«امنیت» در یک کشور، باعث توسعه پایدار و همهجانبه در زمینههای مختلف میشود و توسعه پایدار و عدالت محور، عامل استحکام و اقتدار امنیت ملی خواهد بود.
با گسترش امنیت در کشور، دستیابی به آرمانهای متعالی سهل و آسان خواهد بود و مسیر رشد و تعالی همراه با توسعه اقتدار روزافزون سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی هموار خواهد شد. هموار شدن این مسیر به معنای حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی است. بنابراین، میتوان با بهرهگیری از تمام ظرفیتها، امکانات و استعدادهای درونی، بحرانهای ناخواسته داخلی و تهدیدهای دشمنان خارجی را یکی پس از دیگری خنثی کرد و به سلامت به سرمنزل مقصود رسید.
بنابراین به صراحت میتوان گفت، موضوع امنیت و دوری از چالشها و دفع تهدیدها در شرایط فعلی و حساس نظام، مهمترین موضوعی است که کارگزاران نظام اسلامی و مردم عزیز ایران باید مورد توجه قرار دهند.
وحدت اقوام و مذاهب، هم اندیشی حوزه و دانشگاه، همگرایی اقشار مختلف مردم، همدلی نیروهای مسلح و در مرتبه عالیتر وحدت مسئولان و مردم، مهمترین شاخصههای اصلی وفاق و همگرایی در تأمین امنیت ملی نظام جمهوری اسلامی است.
قرآن به موضوع امنیت نگاه ویژهای دارد. آنجا که آرامش و امنیت را از امدادهای الهی میداند و میفرماید: «مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً» (آلعمران/ 97) یا امنیت اجتماعی به قدری مهم است که قرآن به قطع دست مسلمانان به خاطر آن دستور میدهد. «وَ السّارِقُ وَ السّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَیدِیهُما» (مائده/ 38)
قرآن در جایی دیگر جامعهای را که غرق در سرگرمی و غفلت شده و قدردان امنیت آن جامعه نباشد به قهر ناگهانی تهدید میکند: «أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُری أَنْ یأْتِیهُمْ بَأْسُنا ضُحًی وَ هُمْ یلْعَبُونَ» (اعراف/ 98)
بنابراین امنیت یکی از بزرگترین نعمات الهی است که به بشریت اهدا شده است. امنیت در موضوعات مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و دفاعی از اهمیت بسزایی برخوردار است. امنیت فردی به این معنا که هر فرد بتواند بدون دغدغه از امکانات عمومی بهرهمند شود و تمامی فعالیتهای روزمره خود را برای ایجاد رفاه شخصی و خانوادگی بدون هیچ نگرانی انجام دهد. به طور کلی، امنیت افراد در حکومت اسلامی در سطح بسیار بالایی است؛ هر چند دشمنان نظام جمهوری اسلامی با القای ناامنی در کشور، به دنبال این هستند تا امنیت افراد را دچار مخاطره کنند و افراد جامعه را نسبت به حکومت اسلامی بدبین کنند که این اتفاق میتواند اثرات بسیار بدی در سطح جامعه بگذارد.
در حوزه امنیت اجتماعی، مؤلفههایی چون آرامش و سلامت جامعه و رشد حس و تعاون و همیاری و دوری از ناهنجارهای اخلاقی و رعایت قانون را شاهد هستیم که اگر امنیت اجتماعی فراهم نمیشد، سلامت جامعه دچار خدشه میشد و از هنجارهای اخلاقی خبری نبود. قرآن کریم به دلیل فراهم آوردن امنیت در اجتماع دستور به اعدام جنایتکاران میدهد. آنجا که میفرماید: «وَ لَکمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ» (بقره/ 179) اسلام برای ایجاد امنیت در جامعه پیشبینیهای لازم را کرده است: «وَ مَنْ یقْتُلْ مُومِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاوهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِیماً» (نساء/ 93) برای کسانی که امنیت جامعه را به هم میزنند، کیفرهای سختی درنظر گرفته شده است؛ مانند اعدام، قطع دست و پا و تبعید. «إِنَّما جَزاءُ الَّذِینَ یحارِبُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یسْعَوْنَ فِی الارْضِ فَساداً أَنْ یقَتَّلُوا أَوْ یصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیدِیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ ینْفَوْا مِنَ الارْضِ ذلِک.»
بنابراین اگر امنیت اجتماعی دچار خدشه شود، ناامنی تمام کشور را فرا میگیرد، رفت و آمدها به سختی صورت میگیرد. ارتباط افراد جامعه با یکدیگر دچار خدشه خواهد شد. زندگی توأم با نگرانی در انتظار همه افراد جامعه خواهد بود.
در حوزه اقتصاد نیز، امنیت باعث فراهم آمدن زمینههای درآمد مناسب اقشار میانی و پایین جامعه در حل مشکلات معیشتی و مسکن، سرمایهگذاری و اشتغال، قانونمندی سلامت در چرخه تولید، توزیع و مصرف، بهرهوری مناسب از منابع، توسعه بخش کشاورزی، رهایی از اقتصاد تک محصولی، خودکفایی در صنایع مهم و کلیدی و دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته، تعادل و توازن در عرضه و تقاضا میشود. اگر امنیت در حوزههای ذکر شده نباشد اقتصاد آن کشور دچار خفگی و خسران خواهد شد. امروز اگر در مقوله اقتصاد دچار چالش هستیم، دلیل اصلی آن تأمین نکردن امنیت کامل در حوزه اقتصاد بوده است که نقش دشمنان خارجی به ویژه آمریکاییها و اروپاییها با استفاده از ابزار تحریم بیتأثیر نبوده است.
