یکی از الزامات مهم و بسیار حساس برای جهاد تبیین بهنگام بودن تبیین است. در جریانهای اجتماعی بهنگام بودن تبیین موجب میشود آتش تازه شعله گرفته خاموش شود یا حتی گاهی مانع شکلگیری امواج منفی در جامعه میشود و کشور و مردم را از بلایا رهایی میبخشد؛ ولی وقتی در زمان مناسب و لازم جهاد تبیین صورت نگیرد و سستی و رخوت باعث به تأخیر افتادن این عمل شود، تبیینی که باید درمان درد باشد یا از درد تازه به وجود آمده پیشگیری کند، دیگر کارایی لازم خود را ندارد و به تعبیر معروف نوش دارو بعد از مرگ سهراب میشود. در ماجرای کربلا عدهای خواص از کاروان حسینی بازماندند و به کربلا نرفتند و توفیق برایشان حاصل نشد؛ البته بعدها توبه کردند و قیام توابین را شکل دادند، ولی چه فایده! وقتی حضرت سیدالشهداء به شهادت رسید و اهل بیت پیامبر(ص) به اسارت گرفته شدند؛ وقتی فاجعه اتفاق افتاد و زمانی که سیاهی لشکر یزید ظاهرا بر نور و روشنایی غلبه پیدا کردند و زمانی که باید خبری از ایشان نبود و بعد از آن چه فایده! تعداد شهدای توابین از شهدای کربلا بیشتر است و هر دو گروه هم در زمانی کمتر از یک روز به شهادت رسیدند؛ ولی اثر شهدای تواب در تاریخ یک هزارم اثری نیست که شهدای کربلا بر جا گذاشتند! یا عمار یاسر را چرا علیهالسلام میگوییم؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید و وظیفه خود را بهنگام به انجام رساند.
رهبر معظم انقلاب اهمیت و بهنگام بودن واکنشها را اینگونه میفرمایند: «نکته اصلیای که در قضیّه قم وجود دارد که من آن نکته را هم بارها عرض کردهام و تکرار میکنم، این است که مردم قم در آن مقطع، بهنگام عمل کردند. همیشه کار وقتیکه در وقت خود انجام گرفت، تأثیر میکند یا تأثیر آن افزایش پیدا میکند. همان کار را اگر گذاشتیم بیات شد، مدّتی گذشت و بعداً انجام گرفت، گاهی اثر نمیکند یا اثر کمی میکند. هنر قمیها این بود که نکته را فوراً گرفتند، دشمنی را فوراً شناختند و در همان وقت اوّل به آن پاسخ دادند.... فریضه وقت دارد، در وقت خود باید فریضه را انجام داد؛ بهترین وقت انجام فریضه هم اوّل وقتـ وقت فضیلتـ است.»