم، سوءاستفاده افراد و گروههای مخالف نظام، حمایت و تحریک دشمنان خارجی را فراهم کردند. این امر علاوه بر خسارتهای مورد اشاره موجب التهاب فضای داخلی کشور و ارسال پیام نبود انسجام داخلی به محیط منطقهای و بینالمللی و در نهایت مقدمه کاهش سطح اقتدار ملی و بینالمللی و به تبع آن کاهش قدرت چانهزنی در سطح فراملی میشود. حال این سؤال مطرح است که آیا شهروندان حق برگزاری تجمع اعتراضی را دارند؟
پرواضح است که از حقوق بدیهی هر شهروند، داشتن حق بیان اعتراض به اقدامات و تصمیمات دولتهاست. اصل 27 قانون اساسی نیز در همین خصوص به صراحت مطرح میکند: «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل مبانی اسلام نباشد آزاد است.» این حق اعتراض که قانونی هم هست، در کدام فضا میتواند تحقق پیدا کند؟ همانطور که آقای رئیسی گفت: «شنیدن برخی انتقادات باعث ارتقای کار میشود، نباید وحشت داشت که افرادی نسبت به روش و اجرای قانون انتقاد کنند، نباید انتقادات درباره روش اجرای قانون را محدود کرد. چه اشکالی دارد که برای گفتوگو، نقد و حتی اعتراض مراکزی را قرار دهیم که بشود مرکز گفتوگو، نقد و حتی اعتراض کردن به برخی مشکلات»، بیان این اعتراضات نیازمند ایجاد سازوکارهای مناسب آن است.
سؤال دیگری که به ذهن متبادر میشود، این است که پیشنهادها، انتقادات یا حتی اعتراضات مردم به چه شیوهای و از چه طریقی به دولت، رسانهها و مردم منتقل شود بدون آنکه خسارتهای گفته شده حادث شود؟ احزاب رابط میان دولت و جامعه مدنی هستند و میتوانند به خواستها و تقاضاهای افراد و گروهها که به صورت ورودی به سیستم حکومتی منتقل میگردند و بر حسب قاعده نامحدود هستند برای قرار گرفتن در دستورکار مسئولان حکومتی انتخاب، تعدیل و شکلدهی کنند. احزاب میتوانند با به کارگیری کارشناسان و متخصصان با ارائه راهحلهای متعدد و قابل اجرا، انتخاب بهترین راه حل با کمترین هزینه، کمک در تصمیمگیری، اجرا و در نهایت ارزیابی عملکرد یاریگر دولتها باشند. از آنجا که تشکیل حزب یا سازمان مردم نهاد به معنای گذر از فرد و منافع فردی به گروه، جامعه مدنی و منافع عمومی است و میتواند به نمایندگی از مردم و شناخت مشکلات عمومی از سویی و ارتباط با تصمیمگیران حکومتی از سوی دیگر، در راستای حل مشکلات و نزدیکی بیش از پیش رابطه دولتـ ملت اقدامات مؤثری داشته باشد. البته لازمه ایفای نقش مؤثر احزاب به گونهای که تقریر شد، احیای جایگاه ماهوی و عوامل محدثه آنان برای بقاست. در ایران بیش از یک صد سال از تأسیس اولین حزب به معنای امروزی آن میگذرد و سلسله احزاب متعددی در طول این سده اخیر رشد و افول کردهاند. با این حال این احزاب در ایران هنوز نهادینه نشدهاند. مردم انتظار دارند این رابطه بر اساس ارزشهای اخلاقی مانند تعهد، صداقت و مسئولیتپذیری باشد.