امنیت سیاسی در کشور باعث شده است بین احزاب و جناحهای دلسوز انقلاب تعامل ایجاد شود. از تشنج و درگیریهای قومی و حزبی پرهیز شود. وفاق و همدلی کارگزاران نظام را شاهد باشیم و آرامش در محیطهای علمی، سیاسی و رسانهای حاکم شود. با فراهم آمدن امنیت سیاسی، فضای سالم و مناسب برای نقد منصفانه عملکردها شکل میگیرد و اقتدار نهادهای امنیتی و سیاسی در ردیابی تحرکات طراحان و براندازی نرم و اشراف بر روند شکلگیری طرحهای دشمنان و عوامل داخلی و منطقهای آنان در توطئههای فرهنگی، سیاسی و نظامی تضمین میشود. حضور همگانی مردم در عرصههای گوناگون سیاست و حمایت همهجانبه از نظام اسلامی یکی دیگر از مؤلفههای امنیت سیاسی است که اگر این امنیت بر کشور حاکم نباشد، چه بسا اختلافات سیاسی با حضور جناحها و گروههای مختلف ضد حاکمیت، امنیت فردی و اجتماعی را نیز به مخاطره بیندازد. زورمداران برای کسب قدرت با هر وسیله مردم را قربانی سیاستهای پلید خود خواهند کرد.
در حوزه قضا نیز امنیت مسئلهای ضروری و اساسی است؛ به این معنا که با امنیت قضایی، حقوق و حرمت شهروندی حفظ میشود و قانون یکسان برای همه متخلفان اجرا میشود. حقوق ستمدیدگان و مظلومان تحقق پیدا میکند. ضابطهمندی و قاطعیت در مسیر مراحل قضایی پروندههای مفسدان سیاسی و اقتصادی ساری و جاری میشود. برخورد نامناسب با اراذل و اوباش، مفسدان سیاسی و اقتصادی، مسئولان ناکارآمد و افراد خطاکار، امنیت در حوزه قضایی را دچار خدشه میکند و چه بسا مردم را نسبت به تصمیمات و محاسبات مسئولان دچار تردید کرده و در نهایت مردم را برای اعتراضات نابهنجار مصممتر کند.
فرهنگ در جامعه اسلامی به فرموده رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی) به مثابه هوایی است که تنفس میشود و اگر این مقوله دچار آسیب شود، چه بسا جامعه را دچار خفگی میکند. امنیت فرهنگی مساوی با رشد اخلاق دینی، فرهنگ عمومی و اسلامی، پویایی و گسترش ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس، فراهم بودن بسترهای مناسب تولید علم و تقویت جنبش نرمافزاری، استحکام پایههای معرفت دینی و ایمنسازی اخلاقی و روحی نسل جدید در برابر تهاجمات و شبیخون فرهنگی دشمنان است.
در نهایت امنیت دفاعی مرزی و منطقهای به معنای ساماندهی و تقویت نیروهای مسلح متناسب با دفع تحرکات نظام دشمنان و نبردهای نامتقارن و ناهمتراز، خودکفایی تسلیحاتی در جهت بازدارندگی تهدیدات، تعامل سالم و سازنده با همسایگان، احترام متقابل و تفاهم بر محور مشترکات سیاسی، دینی و جغرافیایی در جهان اسلام، دیپلماسی فعال و تأثیرگذار در عرصه سیاست بینالملل است. امروز سطح نظام جمهوری اسلامی ایران در نظام بینالملل به مرحله ضربه متقابل رسیده و این اتفاق در سایهسار امنیت دفاعی و نظامی بوده است.
بنابراین امنیت به قدرى ارزش دارد که حتى پیامبر خدا(ص) با کفار به دلیل امنیت شریک میشود. قبل از آنکه پیغمبر اسلام به پیغمبرى برسد، در جوانىاش با کفار مکه شریک شد و گفت: یک کسانى در مکه به زیارت مىآیند، افراد هرزه به اینها حمله مىکنند. بیایید شریک شویم، همپیمان شویم، اگر ظالمی در مکه ظلم کرد، جلوى ظالم را بگیریم؛ یعنى پیامبر(ص) با کفار قرارداد مىبندند که جلوى ظلم را بگیرند. امام زمان(عج) مىفرماید: «بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً» (بحارالانوار، ج 30، ص 80) نمىگوید: «بَعد ما مُلِئَت کفراً» دنیا که پر از ظلم شد، آقا تشریف مىآورد. دنیا که پر از ظلم شد آقا مىآید.
حضرت یوسف از میان تمام مواهب و نعمتهاى مصر، انگشت روى مسئله «امنیت» گذاشت و به پدر و مادر و برادران خود گفت: وارد مصر شوید که انشاءاللّه در امنیت خواهید بود و این نشان مىدهد، نعمت امنیت ریشه همه نعمتهاست و حقا چنین است؛ زیرا هر گاه امنیت از میان برود، سایر مسائل رفاهى و مواهب مادى و معنوى نیز به خطر خواهد افتاد، در یک محیط ناامن، نه اطاعت خدا مقدور است و نه زندگى توأم با سربلندى و آسودگى فکر، و نه تلاش و کوشش و جهاد براى پیشبرد هدفهاى اجتماعى.