«ولایتفقیه» میراث گرانبهای امام خمینی(ره) و روح و هویت انقلاب و جوهره نظام اسلامی و محور قانون اساسی است که مشروعیت قوای سهگانه مقننه، قضائیه و مجریه به آن بستگی دارد. همچنین مطالعه تاریخ بهخصوص یادآوری سالهای پرتلاطم پس از پیروزی انقلاب اسلامی خاطرنشان میکند، در ایام فتنه ولایتمداری و توجه به رهنمونهای ولیفقیه ملاک و معیار حرکت صحیح افراد، گروهها و جریانها در مسیر اسلام ناب محمدی(ص) و انقلاب اسلامی برخاسته از آن بوده است. بر این اساس، ولایتمحوری افزون بر حفظ اصول انقلاب و ارزشهای دینی آن و استمرار حرکت در صراط مستقیم اسلامی، دشمنان را ناکام و دوستان انقلاب را امیدوار کرده است.
ولایتمداری؛ رمز پیروزی
در دوران هشت سال جنگ تحمیلی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت ولایتمداری در کشور احساس و البته نمایان شد. برخی رزمندگان در بیان خاطرات خود از ایام جنگ به نکته مهمی اشاره میکنند که گویای توجه به دستورات ولیفقیه و عمل به بیانات امام(ره) است. یکی از بسیجیهای به یادگار مانده از عملیات مرصاد میگوید: «اواخر تیرماه و اوایل مرداد سال 1367 قبل از تهاجم خائنانه منافقین و شروع عملیات مرصاد بود که ما بسیجیان در مناطق جنگی شلمچه، پاسگاه زید و... در حال مقاومت شدید و دفاع در برابر یورش گسترده عراقیها به غرب خوزستان بودیم تا پس از آزادسازی جاده خرمشهرـ اهواز، بتوانیم چند کیلومتر باقیمانده از نقاط مرزی ایران اسلامی را از لوث اشغال بعثیون عراقی حمایت شونده از سوی استکبار جهانی آزاد سازیم. در همین معرکه، بدون آنکه ما متوجه شویم، از طریق رادیو و تلویزیون بهطور رسمی اعلام شده بود که ایران قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد، مبنی بر آتشبس را پذیرفته است. فردای آن روز، هنگام برگزاری نماز جماعت ظهر و عصر در نمازخانه گردان انصارالمؤمنین، دوستان و همرزمان ما که خیلی دیر از واقعیت پذیرش قطعنامه آگاه شده بودند و به همین دلیل مات و مبهوت به هم نگاه میکردند، حتی بعضی از آنها آن را نوعی شایعه و دروغپردازی ضدانقلاب پنداشته بودند. در همین اوضاع و احوال «حاجی بخشی» آن شیر پیر جبههها که بهطور اتفاقی از نزدیک گردان ما عبور میکرد، وقتی متوجه این سروصداها و اختلافات شد، با ناراحتی سراغ بچهها آمد و با درایت و شهامتی وصفناپذیر، چنان سخنان تلنگرآمیز و عالمانهای بر زبان جاری ساخت که اثر آن همچون آب سردی بود بر روی آتش! و الحمدلله فتنهها و اختلافات مذکور بهسرعت رو به خاموشی گرایید. او گریهکنان و با فریاد گفت: دوستان! عزیزان و ای رزمندگان اسلام!(مُحمّدٌ رسولُ اللهِ وَ الّذِینَ مَعهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُم) ای برادران مسلمان! دعوا و نزاع شما دیگر برای چیست؟ مگر چه اتفاقی افتاده است که اینگونه روحیه مقاومت و استکبارستیزی خود را از دستداده و به جان هم افتادهاید؟ شما چه بخواهید و چه نخواهید، امام و پیر و مرشد ما با صلاحدید مسئولان کشور و برخلاف میل باطنی خود و بهاصطلاح خودشان «با نوشیدن جام زهر»، قطعنامه 598 و صلح را حکیمانه پذیرفته است.»
