با بررسی وقایع پیشآمده در کشورمان طی دو دهه اخیر، به این نکته پی میبریم که رهبر معظم انقلاب با بینش و بصیرت خود که همواره سالها جلوتر از مردمان عصر خود اندیشیدهاند، چند اقدام مهم را به دولتها گوشزد کردهاند؛ اما متأسفانه یا به آنها توجهی نشده یا خیلی دیر به آن توجه کردهاند و حال در شرایط امروز آثار و عواقب بیتوجهی برخی دولتمردان به امر ولیفقیه مشهود شده است. در گزارش پیشرو تنها سه مورد از نکات مهمی را که مدنظر رهبر معظم انقلاب بود، اما بهطور مطلوب در دستور کار قرار نگرفت، بیان میکنیم.
کمتوجهی دولتمردان به اقتصاد مقاومتی
ایشان در پیامهای نوروزی، سال ۱۳۸۸ را سال «اصلاح الگوی مصرف» و سال ۱۳۸۹ را سال «همت مضاعف و کار مضاعف» نامیدند و برای نخستین بار اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند؛ اما داستان بیتوجهی به اقتصاد مقاومتی در دولت یازدهم، هر روز ابعاد جدیدتری به خود گرفت و با اظهارنظرهای متناقض دولتمردان، وارد مرحله جدیدتری شد. مردان اقتصادی دولت روحانی، نهتنها عزمی برای اجرای اقتصاد مقاومتی از خود نشان ندادند، بلکه سعی کردند معنا و پیشزمینههای جدیدی را از این مفهوم کلیدی معرفی کنند. نتیجه این شد که با گره زدن اقتصاد کشور به مذاکرات برجام، اقتصاد مذاکراتی را رقیب اقتصاد مقاومتی دانستند و با فروش بالای نفت، بزرگنمایی تحریمها، تأکید بر منابع سرمایهای خارجی در برنامه ششم توسعه، رفع همه تحریمها به منزله پیشفرض، آزادسازی قیمتها، عدم برنامه مبارزه با فساد و بیتوجهی به مقاومسازی اقتصاد، سرمایههای این مملکت را به باد دادند و با بیتوجهی به رهنمونهای رهبر معظم انقلاب در بحث اقتصاد، به تورم موجود در کشور دامن زدند و چنین وضعیتی را پدید آوردند.
۴۲ بار تأکید رهبری بر مسئله جمعیت
رهبر معظم انقلاب از سال 1388 بیان دیدگاههای جمعیتی را آغاز کرده و میان مسئولان درباره لزوم تغییر سیاستهای جمعیتی صحبت کردهاند و از آن زمان تاکنون هیچگاه این مسئله را فراموش نکردهاند. ایشان با مشاهده برخی کمکاریها و بیتوجهی به مسئله مهم جمعیت کشور در مسئولان دولتی و لزوم بازنگری در سیاستهای تحدید نسل، روی سخنشان را در جلسات عمومی بهسوی جامعه تغییر دادهاند. در سالهای گذشته، رهبر معظم انقلاب در بیانات گوناگون خود بهطور مداوم به موضوعات مرتبط با افزایش جمعیت اشاره کردهاند. بر این اساس، از سال 1390 تا 1399، بیش از 42 بار به «مسئله جمعیت» اشاره و بر ضرورت اصلاح رویه غلط گذشته در تحدید نسل تأکید داشتهاند؛ اما درنهایت قانون «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» پس از گذشت سالها با تأیید شورای نگهبان، 11 آبان سال 1400 از سوی رئیس مجلس شورای اسلامی برای اجرا به دولت ابلاغ شد که همچنان آثار آن در جامعه غیرقابل ملموس است.
بیتوجهی به تذکرات رهبری در مسئله برجام
از سوی دیگر، «غیر قابلاعتماد بودن دولت آمریکا»، تأکید مکرر رهبر معظم انقلاب در برهههای گوناگون بوده است. با این همه، ایشان با مذاکرات موردی درباره موضوع هستهای که در نهایت به توافقنامه برجام منتهی شد، موافقت و در موارد متعدد با وجود تذکرات جدی نسبت به محتوای کلی و روند مذاکره، از گروه مذاکرهکننده کشورمان حمایت کردند. ایشان از سال 1392 در 10 مورد از بیاناتشان به انحای گوناگون به خوشبین نبودن نسبت به مذاکرات تأکید کردند، با اینحال بر خلاف آنچه در برخی رسانهها بازنمایی شد، هیچگاه این عدم خوشبینی نسبت به حصول یک توافق روی کاغذ مطرح نشده؛ بلکه درونمایه اصلی مطالب ایشان در این زمینه ناظر به این گزاره است که «نشستوبرخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن «دشمنی» آنها ندارد و بدون فایده است.» هشت سال از عمر دولتهایی که حسن روحانی ریاستشان را بر عهده داشت، گذشت و اقتصاد و معیشت مردم به میز مذاکره گره خورد تا فرمایش رهبری به همه دنیا ثابت شود که «حرف زدن با آمریکاییها، تأثیری در کم کردن «دشمنی» آنها ندارد و بدون فایده است» و ما برسیم به این نقطه که اساساً دولتهای آمریکایی قابلاعتماد نیستند و نمیتوان به آنها خوشبین بود! در صورتی که اگر همان زمان به بیانات رهبری درباره اصل مذاکره با آمریکا توجه میشد، و «جان کری» با امضای کذاییاش ضمانت نمیداد، میتوانستیم با بهرهگیری از اقتصاد مقاومتی بر تحریمها غلبه کنیم و سیاست توسعه روابط با همسایگان را پیش بگیریم؛ اما متأسفانه چنین نشد و رئیس دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز برخلاف شعارهای پرطمطراقش نتوانست اقتصاد کشور را نجات دهد.