«تحقق عدالت» یکی از مهمترین اهداف نهضت جهانی حضرت مهدی(عج) است. بیتردید، با انقلاب جهانی مهدوی، جوامع بشری در طول تاریخ پرفراز و فرود خویش طعم شیرین عدالت را چشیده و گستردگی و فراگیری آن را در همه سطوح زندگی خود تجربه میکنند. در دوران غیبت، اجرای این نوع عدالت که با شناسه مهدوی همراه است، تنها بر اساس نظریه ولایتفقیه تحقق و تداوم پیدا میکند؛ زیرا نظریه ولایتفقیه برخلاف نظریههای رقیب تعدادی شاخصه ماهیت شناختی دارد و مؤلفهها و الزامات محیطی و پیرامونی را داراست؛ از اینرو موجب بسترسازی برای عدالت مهدوی در جامعۀ عصر غیبت با حاکمیت ولیفقیه میشود. پس نظریه ولایتفقیه در عصر غیبت در صورت اجرایی شدن دو رهاورد مهم را به ارمغان میآورد؛ نخست، «تحققنمایی از عدالت مهدوی»؛ دوم، «استمرارنمایی از عدالت مهدوی».
حکومت اسلامی در زمان غیبت
از همین منظر، حضرت امام خمینی(ره) در دوران مبارزه با رژیم شاه نظریه ولایتفقیه را به مثابه نظریه سیاسی اسلام بهمنظور تشکیل حکومت دینی مطرح کرد و با پیروزی انقلاب اسلامی، نظام سیاسی ایران در قانون اساسی بر اساس مدل جمهوری اسلامی تدوین و اجرا شد. همانگونه که بیان شد، حضرت امام(ره) تشکیل حکومت در زمان غیبت را ضروری و حاکم اسلامی را نیز فقیه عالم و عادی میدانستند. ایشان در اینباره بهصراحت فرموده بودند: «اکنون که دوران غیبت امام پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرجومرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید. عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آورند، بتوانیم جلوگیری کنیم، اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم. شرع مقدس هم دستور داده که باید همیشه در برابر اشخاصی که میخواهند به شما تجاوز کنند، برای دفاع آماده باشید.»
همچنین حضرت امام(ره) معتقد بودند: «اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت باشد (علم به قانون و عدالت)، به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم در امر اداره جامعه داشت، دارا میباشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم بیشتر از حضرت امیر بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است.»
ضرورت ولایت فقیه
از آنجا که دین اسلام به منزله آخرین دین آسمانی تا روز قیامت استمرار دارد و دینِ حکومت و اداره امور جامعه است؛ همه طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ کند و با پاسداری از نظام جامعه اسلامی، عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدی قوی بر ضعیف جلوگیری کند. همچنین وسایل پیشرفت و شکوفایی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند.
در تأیید این مطلب، «حسن رحیمپور ازغدی» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی معتقد است: «مسئله ولایتفقیه در ابعاد جهانی گسترش پیدا کرده است و بسیاری از کشورهای دنیا در حال بررسی نظام سیاسی ایران بهعنوان یک نظام سیاسی باثبات و موفق هستند و در این راستا یکی از وظایف اصلی روحانیون این است که توطئه دشمن پیرامون بحث ضد بیداری اسلامی و تبدیل به جنگ مذهبی بین شیعه و سنی را مهار کند و این تنها قسمتی است که بیداری اسلامی از آن ضربه میخورد. توجه به این نکته ضروری است که نبرد جهانی آغاز شده در عرصه تمدنسازی بوده و بسیاری از این سنگرها خالی است و کسانی که نسبت به فقاهت جعفری و جواهری در فقه و کلام شیعی آگاه هستند، باید در این زمینهها ورود پیدا کنند.»
نتیجه اینکه...
حکومت در زمان غیبت امام معصوم به فقیه عادل و جامعالشرایط اختصاص دارد. حضرت امام خمینی(ره) از طرفداران الگوی ولایت عامه بوده و قائل بودند که همه اختیارات حکومتی پیامبر اکرم(ص) به فقیه جامعالشرایط در زمان غیبت منتقل شده است. به باور امام خمینی(ره)، «جمهوریت» نظام مربوط به شکل حکومت و «اسلامیت» ناظر به محتوای حکومت است. مبنای فقهی حکومتی ایشان درباره ولایتفقیه که پیش از سال 1357 در درسهای خارج فقه و اصول ایشان مطرح شده بود، با ایده جمهوری اسلامی که در سال ۱۳۵۷ مطرح و نظام اسلامی را بر اساس آن پایهگذاری کردند، هیچ تفاوت و تضادی ندارد؛ زیرا همه مباحث حضرت امام خمینی(ره) درباره شرایط حکومت اسلامی و حاکم اسلامی تا پیش از ۱۳۵۷ ناظر بر محتوای حکومت بود. ایشان در سال ۱۳۵۷ نیز درباره مفهوم جمهوری اسلامی بیان داشتند که محتوای نظام ما اسلام و قوانین اسلام است و ایده جمهوری که در سال ۱۳۵۷ مطرح شد، به شکل و قالب نظام حکومتی ایشان مربوط بود. از این رو این سخن حضرت امام خمینی(ره) که میفرمایند: «ماهیت جمهوری اسلامی این است که با شرایطی که اسلام برای حکومت قرار داده، با اتکا به آرای عمومی ملت، حکومت تشکیل شده و مجری احکام اسلام باشد»، ناظر به همین امر است.