اقتصاد ایران در دهه ۹۰ شاخصهای مطلوبی به یادگار نگذاشت. باید پذیرفت که طبیعتا وقتی در یک حوزه پراهمیتی، ضعف پیدا میشود، قوتها و دستاوردها در حوزههای دیگر، از نقطه تمرکز افکار عمومی دور میشود و بلکه طبیعی و بدیهی جلوه میکند؛ آن هم در این جنگ شناختی تمام عیار امروز که دشمن، به سبب مزیت مطلقی که در حوزه رسانه دارد، در مسیر دسترسی حاکمیت به افکار عمومی مردم خود اختلال و انسداد ایجاد کرده است. اما اگر بخواهیم واقعی به صحنه نگاه کنیم و فیالمثل از زاویه یک سند بالادستی، پیشرفت کشور را ارزیابی کنیم، من سند چشم انداز ۱۴۰۴ را انتخاب خواهم کرد.
در نسبت با سند چشمانداز، کشور دستاوردهای شگرفی در حوزههای علم و فناوری، سلامت و امنیت، استقلال و اقتدار، همبستگی ملی و الهام بخشی و تاثیرگذاری در جهان و منطقه به ثبت رسانده است، اما مع الاسف هنوز کاستیهایی در حوزه اقتصاد و عدالت اجتماعی وجود دارد که ناشی از عملکرد ضعیف دهه ۱۳۹۰ است. این عملکرد ضعیف دلایل متعددی دارد که بخشی از آنها اجرایی و عملکردی، و بخشی دیگر، فکری و رویکردی هستند؛ که البته قاعدتا قابل تفکیک هم نیستند چون عملکرد از رویکرد متاثر است.
اگر بخواهم مهمترین دلیل ناکامیهای اقتصادی دهه ۹۰ را بیان کنم، خواهم گفت در این دوره به استحکام ساخت درونی قدرت توجه نشد و مساله پیشرفت کشور از کانال نگاه به بیرون دنبال شد. یعنی آنچه باید عمل میشد، اقتصاد درونزا و برونگرا بود ولی ما دنبال برونزایی اقتصاد بودیم. تلقی این بود که توسعه یک امر وارداتی است و ما باید با ارائه امتیازاتی به دشمن، توافق هستهای را به انجام برسانیم تا دیگران بیایند و توسعه را برای ما رقم بزنند. یا نسخ تجویزی غرب را در اقتصاد اجرا کنیم و به پیشرفت برسیم. خب این تلقی اشتباه بود و اقتصاد ایران در یک دورهای معطل امضای برجام، در یک دورهای معطل اجرای آن و در دوره دیگری در انتظار احیای آن بود. اجرای نسخههای غربی نیز به مثابه لبه دیگر قیچی عمل کرد.
بحمدلله با روی کار آمدن دولت جدید، رویکرد دیگر این نیست و اقتصاد ایران به مذاکرات گره نخورده است. کاستیهای دهه ۹۰ باید از همان نقطهای که منشاء انحراف بود، اصلاح شود؛ یعنی با تمرکز بر «استحکام ساخت درونی قدرت» و «نگاه درونزا به پیشرفت». در دهههای اخیر، هم سرمایه انسانی منحصر بفردی تربیت شده و هم دستاوردهای شگرفی در حوزه علم و فناوری تحصیل و انباشت شده که دستیابی به اهداف باقیمانده از سند چشمانداز، با بالفعلسازی این ظرفیت عظیم و برقراری پیوند میان داشتهها و مسئلهها، ممکن است.