هزاران سال است که علما و اندیشمندان درباره «اختیار» و «جبر» انسان در حال بحث و گفتوگو هستند و مدام دنبال موشکافی این مسئله بودهاند. اینکه خداوند انسان را مختار آفریده است، دلایل و توجیهاتی دارد و اینکه انسان همراه با جبر آفریده شده نیز دلایل متعددی دارد. این بحثها تا جایی پیش رفته است که فرقهها و نحلههای زیادی را ایجاد کرده و اختلافات معنوی، علمی و مادی زیادی را برانگیخته است. واقعیت آن است که در هر یک از قائلان جبر و قائلان اختیار بنبستهای فکریِ جدیای وجود دارد. برای نمونه، اگر انسان دارای «جبر» باشد، پس ثواب و عقاب چه معنایی میدهد و خداوند چرا بهشت و جهنم را آفریده است؟ آیا با عدالت خدا منافات ندارد؟ اگر «اختیار» دارد حد و حدود اختیار تا کجاست؟ آنجایی که میتوانیم بگوییم اتمام راه اختیار است، چه زمانی است؟ ضمن آنکه این حد یقف را چه کسی تعیین میکند؟ آیا برعهده انسانهاست یا علما یا پیامبران؟ اینکه خداوند انسان را مختار یا مجبور آفریده نیز همیشه مورد سؤال بوده است. بحث در این زمینه بهاندازه عمر بشر در این کره خاکی است و در این یادداشت نمیگنجد؛ اما در حد اشاره باید در این مورد گفت. ائمه معصوم(ع) ضمن تأکید بر اختیار که نشانه حکمت و عدل خداست، بر راه دیگری هم اشاره دارند که آن «امر بین الامرین» است. محمدبنعجلان از امام صادق(ع) پرسید: «آیا خداوند بندگان را بر انجام کارها مجبور نموده است؟» امام(ع) پاسخ دادند: «الله اعدل من أن یجبر عبدا علی فعل ثم یعذبه علیه»؛ خداوند عادلتر از آن است که بندهای را بر کاری مجبور کند، آن گاه او را عقوبت دهد.(توحید صدوق، باب نفی الجبر و التفویض، روایت۶) همچنین حسنبنعلی وشاء از امام رضا(ع) پرسید: «آیا خداوند بندگان را بر انجام گناهان مجبور کرده است؟» امام(ع) پاسخ دادند: «الله أعدل و أحکم من ذلک»؛ خداوند عادلتر و حکیمتر از آن است که چنین کاری را انجام دهد.(همان، روایت ۱۰) اما امام صادق(ع) در پاسخ به همه بحثها میفرمایند: «نه جبر درست است و نه تفویض، بلکه امرى است میان این دو امر، راوى گوید: «گفتم امر میان دو امر چیست؟» فرمودند: «اینکه راه براى انجام آنچه به آن مأمور شدهاند و ترک آنچه از آن منع شدهاند، موجود است.»
یزیدبنمعاویه شامى مىگوید: به حضور امام علىبن موسىالرضا(ع) در مرو رسیدم و به ایشان گفتم: اى پسر رسول خدا! براى ما از امام صادق(ع) نقل شده که فرموده است: «نه جبر است و نه تفویض، بلکه چیزى میان این دو است.» معناى این چیست؟ فرمود: «هر کس گمان کند که خداى عزوجل کارهاى ما را انجام مىدهد و سپس ما را براى کارهایمان عذاب مىفرماید، معتقد به جبر است و هر کس گمان کند خداوند امر مردم و روزى ایشان را به دست حجج خود سپرده است، معتقد به تفویض است. معتقد به جبر کافر و معتقد به تفویض مشرک است.» گفتم: اى پسر رسول خدا! چیزى میان آن دو یعنى چه؟ فرمود: «اینکه راه براى انجام آنچه به آن مأمور شدهاند و ترک آنچه از آن منع شدهاند، موجود است...» این البته پس از تبیین است. تبیینی که در آیتالکرسی آمده و میفرماید: «قد تبین الرشد...» اگر تبیین نباشد نه اختیار، نه جبر و نه عقاب یا پاداش معنا نمیدهد.
سخن در این موضوع باید کاملاً دقیق و علمی باشد تا دچار خلط بحث نشویم. برای نمونه، اینکه میگویند انسانها مختار هستند، در زندگی باید دقیق تبیین شود که حدود اختیارات چیست؟ مانند بحث آزادی و...؛ اما اینکه در قرآن کریم (سجده ۱۳، طه ۵۰، اعلی ۲ و ۳، اعراف ۳۰، بقره ۲۱۳) خداوند خودش را هدایتکننده و گمراهکننده مینامد، چه معنایی میدهد؟ اگر خداوند خود راهنمایی میکند، از ظلمت به نور و از نور به ظلمت میبرد، پس تکلیف اختیار و انتخاب چطور میشود؟ پاسخ این پرسش در آیات دیگر آمده است. خداوند در آیه 9 سوره یونس میفرماید: «بیتردید کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، پروردگارشان آنان را به سبب ایمانشان به بهشتهای پر نعمت که نهرها از زیر [قصرهایِ] آنها جاری است، راهنمایی میکند.» همچنین در پاسخی اجمالی میفرماید: «هر که میخواهد ایمان آرد و هر که میخواهد کافر شود.»(کهف/29) همه چیز تحت اراده خداوند است و اوست که راه را بر کسانی که اصرار دارند به معروف یا به منکر عمل کنند، باز میکند؛ یعنی به انتخاب خود انسان راه هدایت و ضلالت را نشان میدهد. همانطور که در آیه 257 سوره بقره(آیتالکرسی) نیز آمده است: «وَالَّذِینَ کفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ»؛ کسانیکه اهل ایمان هستند اگر ناآگاهانه یا گاهی آگاهانه به سمت جهل و تاریکی بروند، خداوند آنها را نجات میدهد و کسانی که آگاهانه و ناآگاهانه کفر میورزند و مدام در نافرمانی خداوند بهسر میبرد، خداوند مسیر ورودشان به جهل را باز و آنان را رها میکند. خداوند راههای هدایت را هموار کرده است و آن را در اختیار انسان قرار داده، انسانها با درک راه درست میتوانند بهسمت خداوند بروند و از نعمتهایش بهرهمند شوند؛ ولی کافران امتناع میورزند و به اصرار در راه ضلالت گام برمیدارند.