آمدی و رودهای مهر و محبت، از ردّ قدمهایت جاری شد.
نگاهت خورشیدی بود بر پیکره جهان هستی. نوری بود بر چهره زمین. آسمانی بود بر پهنه بلندیهای زمین. با شمایم ای یازدهمین ستاره منظومه عشق.
کلامت، دلهای کویری و جاهل را باران هدایت بود و لبهای متبرکت، نور را زمزمه میکرد.
تو آمدی و کوچههای مدینه را باران شکوفه پوشاند؛ آمدی و آیینهها به پابوسیات، آبهای جهان را به انعکاس برخاستند. آمدی تا یازدهمین چراغ پر فروغ ولایت باشی.
آمدی تا امانت را به دست آخرین حجت بسپاری و زمین عدالت را دستان با کفایتت به بار نشاند.
مولای من، یا صاحبالزمان(عج)، در چنین ایامی که نور وجود پدرتان مدینه را منور کرده، شما هم بیایید تا غبار نشسته بر چهره زمین بارانی شود. تا بهار دوباره صورت زمین را زیبا کند. شکوفههای مهربانی و مودت غنچه کند. رودخانههای شادی و زیبایی جاری شود. شما هم بیایید که جهان دوباره متولد شود تا آدمیان گمشده خود را پیدا کنند.