انسان موجودى دو بُعدى، یعنى جسمانى و روحانى است. شاید بتوان در پرتو علم و دانش روز به زوایا و ابعاد گوناگون جسم و بدن انسان آگاه شد، ولى شناخت ساحتهاى وجودى روح انسان به طور کامل امکانپذیر نیست. انسان موجودى است آمیخته از عقل و عاطفه، عشق و اندیشه؛ و هر یک از این دو بُعد نقش اساسى در به حرکت درآوردن و تعالى بخشیدن به انسان دارند و هیچگاه نمیتوان یکى از این ابعاد را پذیرفت و دیگرى را رها کرد. «عاطفه» از ویژگیهای فطری و مثبت انسانی است و مؤمنان به داشتن آن ترغیب شدهاند؛ از اینرو، عاطفه از مبانی انسانشناسی است. قرآن کریم همانگونه که به عقل اهتمام ویژه دارد، به قلب نیز که کانون عواطف و محبت است، توجه دارد؛ از اینرو، خداوند یکى از ویژگیهای مؤمنان را محبت شدید و عشق آنها به خود میداند: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»؛ بعضى از مردم، معبودهایى غیر از خداوند براى خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند، اما آنها که ایمان دارند، محبتشان به خدا شدیدتر است. انسان همراه با جنبههاى حیوانى و غریزىاش نمایى کلى از ابعاد وجودى خود را نشان میدهد، ولى شناخت دقیق و همهجانبه از جنبههاى وجودى انسان، بسى دشوار و سخت است. بنابراین، «عقل» و «اراده» و «عاطفه» سه سرمایه وجودى انسان به شمار میآیند که میتوانند در پرتو هدایتهاى پیامبران الهى سمت و سوى اصلى خود را بیابند و در جهت فلسفه آفرینش انسان به شکوفایى برسند. این سه بُعد انسان در تعامل و تأثیر متقابل در یکدیگرند؛ به این معنا که بُعد شناختى در جنبه عاطفى و ارادى تأثیر مستقیم دارد و جنبه عاطفى و ارادى نیز بُعد شناختى و معرفتى انسان را تحت تأثیر قرار میدهند. فهم و ادراک مطالب گفته شده به کیفیت انجام جهاد تبیین در شرایط خطیر امروز جامعه کمک شایانی میکند؛ زیرا کسانی که در جهاد تبیین فعال هستند، لازم است از این سرمایههای خدادادی در جهت بیشینهسازی تأثیر بر نفوس آدمیان استفاده کنند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «فقه شیعه، فلسفه شیعه، کلام شیعی و معارف شیعی، در طول زمان، در میان تحریفها، در میان شبههافکنیها، در میان بافندگیهای شبهعلمی، آن هم همراه با پشتوانه سیاسی ظالمانه، پشتوانه پولهای بیتالمال که در خدمت اهداف مغرضانه قرار میگرفته، توانسته است خود را، هم سالم نگه دارد... این ناشی از چیست؟ یقیناً سلامت و اصالت این فکر، بیشترین تأثیر را دارد، اما جاهایی هست که قدرت علمی به تنهایی کافی نیست؛ یک چیز دیگر لازم است؛ آن چیزی که پشتوانه ایمانهای خالص هم همان است؛ و آن، عواطف صحیح برخاسته از معرفت درست است. این محبت ائمه، این محبت اهلبیت(ع)... این تمسک به سخنان اهلبیت و راهنماییهای آنها و انگشت راهگشای اشاره آنها در همه مسائل، آن عامل مهمی است که توانسته این اندیشه سالم و مستحکم را از گزندها محفوظ نگه دارد.»