عبور از غائله کوی دانشگاه
بیان این خاطره که بهمثابه تاریخ شفاهی این مرز و بوم است، نشان میدهد رزمندگان اسلام چگونه گوشبهفرمان ولیفقیه بودند و از همین رهگذر در هشت سال جنگ تحمیلی نهتنها مقابل رژیم بعث، بلکه در برابر دنیا به پیروزی رسیدند. در دهه 70 نیز با روی کار آمدن دولت اصلاحات و در پی توقیف روزنامه «سلام» در نیمه تیر 1378 غائله کوی دانشگاه به راه افتاد و با اعلام تهدید آخر در صبح 17 تیر از سوی روزنامه «نشاط» مبنی بر اینکه «ناظران پیشبینی میکنند که طی روزهای آینده دفتر تحکیم وحدت و بدنه اجتماعی مدافع جناح چپ وارد صحنه شوند»؛ همچنین بیانیه حزب مشارکت که در آن تهدید شده بود «اصرار به توقیف سلام میتواند عواقب و پیامدهای زیانباری را در پی داشته باشد»، دموکراسی مورد نظر مشارکتیها وارد مرحله آشوب و خشونت شد. همان چیزی که نشریه آمریکایی «میدلایست اکونومیک دایجست» در اوایل تیرماه 1378، وعده داده بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاهد دورنمای رویارویی جدی بین جناح محافظهکار و اصلاحگرایان خواهد بود.» مجتبی شاکری، عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی درباره عوامل مؤثر در شکلگیری غائله 18 تیر 1378 در گفتوگویی یادآور شده بود: «آنچه در سال 1378 بهعنوان غائله 18 تیر رخ داد، یک عقبه فکری و یک عقبه رفتاری داشت. کسانی که در مقابل مکتب امام(ره) اندیشههای دیگری داشتند و در دوران حیات حضرت امام هم بهنوعی آن را دنبال میکردند و خواستار سازش با غرب بودند، این هدفشان را در ایام شکلگیری انقلاب و دفاع مقدس پیگیری کردند که نتیجهاش جام زهری شد که بنیانگذار انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند.»وی همچنین درباره تشکیل «کمیته ایکس» در جریان فتنه کوی دانشگاه توضیح میدهد: «این کمیته همان اتاق فکر راهبردی بود که در ریاستجمهوری تشکیل و برنامهها و تصمیمات به جریان ابلاغ میشد تا بهواسطه آن 18 تیر زمینهای برای سقوط نظام باشد؛ اما احتجاج مقام معظم رهبری، مردم و بسیجیان را وارد صحنه کرد و دست پنهان ولیعصر(عج) در این صحنه آشکار شد و توطئه فتنهگران را نقش بر آب کرد.» به گفته شاکری، هدف اصلی کمیته ایکس شکستن همین خط قرمزها بود و وقوع قتلهای زنجیرهای نیز در همین راستا و با انگیزه شکستن اقتدار نظام صورت گرفت و همراهی کردن دولت و رسانههای مورد حمایت آن با عوامل آن امری طبیعی بود؛ اما همه این برنامهریزیها با پیشبینی رهبر معظم انقلاب و تشریح تفاوتهای ملت ایران با روسیه نقش بر آب شد و بهاصطلاح زمین سوخته تحویل مجریان غائله 18 تیر شد و اقدامات بعدی آنها ناکام ماند.
مدیریت بینظیر فتنه 88
دهه 80 و در جریان دهمین انتخابات ریاستجمهوری، با دروغ میرحسینموسوی، نماینده جریان اصلاحات فتنه آغاز شد. زمانی که وی نتوانست بر حریف خود، یعنی محمود احمدینژاد غلبه کند، علیه انتخابات جوسازی کرد. موسوی با برگزاری نشست خبری در شب انتخابات و بیان پیروزی خود با قاطعیت آرا، اعتراض خود را بهصورت رسمی آغاز کرد. وی معتقد بود، در انتخابات 88 دولت وقت تقلب کرده است. این موضوع کمکم جدی شد تا اینکه به کف خیابانها و بین طرفداران دو طرف رسید. این انتخابات بهانهای بود تا دشمنان برنامه وسیع و از پیش تعیینشده خود را برای سرنگونی انقلاب اسلامی به کمک پیادهنظامهایشان در کشور اجرا کنند. با وجود این، نقش رهبر معظم انقلاب در مدیریت فتنه بینظیر و بیبدیل بود. همچنین حرکت خودجوش مردم در ۹ دی 1388 بدون حضور مسئولان و در حمایت اصل ولایتفقیه و پیروی از رهبر معظم انقلاب، از بصیرت بالای مردم ایران اسلامی حکایت دارد.
حضرت امام خامنهای(مدظلهالعالی) با تحلیل درست حوادث پس از انتخابات و اینکه فتنهای عمیق در راه است و در گذشته ریشه دارد و با بهکارگیری سیاست شفافسازی، بصیرتافزایی و برخورد نرم و با مدارا و قاطعیت توأمان در مواجهه با جریان فتنه، مدیریت مثالزدنیای داشتند.
