جشنواره فیلم فجر در حالی به استقبال چهلویکمین دوره رفت که این بار نیز حاشیهها بر متن آن غلبه داشتند. جشنوارهای که مهمترین رویداد سینمایی کشور لقب دارد و هر نوع فراز و نشیب و ضعف و قوت آن، به طور مستقیم بر بدنه سینما تأثیر میگذارد و فرآیند و کیفیت برگزاریاش به منافع جمع و جامعه سینمایی گره خورده است؛ اما از همان دم اعلام فراخوان با پرخاش و دشمنی اقلیتی از همین جمع مواجه شد، آن هم به بهانه وقایع و آشوبهای امسال. «تحریم» رمز عملیات تخریبی جشنوارهای بود که بیش و پیش از هر فرد و گروه دیگری، به «سینمای ایران» متعلق بوده و هست و خواهد بود. با وجود این فعل و انفعالات، اما امسال تعداد فیلمهای شرکتکننده در جشنواره فجر، بیش از دوره گذشته بود و 75 اثر فرم تقاضای شرکت در جشنواره را پر کردند که در نهایت 24 فیلم به بخش مسابقه راه یافتند.
وقتی به فهرست فیلمهای بخش مسابقه چهلویکمین جشنواره فجر نگاه میکنیم، آنچه جلب توجه میکند، حضور پر تعداد جوانان و فیلم اولیها بود؛ به گونهای که از 24 فیلم حاضر در بخش مسابقه سینمای ایران، 10 فیلم، کار اول کارگردانها بود و تعداد دیگری نیز فیلم دوم. از این نظر جشنواره چهلویکم، رویدادی مهم و قابل بررسی به شمار میآید؛ چون بخش عمدهای از آینده سینمای ایران در آن تجلی یافت. هر چند بیشتر این آثار، با فیلمنامههایی ساخته شدند که قدرت چندانی ندارند. خوبی جشنواره فجر این است که میتوان خیلی از نقاط ضعف جاری و موجود در سینمای روز کشور را در آن شناسایی کرد که به نظر نگارنده، مهمترین ضعف آثار در حال حاضر، «فیلمنامه» است. بنابراین، برای ارتقای سطح آثار باید تدبیری اندیشید تا سطح فیلمنامهها ارتقا یابد. بسیاری از فیلمهای این دوره جشنواره فجر، به دلیل ضعف فیلمنامه از مشکلات ساختاری و محتوایی رنج میبردند؛ مانند فیلمهای «عطرآلود»، «روایت ناتمام سیما»، «استاد»، «کاپیتان» و... .
از دیگر ویژگیهای چهلویکمین جشنواره فیلم فجر، حضور پررنگ آثاری با موضوعات مرتبط با مقاومت و دفاع مقدس است. در این میان، فیلم «سرهنگ ثریا» به مثابه یک پدیده خودنمایی کرد. فیلم اول لیلی عاج، که پیشتر در تئاتر فعالیت میکرد، از زاویهای تازه به منافقین نگاه میکند. این فیلم درباره گروهی از پدر و مادرها با محوریت ثریا عبداللهی (مشهور به سرهنگ ثریا) است که برای ملاقات یا نجات فرزندانشان به مجاورت پادگان اشرف میروند، در حالی که رجوی و دار و دستهاش همین ملاقات ساده را هم از آنها دریغ میکنند. این فیلم به خوبی نشان میدهد، رنج مادران برخی از فریبخوردگان پیوسته به گروهک نفاق کمتر از درد مادران اسرا نیست.
فیلم «اتاقک گلی» هم از دیگر آثار قابل توجه چهلویکمین جشنواره فیلم فجر است که در قالب روایتی عاطفی و عاشقانه و از زاویهای جدید به جریان نفاق و عملیات مرصاد مینگرد. داستان فیلم درباره تلاش دو جوان کرد برای وصال و مخالفت خانواده دختر است، اما در همین کشاکش، عملیات مرصاد شکل میگیرد و خانواده دختر در محاصره منافقین قرار میگیرند و این بار جوان عاشقپیشه، برای نجات معشوقش به نبرد با تروریستهای منافق میرود.
فیلم «گلها باوارده» هم از دیگر فیلمهای دفاع مقدسی این دوره از جشنواره فجر است که ماجرای پالایشگاه آبادان در دوران محاصره در جنگ را روایت میکند. فیلم «سینما متروپل» هم روایتی متفاوت از ماجرای محاصره آبادان در آغاز جنگ تحمیلی است. همچنین «شماره 10» در قالبی جدید و غیرکلیشهای به داستان مهیج فرار دو اسیر از اسارتگاههای بعث عراق اختصاص دارد؛ هر چند این فیلم هم دچار بیهویتی شده است؛ به گونهای که میتوان جای این اسرا و زندان را با اسیران متفقین در زمان جنگ جهانی دوم هم تغییر داد و البته روایت فیلم در نیمه دوم، از هم گسسته میشود و انسجام آن از بین میرود. فیلم «غریب» هم روایتی درباره شهید محمد بروجردی و مجاهدتهای او درباره نجات کردستان از اشغال تروریستهاست.
امسال با اینکه پس از هشت دوره متوالی، بخشهای ملی و بینالمللی فیلم فجر با هم تلفیق شدند، اما عملاً بخش بینالملل به محاق رفت و گویی اثری از آن نبود. با توجه به اینکه جشنواره فجر، با لقب بینالمللی شناخته میشود، باید فراتر از نمایش چند فیلم خارجی، این جشنواره بتواند در سطح سینمای بینالملل جریانساز شود و موج ایجاد کند، وگرنه بخش بینالملل آن کارکردی ندارد.