مهمترین بازوی سلطه انگلیسیها بر شبه قاره هند را باید کمپانی هند شرقی دانست که برای دهههای متمادی بر منابع این سرزمین غنی چنبره انداخت. این کمپانی در 31 دسامبر 1600م با فرمان ملکه الیزابت شکل گرفت. وی امتیازنامه انحصاری 21 ساله را برای تمام فعّالیتهای تجاری به کمپانی صادر کرد (بعدها به صورت نامحدودی تمدید شد). تمام سودآوری کمپانی هند شرقی از ناحیه تجارت نبود، دستیابی به بازارهای آسیایی سبب شد تا این شرکت در همان سالهای اول، نخستین کارخانههای خود را در خلیج بنگال بسازد و شروع به توسعه متصرّفات آسیایی خود کند.
درآمدهای افسانهای کمپانی موجب نزدیکی و پیوند استراتژیک آن با دربار انگلیس شد. از طرفی شاه انگلیس به پول کمپانی نیاز داشت و از سوی دیگر کمپانی به حمایت سیاسی دولت، به ویژه برای مقابله با پرتغالیها و هلندیها و نیز در کسب برخی امتیازات دولتی نیازمند بود. بدین سان در دوران چالز دوم، کمپانی به سرعت رشد کرد و «حق تصرف قلمرو، ضرب سکه، انعقاد پیمان اتحاد، اعلام جنگ و کنترل امور داخلی و قضایی» را به دست آورد.
در سده هفدهم، همچنان موازنه تجاری به سود شرق بود و کمپانی هند شرقی انگلیس، چون اسلاف ونیزی و جنوایی و پرتغالی و رقبای هلندیاش، واردکننده کالاهای شرق به بازارهای انگلیس و توزیعکننده آن در سراسر اروپا بود. در این دوران منسوجات و سایر کالاهای انگلیسی بازاری در شرق نداشت. دست برتر شرق در تجارت منسوجات موجب شد تا اوضاع در اروپا به ضرر تولیدکنندگان باشد و آنان را به اعتراضات گسترده وادارد تا جایی که ویلیام سوم، پادشاه انگلیس طی فرمانی ورود پارچههای نخی مصور و ابریشمی و قماشهای کالیکو از ایران، چین و هند به انگلستان را از 29 سپتامبر 1701 ممنوع کرد. از سال 1800م، اوضاع دگرگون شده بود و لحظه به لحظه بر وسعت قلمرو کمپانی هند شرقی افزوده میشد. از نیمه دوم قرن هجدهم، کمپانی هند شرقی با پیروزی بر دیگر کمپانیهای دول رقیب و در پی پیروزی در نبرد پلاسی در سال 1757 م در بنگال به یک قدرت حکومتی و سیاسی تبدیل شد. از این پس، به دلایلی چون فقدان یک قدرت برتر در شبه قاره تا سال 1857 م، کمپانی به تدریج همه شبه قاره هند را با شیوههای گوناگون به زیر سلطه خود برد. کمپانی به قدرت فائقهای تبدیل شد که رقیبی نداشت. در این هنگام به طور مستقیم از بستر گنگ تا دهلی و سرزمین دکن و سواحل دریای عرب و یک رشته مناطق ساحلی از اقصی نقاط جنوبی تا بنگال را در زیر سلطه و نفوذ خود داشت. در اواخر قرن نوزدهم بود که به تدریج دولت انگلستان اختیار را از کمپانی هند شرقی گرفت و خود مستقیم بر سرزمین هند مسلط شد.