محوریترین رهیافت رهبر معظم انقلاب پس از انتخابات تا خطبههای نماز جمعه ۲۹ خرداد 1388 حفظ جریان غیر پیروز و جلوگیری از عبور کردن از مرزهای قانون بود و از ۲۹ خرداد تا حادثه عاشورا، با وجود اتمامحجت حداکثری نظام و رهبری با جریان فتنه برای بازگشت به نظام و جبران خطا و اشتباهات گذشته آنها؛ از کشتی انقلاب پیاده شدند و بر مواضع خود اصرار ورزیدند.
بساط شرارتها جمع شد!
اما این همه آنچه بر ملت ایران گذشت، نبود و اواخر شهریور امسال برای نخستین بار در تاریخ انقلاب، دشمن با تمام قوای خود جنگ ترکیبی علیه کشورمان به راه انداخت و فوت مهسا امینی به کلیدواژه این فتنه بزرگ تبدیل شد. البته نباید فراموش کرد که دشمنان در زمان تصدی دولت گذشته به دنبال اجرای پروژهای دیگر و تبدیل ایران به کشوری، مانند لیبی بودند و آتش آن را در سالهای 1396 و 1398 با آشوبهای خیابانی به بهانه اعتراضات اقتصادی افروختند. حسین طائب، مشاور فرمانده سپاه در تحلیل وقایع اخیر گفته است: «چرا امروز در پنجمین فتنهای که از ابتدای انقلاب به وجود آمده تمرکز بر مقام معظم رهبری است و قبل از شروع فتنه تشکیک در سلامتی ایشان ایجاد کردند؟ آمریکاییها میبینند که این انقلاب با اسم امام و رهبر انقلاب عجین شده است، اگر امام سه دهه پیش فرمود شوروی با فروپاشی روبهرو میشود و مقامات آن روز شوروی را نسبت به فروپاشی برحذر داشت، امروز رهبر انقلاب میگوید این انقلاب پیش میرود و همان سرنوشتی که برای شوروی پیش آمد، برای حکومتهای غربی نیز پیش خواهد آمد.» طائب با اشاره به نقش رهبر فرزانه انقلاب در امنیت پایدار در کشور، عنوان کرد: «آن کسی که در این سالها تولید بازدارندگی نظامی کرده، رهبر فرزانه انقلاب است و امروز کسی جرئت ندارد که از نظر نظامی به ایران چپ نگاه کند. امروز قدرت بازدارندگی ایران بهگونهای است که نمیشود در برابر او ایستاد و به همین دلیل دشمن بهدنبال این است که توانمندیهای ایران را محدود کند.» از این رو میتوان گفت، در فتنه اخیر دشمنان رهبری را نشانه گرفتهاند، زیرا دریافتهاند رمز اقتدار، موفقیت و پیشرفت این کشور «ولایتفقیه» و «حاکمیت دینی» است. ایشان در بیانات اخیر خود با اشاره به فتنه دشمن در کشور، فرمودند: «صحنهگردانان اصلی اغتشاشات اخیر که نتوانستند مردم را به صحنه بیاورند، درصددند با ادامه شرارتها، مسئولان را خسته کنند؛ اما اغتشاشات جمع خواهد شد و ملت با تنفر روزافزون از آنها با نیروی بیشتر و روحیه تازهتر، به کار و تلاش و پیشرفت ادامه خواهد داد.»
جان کلام
تاریخ انقلاب اسلامی گویای این است که هر بار مردم تابع اوامر ولایتفقیه بودند، دشمنان در اهداف شیطانی خود متحمل شکست و زبونی شدهاند. در سیزدهم آبان نیز پس از شکست عوامل فتنه در صدور فراخوان برای به کف خیابان کشانیدن قشر جوان، این آحاد ملت بودند که برای حفظ نظام، انقلاب اسلامی و ولایت در میدان حاضر شدند و دنیا وحدت امت ما را حول محور ولایت درک کرد. در روزها و ماههای اخیر، دشمن نتوانست نظام را بیثبات کند و در تمام راهبردهای خود با شکست مواجه شد. در این میان، «ولایتمداری» و «وطنپرستی» دو رکن اساسی برای پیروزی ملت ایران در فتنه اخیر بود که کشورهای زیادی را در پیشبرد اهدافشان برای تجزیه ایران ناکام گذاشت. به بیان دیگر، ولایتمداری رمز موفقیتی است که هیچگاه اجازه نخواهد داد در هر جنگ و فتنهای ایران به کشورهایی، چون سوریه و لیبی تبدیل شود.