وعده خدا حق است. این نه شعار است که برای چند سال تابلو شود و نه از جنس بازارگرمیهای امروزی که برایشان دل خوش کنی. این یک وعده تخلفناپذیر الهی است؛ وعدهای که ریشههایش در زمین و شاخه و برگهایش در آسمان است. این یک حقیقت ابدی است که در بطن زمان و مکان خودش را به تصویر کشیده است.
دردها و ظلمها همچون کابوس بر سر مردم آوار میشوند و عذاب میدهند، اما نمیمانند. دردهایی که ریشههایشان میخشکد و داستانهایشان در لابهلای کتابها خاک میخورد. غبار این ظلمها و بیدادها روزی فرو مینشیند؛ این یک وعده الهی است.
صدای طبل طواغیت همیشه برپا نمیماند. ستون کاخهای بیعدالتی همیشه مستحکم نمیماند. تختهای پادشاهی همیشه زیبا و برقرار نمیماند. آنچه در این عالم میماند، حق است و حق نابودکننده باطلهاست.
مولا جان! «جاء الحق و زهق الباطل» وعدهای است که در گرسنگی و فقر به جانها قوت میدهد. وعدهای که پیر ما، امام خمینی(ره) نه تنها تفسیر کردند؛ بلکه نشانمان دادند. نشان دادند که آمدن شما همان وعده حقی است که باید برایش جنگید و انتظار کشید. نشان دادند که دیدار جز به نابودی باطل میسر نمیشود.