در تاریخ اسلام، زنان مؤمن و فداکار بسیاری بودند که با حضور فعال در صحنههای حساس سیاسی و اجتماعی، مسیر تاریخ را تغییر دادند؛ از جمله این زنان، حضرت زینب(س) بود که با حضور در نهضت کربلا، مسئولیت بزرگی را بر عهده گرفت. از این رو باید اذعان کنیم عاشورا را حسینبنعلی(ع) پدید آورد، اما بحق حضرت زینب(س) نقش مهمی را در پرورش این قیام ایفا کرد. با شهادت امام حسین(ع) رسالت بزرگ زینب کبری(س) آغاز شد. در آن زمان حضرت در آستانه 55 سالگی بودند و با گذشت پنج ماه دوری از وطن و نیز پشت سر گذاشتن واقعه بزرگی، چون عاشورا در سختترین شرایط جسمی و روحی قرار داشتند؛ اما باید بزرگترین و خطیرترین مسئولیتها را عهدهدار میشدند.
به تعبیر اهل معرفت، قیام عاشورا به دو مرحله تقسیم میشود. آنها مرحله نخست را در مبارزه، جهاد و شهادت تعریف کردهاند و مرحله دوم را با اهمیتتر دانستهاند؛ چراکه پیامرسانی و بیدارگری وجه دوم واقعه بزرگی؛ چون عاشوراست که اجازه نداد این قیام تنها در مرحله مبارزه و شهادت خلاصه شود. به روایت تاریخ، پیش از ورود اهلبیت امام حسین(ع) به مدینه، کسی از رویداد کربلا خبر نداشت و این بیخبری مردم در کنار امکانات تبلیغاتی یزیدیان میتوانست قیام عاشورا را با خطر تحریف مواجه کند و آل یزید بهگونهای از آن بهرهبرداری کند که کمترین ضرر و تهدید را برایشان در برداشته باشد و نتیجه این میشد که امروز پس از 1400 سال از آثار و برکات نهضت امام حسین(ع) محروم بمانیم.
شکست یزید در تحریف تاریخ
به همین دلیل نقش حضرت زینب(س) در زنده ماندن حقیقت عاشورا بیبدیل است. پس از ورود به مدینه، اگرچه اهلبیت امام حسین(ع) به اسارت درآمدند؛ اما در کوتاهترین زمان ممکن، ندای حقطلبی سر دادند و با ظلمستیزی از مظلومیت امام حسین(ع) و یارانش دفاع کردند تا بدینسان، فریاد عدالتخواهی حسینبنعلی(ع) را به شهرهای بسیاری رساندند. به تعبیر امروز رهبر، این روشنگری حضرت زینب(س) بود که حقیقت را «تبیین» کرد و مانع از تحریف واقعه عاشورا شد تا جایی که در مدت کوتاهی یزید دریافت با اسارت اهل بیت(ع) نتوانسته است اهداف شوم و از پیش تعیینشده خود را محقق کند و روزبهروز چهره او نزد مردم منفورتر میشود؛ به همین دلیل در برخورد با اهل بیت امام(ع) تغییر روش داد. او ابتدا خانواده حسینبنعلی(ع) را از خرابههای شام به کاخ خود دعوت کرد و سپس به آنها اجازه داد برای امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا مراسم عزاداری و سوگواری برپا کنند.
همچنین به امام سجاد(ع) احترام گذاشت و با حفظ شأن خانواده امام(ع) آنها را روانه مدینه کرد. یزید که در برابر تبیین حقیقت و روایت واقعی از قیام کربلا به زبان شخصیت قدرتمند حضرت زینب(س) مجال هرگونه اقدام در جهت تحریف تاریخ کربلا را از دست داده بود، تلاش میکرد ابن زیاد را مقصر اصلی قیام نشان دهد و خود را از گناه به شهادت رساندن امام حسین(ع) تبرئه کند که البته با فداکاری اهل بیت امام(ع) به این هدف خود نیز دست نیافت.
چهره منفور قیام تبرئه نشد
بنابراین برخلاف تصور یزیدیان، اسارت اهل بیت امام حسین(ع) بهخصوص حضرت زینب کبری(س) نهتنها مانع تحریف نهضت امام حسین(ع) در آن زمان شد؛ بلکه در طول تاریخ هم واقعه کربلا را از هرگونه تحریفی در امان نگاه داشت. تاریخ خود گواه این است که در طول سالیان، برخی از متعصبان زمانه سعی داشتند در واقعه کربلا، نقش یزید را کمرنگ کنند و بر جنایات و خباثت او سرپوش بگذارند تا به نحوی چهره منفور قیام را تبرئه کنند. در این میان حتی، عدهای یزید را مجتهد معرفی کرده و بیان داشتند؛ او در کشتن امام حسین(ع) خطا کرده است؛ از این رو گناهی متوجه او نیست! غافل از اینکه کشتن فرزند پیامبر (ص) و کسی که رسول خدا(ص) او را سرور جوانان بهشت معرفی کرده است، جای اجتهاد و رأی و نظر نیست.
آثار و نتایجی که شهادت امام حسین(ع) و یارانش و اسارت اهل بیتش بر جای گذاشت، آنچنان واضح و روشن است که گاهی بر اثر فرط ظهور برای گروهی موجب غفلت میشود. موفقیت و شکست هر حرکت و قیامی در مقایسه با اهداف آن قیام باید سنجیده شود و شکی نیست که امام حسین(ع) جز زنده نگهداشتن اسلام هدف دیگری نداشت و در این راه به موفقیت کامل رسید.