در جریان حوادث اخیر با طراحی اتاقفکرهای غربی و پشتیبانی رسانهای شبکههای وابسته به دشمنان ملت ایران، عدهای پیادهنظام با سوءاستفاده از غفلت عدهای دیگر و همراه کردن آنان دست به اغتشاش و ناامنی زدند. در این میان رسانههای معاند در کنار تحریک و تهییج به اقدامات آشوبگرانه، به هشتگسازی و واژهپردازی برای پشتیبانی ذهنی عوامل خیابانی میپردازند. ساخت شعارهای تند، ساختارشکن و خارج از ساحت ادب و اخلاق و به کارگیری اصطلاحاتی چون «قیام» و «انقلاب» برای تحرکات و اغتشاشات اخیر از جمله این کارهاست.
اما «انقلاب» به چه معناست که امروز رسانههای مزدوری مانند «بیبیسی»، «ایران اینترنشنال»، «صدای آمریکا»، «رادیو فردا» و... تحرکات محدود و هرازچندگاه در گوشه کنار کشور را که با آتشبیاری خودشان رخ میدهد، به این اسم صدا می زنند؟!
انقلاب را تغییر و تحول بنیادی در ساختارهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی یک جامعه تلقی میکنند که مردم در آنها نقش اساسی دارند. این تعریف درباره انقلابهای بزرگ دنیا مانند انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و همچنین انقلاب اسلامی است که آثار آنها از مرز این كشورها فراتر رفته است.
اما انقلاب اسلامی با بهرهگیری از آموزههای دینی برای برقراری حکومت اسلامی و با هدف نفی استبداد و استعمار و رسیدن به استقلال، آزادی و پیشرفت با هدایتهای امام خمینی(ره) و حضور آحاد مردم در صحنه به پیروزی رسید.
در یک جمله میتوان گفت که انقلاب اسلامی ملت بزرگ ایران به طور کامل مراحل انقلابها را تجربه کرده است. مرحله پیش از پیروزی، نمادی از تعارض میان ارزشها و باورهای مسلط شکلگرفته غربی در نهاد سیاسی حاکم با ارزشهای اجتماعی بود که این تعارض با آغاز اصلاحات ظاهری محمدرضا پهلوی، نمایان شده بود. وابستگی شدید به قدرتهای غربی و سوءاستفاده آنان از موقعیت ویژه و ثروت خدادادی ایران، موجب تضعیف ارکان حاکمیت ملی و زمینهساز گسترش نارضایتیهای عمومی شده بود. از این رو، مردم در یک حرکت باورمند و نشئتگرفته از عقیده با تبعیت از رهبری نهضت به مبارزه ادامه دادند و در این مسیر ثابت قدم ماندند تا به پیروزی رسیدند.
انقلابی که نه طراحی آن توسط دولتهای غربی و اروپایی انجام شده بود، نه رسانههای بیگانه برای آن برنامه میساختند و انقلابیون را حمایت میکردند، بلکه خیزش و خروش ملت از بطن جامعه و مبتنی بر ایمان و عقیده بود و نصرت الهی هم با آن همراه شد، وگرنه مردم با دست خالی نمیتوانستند بر رژیم طاغوتی که آمریکا و غرب از آن حمایت همهجانبه میکردند، غلبه پیدا کنند.
نگاهی به اقداماتی که برای ایجاد آشوب و اغتشاش در کشور دنبال میشود، نشان میدهد: 1ـ در جریان حوادث اخیر هیچ شعار و خواستهای که برخاسته از نیازهای واقعی عموم مردم باشد، وجود ندارد. اگرچه گلایهها و اعتراضهایی به برخی مسائل در بین مردم وجود دارد، اما تبدیل به مسئله مشترکی نشده که بتواند جمعیت قابل توجهی از مردم را با خود همراه کند. 2ـ این حرکتها نه تنها رهبری و هدایتکنندهای ندارد، بلکه تعدادی از عناصر خودفروخته که عمدتاً جیره و مواجبشان از سرویسهای اطلاعاتی غربی تأمین میشود، ادعای رهبری آشوبها را دارند که جایگاهی در نزد مردم ندارند و به همین دلیل است که مردم به ماهیت مسئله آگاهند و فریب ترفندهای تبلیغاتی آنها را نمیخورند. این مهم در عدمهمراهی آنها با اغتشاشگران به وضوح دیده میشود. 3ـ با وجود اینکه هجمه پرشدت عوامل دستنشانده دشمن برای ایجاد ناامنی، براندازی و تجزیه ایران دنبال میشد، نه تنها هیچ ایدهای برای به زعم خودشان پساجمهوری اسلامی ندارند، بلکه بعضاً از نمادهای انقلاب اسلامی به عاریت میگیرند! از تلاش برای تداوم آشوبها و براندازی نظام اسلامی در بهمن ماه! تا ایدههایی برای اداره کشور که عاریت گرفته شده از سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی بوده و حتی استفاده از برخی شعارهای سال 1357!
همه اینها نشاندهنده این است که دشمنان ملت ایران که با هزینههای هنگفت درصدد ضربه زدن به جمهوری اسلامی هستند، با پروپاگاندا و جنگ رسانهای توانستهاند با دستکاری ذهنی برخی جوانان و نوجوانان آنان را دچار خطای شناختی کنند و به امید واهی آینده بهتر به خیابان بکشانند یا در فضای مجازی علیه کشور و ملت خودشان فعال کنند. این خطای شناختی و گرههای ذهنی گشوده نمیشود، مگر با تبیین صحیح و روشنگری که وظیفه صاحبان قلم، منبر، تریبون در مجامع عمومی، علمی، مذهبی و دانشگاهی است که به واسطه این جهاد همهجانبه، به حول و قوه الهی این مرحله را نیز با پیروزی بر دشمنان پشت سر خواهیم گذاشت.