تحریم پدیدهای است که بیش از یک دهه اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و موجب سقوط درآمدهای دولت و رفاه عمومی مردم شده است. واضحترین اثر تحریم بر اقتصاد ایران، کاهش صادرات نفت کشور از 2.5 به 1 میلیون بشکه در روز بوده که هزینه سنگینی را بر این کشور نفتی وارد کرده است.
تاکنون نسخههای متفاوتی از سوی جریانات سیاسی داخل و خارج در مواجهه با تحریم به دولت ایران پیشنهاد شده است که در مجموع در دو محور خلاصه میشود: 1- مذاکره و توافق با آمریکا برای رفع تحریم 2- بیاثر سازی تحریم با دیپلماسی فعال اقتصادی.
در پرونده «ماجرای تحریم» به ابعاد مختلف تحریمهای آمریکا و راهکارهای مواجهه با آن و ثمرات آنها را مورد بررسی قرار میدهیم. در گزارش سوم از این پرونده به یکی دیگر از دلایل آمریکا برای تحریم نفتی ایران از سال 2018 به بعد پرداخته میشود.
*هدف آمریکا از تحریم نفتی ایران، تضمین بازار برای نفت شیل خود است
از حدود سال ۲۰۱۲ و با افزایش شیب تولید نفت شیل آمریکا (تصویر 1)، وابستگی آمریکا به نفت خلیج فارس کاهش یافت و به تدریج تا سال ۲۰۱۸ به صفر رسید. حال برای آمریکایی که میخواهد برای نفت شیل خود بازاریابی کند چه چیزی جذابتر از تحریم نفتی ایران و حذف نفت این کشور از بازار جهانی نفت.
تصویر 1
در دوره اول تحریم که وابستگی غرب به نفت خلیج فارس به صفر نرسیده بود، آمریکا معافیت صادرات یک میلیون بشکهای برای نفت ایران لحاظ کرد که این معافیت با افزایش تدریجی تولید نفت شیل تا سال ۲۰۱۸ به صفر رسید و دیدیم که در دوره ترامپ هیچ معافیت نفتی به ایران داده نشد.
تصویر 2
حال که ایران نقش قبلی خود را در تامین نفت جبهه غرب از دست داده و این موضوع باعث تحریم این کشور شده، راهکار مواجهه با تحریم چیست؟ 1- مذاکره با آمریکا برای تداوم نقش قبلی به صورت موقت یا 2- تعریف و ایجاد نقش جدید که منجر به بیاثرسازی تحریم میشود؟ طبیعی است طبیعتا گزینه دوم پاسخ اساسی به این مسئله است.
*تحریم نفت ایران بخشی از پرونده مهار چین برای آمریکاست
اما حذف کامل نفت ایران از بازار نفت تنها با انگیزه بازاریابی برای نفت شیل آمریکا نبود و از سال ۹۸ به بعد انگیزه مهم دیگری نیز بر تحریم نفتی ایران اضافه شد. بدین صورت که پرونده صادرات نفت ایران نه فقط پرونده بین ایران و آمریکا، بلکه بخش مهمی از پرونده آمریکا-چین نیز شده بود.
هبچ اختلاف نظری وجود ندارد که در حال حاضر هیچ اولویتی برای آمریکا مهمتر از مسئله مهار چین نیست. این موضوع بارها در اسناد امنیت ملی آمریکا تکرار شده است. یکی از جدیترین مسائل مرتبط با ایران، کاهش تسهیم صادرات نفت به چین است. یعنی آمریکا به دنبال این است که تا حد ممکن از تنوع مبادی صادرات نفت به چین کاسته شود.
شاید یکی از دلایلی که چینیها خرید نفت از دولت شرقستیز روحانی را هیچگاه قطع نکردند نیز ناظر به همین نقشه آمریکا باشد به طوریکه بنابر گزارشات داخلی و خارجی، روند صعودی صادرات نفت ایران به چین از همان دولت ترامپ و با وجود شیوع کرونا در جهان و کاهش تقاضا آغاز شد.
پس تحریمهای نفتی علیه ایران به دو دلیل «بازاریابی برای نفت شیل» و «مهار چین توسط آمریکا» اعمال شده است. طبیعتا در چنین شرایطی تنها گزینه پیشروی ایران، ایجاد نقش جدید در زنجیره اقتصاد جهانی است که البته برجام یا معامله با آمریکا نیز میتواند ذیل این گزینه به عنوان یک «تاکتیک» و نه «راهبرد» پیگیری شود.
یادداشت از سیداحسان حسینی
منبع: فارس