یکی از مظاهر استبداد در حکومت پهلوی، اجازه ندادن به فعالیت احزاب سیاسی مردمی و جایگزین آن با احزاب دولت ساخت بود. پس از کودتای ۲۸ مرداد و انحلال احزاب دوره مصدق و برقراری اختناق و سانسور و سرکوب شدید، در اواسط دهه 1330 دو حزب وفادار به شاه به نامهای «مردم» به رهبری اسدالله علم و «ملیون» به رهبری منوچهر اقبال ایجاد شدند که به دلیل حرفشنوی از شاه و تملق بیش از اندازه نسبت به او در میان مردم به احزاب «بله» و «بله قربان» مشهور شده بودند. اما در سال 1342 این نظام دو حزبی در عمل به صورت تک حزبی درآمد؛ چرا که حزب ملیون با نام جدید «حزب ایران نوین» تجدید سازمان شد که رهبری آن در ابتدا با حسنعلی منصور و سپس با امیرعباس هویدا، نخستوزیران وقت بود. اگرچه شاه پیشتر در سخنانی اعلام کرده بود فقط کشورهای کمونیست و فاشیست هستند که با یک حزب اداره میشوند؛ اما به طور ناگهانی در اسفند 1353 با عدول از حرف خود و با انحلال دو حزب موجود (مردم و ایران نوین) تأسیس «حزب رستاخیز ملت ایران» را اعلام کرد. شاه اظهار داشت، در آینده دولتی تکحزبی بر سر کار خواهد بود و کسانی که مایل به عضویت در حزب نباشند، میتوانند بدون هیچ هزینهای پاسپورت گرفته و از کشور خارج شوند. حزب «رستاخیز» را میتوان راهکاری سیاسی برای تثبیت دیکتاتوری مطلق شاه بر کشور دانست. آنچنان که سیاستگذاری در بسیاری از وزارتخانهها را به کمک ساواک بر عهده گرفت و حکومت پلیسی ایجاد کرد. عضو نشدن در حزب جرم تلقی میشد. این حزب سراسر سال 1354 را مشغول ایجاد سازمان سراسرى خود در کشور بود. ایجاد سازمانی برای زنان و کنگرهای برای کارگران و چاپ چند نشریه برای اقشار مختلف عضو در حزب، از فعالیتهای این حزب به شمار میرفت. تا پایان سال 1354 حدود پنج میلیون نفر در شعبات گوناگون حزب در سراسر کشور نامنویسی کردند. با افزایش اعتراضات علیه رژیم شاه و سرعت گرفتن روند انقلاب، دولت «شریفامامی» روی کار آمد. وی سعی کرد با انجام اصلاحاتی، اعتراضات گسترده مردمی را آرام کند. از این رو وی با صراحت اعلام کرد، عضو هیچ حزبی نیست و این در حالی بود که بیشتر نمایندگان مجلس، سناتورها و مقامات دولتی به اجبار عضو حزب رستاخیز بودند. این حزب در دوم مهر 1357 چند ماه زودتر از حکومت پهلوی دچار فروپاشی شد.
منبع: مجله پیام بهارستان، دوره دوم، سال دوم، شماره پنجم، پاییز 1388، ص 517.