واکاوی مواضع جدید آمریکاییها نشان میدهد، دولتمردان این کشور بیشتر به دلیل ناامیدی از حصول نتیجه از طریق رویکردهای سخت در قبال جمهوری اسلامی ایران بار دیگر روش مذاکره را انتخاب کرده اند. به عبارتی، آمریکا هرگاه ابزارهای غیر دیپلماتیک برای مهار ایران داشته، مذاکره را کنار گذاشته که این موضوع در جریان آشوب و اغتشاشات اخیر به خوبی خود را نشان داد.
در ماههای منتهی به شهریور امسال مذاکرات برجام در حال نتیجه دادن بود و طرفین به مرحله امضا نزدیک می شدند که با شروع اغتشاشات در ایران، آمریکایی ها از این کار امتناع میکنند. در واقع، آمریکاییها از زمان شعله ور شدن آتش آشوب ها تا زمانی که کمترین امید را به نتیجه دادن آشوب ها داشتند، از مذاکره صحبتی به میان نیاوردند. البته در کنار ناامیدی آمریکا از آشوبها، باید به توجه غرب به خبر پایان عصر تحریمها نیز اشاره کرد؛ موضوعی که به شدت آمریکا را نگران کرده است.
حال برگشت دوباره آمریکا به برجام به معنای ناکارآمدی راهبردهای آمریکاست. شواهد گوناگون حاکی است، همه تلاش دولت جو بایدن، اجرای یک برجام جدیدـ یا همان برجام پلاسـ به شکلی است که فایدهای برای ایران نداشته باشد؛ بنابراین هرگاه ایران بحث انتفاع اقتصادی را پیش کشیده، کشورهای غربی از طریق دیکتاتوری رسانهای ایران را مقصر توقف گفتوگوها معرفی می کنند.
روالی که هیئت حاکمه آمریکا و به موازات آنها کشورهای غربی در تعلیق موقت تحریمها در دستور کار داشتند، ایجاد «شیرینیهای آدامسی» برای ایران از تجربه رفع تحریمها بود؛ یعنی ایجاد تجربههای خوشایندی که کوتاه، موقت و گذراست؛ اما وقتی از بین رفت، طرف مقابل را به جستوجوی دوباره آن شرطی میکند. بهعبارت دیگر، طرفهای غربی بهدنبال آن بودند که رفع تحریمها به شیرینیهای زودگذری، مانند آزادسازی بخش اندکی از داراییهای ایران یا خرید چند هواپیما محدود شود، اما هرگاه از دلیل عدول غربیها از گشایش در مراودات بانکی یا تسهیل روابط تجاری با ایران سخن به میان میآمد، مسئله به سیاستهای موشکی و منطقهای ایران گره زده میشد تا راه برای مجاب کردن ایران برای مذاکره بر سر برجامهای 2 و 3 باز شود. بایدن در مقالهای پیش از آغاز دوران ریاستجمهوریاش اعلام کرده بود، قصد دارد «فشار هوشمند» را جایگزین فشار حداکثری مورد پسند دونالد ترامپ کند. میتوان گفت، «مفهوم فشار هوشمند» و مؤلفههای تشکیلدهنده آن دربردارنده همه شاخصههایی است که توافق هستهای در دوران باراک اوباما بر مدار آن شکل گرفته بود. بایدن در آن یادداشت این را مشخص کرد که بازگشت به توافق هستهای به هیچ عنوان هدف اصلی و نهایی آمریکا نیست و او [همانند دوران اوباما] اجرایی شدن برجام را نقطه آغازی به منظور «طولانیتر کردن و قویتر کردن برجام» برای آمریکا میبیند. هم بر مبنای انتقادات مخالفان توافق هستهای در آمریکا و هم بر مبنای اظهارات بعدی مقامات دولت بایدن روشن است که «قویتر کردن برجام»ـ یعنی همان برجام پلاسـ کلیدواژه آمریکاییها برای تلاش در جهت اضافه کردن محدودیتهای موشکی و منطقهای به بندهای توافق هستهای است.