اهداف راهبردی که دشمن بر روی آن تمرکز دارد، نشانهگیری امنیت، توقف چرخ پرشتاب پیشرفت کشور و در نهایت سوریسازی و تجزیه ایران است.
هر آنچه در دو ماه گذشته از حوادث و اغتشاشات در ایران، فضای مجازی، شبکههای ماهوارهای، اظهارنظرهای مقامات غربیـ صهیونیستی، شبکه ضد انقلاب و دیگر معاندان ملت ایران به نمایش درآمد، از طراحی و اجرایی کردن یک توطئه خطرناک از سوی جبهه استکبار حکایت میکند. بهانه اجرایی شدن این طرح و نقشه شیطانی، فوت خانم مهسا امینی بود؛ اما تمام حوادث و رخدادهای بعدی نشان داد، دشمن با برنامهریزی قبلی در کمین فرصت برای آغاز عملیات بود.
اهداف راهبردی که دشمن بر روی آن تمرکز دارد، نشانهگیری امنیت، توقف چرخ پرشتاب پیشرفت کشور و در نهایت سوریسازی و تجزیه ایران است. تجزیه ایران یک رؤیای دیرینه برای دشمنان ملت ایران در دهههای گذشته و به ویژه در دوران پس از انقلاب بوده است.
دشمنان ملت ایران و در رأس آنان آمریکاییها، به خوبی با ظرفیتهای ژئوپلیتیکی ایران برای ساخت تمدن اسلامی آشنایی دارند و همین قابلیتها و ظرفیتهای ایرانیان، به شدت آنان را وحشتزده کرده است. از نظر برخی از رؤسایجمهور پیشین آمریکا، هیچ کشوری به اندازه ایران در جغرافیای جهان، ارزش ژئوپلیتیکی ندارد. این ظرفیت تا پیش از انقلاب اسلامی، در خدمت بیگانگان بود و اما با انقلاب اسلامی، ملت ایران سرنوشت خود و کشور را به دست گرفت.
استقلال ایران و به حرکت درآمدن چرخ پیشرفت این کشور فوقالعاده راهبردی تحت پرچم اسلام و زعامت و رهبری ولی فقیه، وحشت دشمنان را دوچندان کرد. با مروری بر توطئهها، فتنهانگیزیها و شیطنتهای 43 سال گذشته جبهه استکبار علیه ملت ایران، یک واقعیت تلخ برای دشمنان و یک واقعیت شیرین برای ایرانیان و همه طرفداران انقلاب اسلامی آشکارا به چشم میآید.
کارنامهای سراسر شکست در این سالها برای دشمنان ملت ایران پدید آمده، اما نتیجه مقاومت ملت ایران، سرافرازی ملی، پیشرفت کشور، پدیدآیی جبهه پرافتخار و قدرتمند مقاومت و برخورداری ملت ایران و جمهوری اسلامی از قدرت بازدارندگی نظامی و وارد کردن ضربه متقابل در هر سطحی به دشمن است.
حال این دشمن ناکام و رو به افول، تصور میکند با یک جنگ ترکیبی و به ویژه با تمرکز بر جنگ شناختی از طریق امپراتوری رسانهای خود، میتواند با ساماندهی تمامی ظرفیتهای ممکن و به راه انداختن جنگ احزاب علیه ملت ایران، جمهوری اسلامی را از درون با چالشهای جدی امنیتی مواجه کرده، به زعم خود ناکامیهایش را جبران کند و به هدف تجزیه ایران دست یابد.
اما زهی خیال باطل؛ باز هم باید گفت، پس از 43 سال دشمنان هنوز ملت ایران را درست نشناختهاند. اگر شناخته بودند، در دهه شصت تصور براندازی زودهنگام جمهوری اسلامی از طریق ترور، بمبگذاری، تجزیهطلبی و در نهایت تحمیل یک جنگ جهانی را به ذهنهای بیمار خود راه نمیدادند. اگر شناخت درستی از ملت داشتند، تحریمها، جنگهای نیابتی و فتنهانگیزیهای بیشماری، چون فتنه 88 را دنبال نمیکردند؛ چرا که تمامی این توطئهها و فتنهانگیزیهای منتهی به شکست، آبروی آنان را برد و از درون مشکلاتی که برای ملت ایران پدید آوردند، برای جمهوری اسلامی و مقاومت تولید قدرت شد. یکی از دلایل پویایی انقلاب اسلامی و رویشهای این انقلاب، همین توطئهها و فتنهانگیزیهای دشمنان بوده است. هر توطئهای علیه ملت ایران، نتیجهاش از میدان خارج شدن ظرفیتهایی از دشمن از یکسو، تولید قدرت و افزایش آگاهی برای ملت ایران از دیگر سو بوده است. به طور قطع فرجام فتنهانگیزیهای اخیر، چیزی جز این نخواهد بود. اقدام تروریستی در حرم شاهچراغ و به شهادت رساندن مظلومانه جمعی از مردم در این مکان مذهبی، خود نشانهای از شکست زودهنگام این فتنه در ایران است. دشمنان تصور میکردند با به کارگیری تمامی ظرفیتهای ضد انقلاب و معاندان و مخالفان، در پرتو جنگ شناختی و سردادن شعارهای هیجانی و احساسی با به میدان آوردن تعدادی از زنان، جوانان، اراذل و اوباش و گروهکهای سازماندهی شده، به سرعت دوگانه مردمـ حکومت را پدید آورده، خیابانها را تصرف و حاکمیت را به تسلیم در برابر خواستههای خود وادار میکنند؛ اما توهم ایده تصرف خیابانها از سوی مردم، منتهی شد به تجمعات چند ده نفره و فحشهای چالهمیدانی، که این نشانهها خود از متمایز بودن اغتشاشگران از مردم حکایت دارد. به طور قطع، این بار هم مثل گذشته، مردم ایران با هوشیاری طرح سوریهسازی را در نطفه خفه خواهند کرد.