ماه مارس سال 2010 من به همراه سعد الحریری به تهران رفتم. با آیتالله خامنهای وقت ملاقات داشتیم. قبل از نشست من و سعدالحریری کنار یکدیگر نشستیم. سعدالحریری به من گفت که ما باید سلاح حزبالله را به عنوان موضوع اصلی مطرح کنیم. من چیزی نگفتم، اما دیگران همه موافقت کردند. آیتالله خامنهای بسیار گرم و صمیمانه با سعدالحریری برخورد کردند. سعدالحریری درباره لبنان و موضوع سلاح حزبالله سخن گفت و سپس آیتالله خامنهای نگاهی به وی کرد و گفت که آیا رمان گوژپشت نوتردام را خواندهای؟ مشخص بود که سعدالحریری این رمان را نخوانده بود. آیتالله خامنهای ادامه داد: این داستان یک زن زیباست و طبیعی است تمام کسانی که قدرت داشتند به دنبال او بودند. اشخاص دارای نفوذ و ثروت، اسم این زن چه بود؟ جواب دادم: اسمرالدا...، آیتالله خامنهای نگاهی به من کرد و با تبسمی گفتند: آفرین... معلومه که شما وزیر فرهنگ هستید؟! این زن (اسمرالدا) خنجری زیبا و تیز همراه خود داشت تا در برابر سوءاستفادهکنندگان از خود دفاع کند. آقای نخستوزیر! لبنان شبیه این زن زیباست. عروس مدیترانه است. تمامی کشورها خواهان آن هستند و اسرائیل تهدید و خطری برای آن است. مگر تا خیابانهای بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید میکند و امکان عمل را از او میگیرد.
طارق متری- وزیر اسبق فرهنگ لبنان