بارها شنیدهایم و خواندهایم که «گردشگری» یکی از منابع مهم درآمد در کشورهای گوناگون است و در کشور ما هم با تنوع وسیع جاذبههای گردشگری تاریخی و طبیعی، فرصتی طلایی و کمنظیر برای افزایش درآمدهای ارزی و حتی جایگزینی با درآمدهای نفتی وجود دارد، به شرط آنکه فرصتسوزی نکنیم.
چندماه پیش و در خردادماه بود که شورای جهانی سفر و گردشگری از رشد ۴۰ درصدی صنعت گردشگری ایران در سال ۲۰۲۱ خبر داد و اعلام کرد، گردشگران خارجی 2/5 میلیارد دلار طی این سال در ایران هزینه کردهاند. طبق این گزارش، سهم گردشگری از کل اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰، حدود 3/1 درصد بوده که این رقم در سال ۲۰۲۱ میلادی به 4/1 درصد افزایش یافته است.
هرچند این آمار به نوعی امیدوارکننده است؛ اما نکته وقتی جالب میشود که بدانیم این رقم در مقایسه با درآمد 24 میلیارد دلاری ترکیه در همان سال، حدود «یک دهم» بوده است! حالا اگر این درآمد 10 برابری ترکیه از محل گردشگری داخلی و خارجی را با میزان جاذبههای گردشگری کشورمان که بدون تعارف و مبالغه، چندین سر و گردن از کشوری، مانند ترکیه بالاتر است، مقایسه کنیم، میبینیم هنوز که هنوز است برای جهش گردشگری و افزایش درآمد کشور از این محل میلنگیم.
در این وضعیت، نقش رسانهها در تبلیغ مسئله میراث فرهنگی و گردشگری، چالشها و فرصتهای آن حساستر و مهمتر میشود؛ اما معالاسف تب و تاب مسئله گردشگری در رسانههایمان آنطور که باید و شاید نیست و این انتظار از رسانههای جبهه انقلاب بیشتر میرود که از میراث فرهنگی به منزله یک امانت ملی صیانت کنند. واقعیت این است که اخبار و گزارشهای حوزه میراث فرهنگی در این رسانهها گاهی آنقدر سوت و کور میشود که انگار کسی نمیداند در عرصه میراث فرهنگی و گردشگری کشور، از مرمت و احیای آثار تاریخی گرفته تا معرفی جاذبهها و جذب گردشگر داخلی و خارجی، چه کاستیها و فرصتسوزیهایی رخ میدهد! در این وضعیت کمکاری خیلی از رسانهها، شاید بتوان راهبرد و مدل حرکتی رسانههایی، مانند «ایسنا» را تحسینبرانگیز دانست که بهویژه در سالهای اخیر و در عین اصلاح برخی رویکردهای محتوایی، از پیگیری به موقع، همهجانبه و مطالبهگرانه نسبت به این مسئله مهم غفلت نمیکنند.