اخبار تلخ، هیچ خاصیتی اگر نداشته باشند، قادرند امید را به یأس و خوشبینیها را به بدبینیهای عمیق تبدیل کنند و حس بدبخت بودن را به طرز ماهرانهای به دل و جان مخاطبان سرازیر کنند. پشت این اخبار منفی که زنجیروار منتشر میشود، برنامههای هدفمندی وجود دارد که هدف نهاییشان، «سیاهنمایی» است. تاریک نشان دادن همه چیز در ازای گرفتن لایک و جذب دنبالکننده. حتی اگر این کار به قیمت غرق کردن جامعه در غم و اندوه تمام شود. افرادی که با پیوندزدن اخبار منفی از همهجا ضمن پمپاژ حسهای منفی به جامعه، حس بدبخت بودن را به مردم القا میکنند، همانهایی هستند که به عشق گرفتن لایک و جذب دنبالکننده، هرچه بتوانند شدت تلخیها را بالا میبرند تا هم از خود قهرمانی بسازند و هم در سیاه جلوه دادن اوضاع چیزی کم نگذارند. در علوم ارتباطات، نام این سبک کار، شگردی به نام پراکنده منسجم است. اشخاص و رسانههایی که به این شیوه عمل میکنند موضوعات متفاوت را در ساعات و روزهای مختلف و برنامههای متنوع مطرح میکنند، به گونه ای که مخاطب یک جور پراکندگی محتوایی را مشاهده میکند؛ اما این پراکندگی آرامآرام، ذهن مخاطب را درگیر میکند تا زمانی که ناگهان مفاهیم پراکنده در یک نقطه به صورت منسجم تأکید میکند.
این دقیقاً همان کاری است که این روزها عدهایـ که تعدادشان هم کم نیستـ در فضای مجازی مشغول انجامش هستند و از حوادثی که تک به تک موجب جراحت قلوب مردم شده است، سناریویی به نفع مقاصد خویش میسازند. امروزه، رسانههای معاند از پراکنده منسجم بسیار استفاده میکنند. رسانههایی که نحوه استفاده از این روش را به خوبی بلد شدهاند و ویژه برنامههای متفاوتی برای تسخیر ذهن مخاطبان خود میسازند. این ویژه برنامهها هم خاصیتش این است که ابتدا خبری را پخش میکنند، بعد آن را به یک ویژه برنامه تبدیل کرده، دوباره همان ویژه برنامه را با استفاده از بازخوردها و واکنشهای مخاطب به خبر تبدیل میکنند. بنابراین، موضوعاتی را که خیلی به صورت پراکنده به ذهن میرسانند، به یکباره به صورت منسجم به آن میپردازند. رسانههای بیگانه کارشان این است که به اصطلاح بذرافشانی کنند، در زمینههای مختلف ذهن کار کنند، کاری هم ندارند که میگیرد یا نمیگیرد، به محض اینکه سوژه جدیدی اتفاق افتاد که قلاب آنها بتواند آن را بگیرد، همه آن بذرهای پراکنده را استفاده کرده و نسبت به آن موضوع واحدی که اتفاق افتاده است، از تکه تأثیرهایی که قبلاً در ذهن مخاطب زدهاند، تیر نهایی خود را میزنند که به اصطلاح به این تکنیک رسانههای بیگانه «پراکنده منسجم» میگویند. شگردهای رسانههای بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسیزبان هر روز بیشتر میشود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانهای مورد نیاز امروز ایرانمان است. بنابراین، رسانهها تلاش میکنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانهها در همراهسازی مخاطبان است. کارشناسان معتقدند، نباید هر اطلاعاتی را بدون شناخت وارد مغز کنیم، انسانی که داده را شناسایی و بعد وارد مغز میکند، اهمیت دارد. دیده شدن در فضای مجازی به هر قیمتی، شعار عدهای خاص است و سیاه نشان دادن همه چیز، هدفی است که دنبال میکنند؛ اما برخی کارشناسان فضای مجازی معتقدند عشق لایکها و آنها که برای جذب دنبالکننده از مشکلات و چالشهای کشور مایه میگذارند، آنچنان اثرگذاری در ابعاد کلان ندارند که نگرانکننده باشند. اگر مخاطبان فضای مجازی، سواد رسانهای داشته باشند و سطح آگاهی و دانش خود را بالا ببرند، اخبار جعلی و مشوش، لایک نمیگیرند و منتشرکنندگان این اخبار نیز کمکم ناامید میشوند.