انسان مدنیالطبع است و باید در اجتماع زندگی کند تا حیاتش و بقایش آسان باشد، در عین حال که قوانینی هم برای خودش وضع میکند تا از آسیبها و آفتها در امان باشد و همچنین آدابی را به رسمیت میشناسد تا لذت از زندگی را برای خود و همنوعان و حتی محیط اطراف خود به ارمغان بیاورد[...]
انسان مدنیالطبع است و باید در اجتماع زندگی کند تا حیاتش و بقایش آسان باشد، در عین حال که قوانینی هم برای خودش وضع میکند تا از آسیبها و آفتها در امان باشد و همچنین آدابی را به رسمیت میشناسد تا لذت از زندگی را برای خود و همنوعان و حتی محیط اطراف خود به ارمغان بیاورد. انسان میخواهد زندگیاش در جریان باشد؛ به همین دلیل است که مدام دنبال مناسبتسازی و ایجاد لحظات و حالات خاص است که دچار یکنواختی نشود. در موضوعات اقتصادی هم برخی کشورها به این نتیجه رسیدند که باید مصرف وجود داشته باشد تا جریان مالی و پولی به گردش دربیاید و اقتصاد از رکود و سقوط نجات پیدا کند. البته ایدههای ذکر شده میتواند مثبت باشد و میتواند منفی باشد؛ مانند اسراف برای تولید بیشتر و رشد اقتصادی که آفات زیادی دارد. در کنار مسائل مادی، مسائل معنوی هم باید در جریان باشد تا زندگی انسان را پویا و زنده نگاه دارد. در نگاه معنوی باید از اخلاق انسانی و اجتماعی نام آورد که نتایج بسیار خوبی برای زندگی انسان رقم میزند. برای نمونه، مهربانی، محبت در جامعه، کمک و یاری و دستگیری، حفظ حقوق معنوی انسانها، همکاری و همیاری برای ایجاد و ساختن و حرکت کردن اجتماع، دلسوزی و همنوع دوستی، حفظ احترام انسانها و محیط زیست و... که هر یک اقسام متعددی هم دارد. از طرفی، انسانها باید از برخی اخلاقهایی که جامعه، انسانها و محیط زندگی آنان را به مخاطره میاندازد، دوری کنند. دین مبین اسلام توجه خود را به پویایی و سرزنده بودن جامعه و رشد صحیح و مداوم آن معطوف کرده و دستوراتش را طوری تنظیم کرده که حرکت جامعه و انسانها برای لحظهای متوقف نشود که توقف آن مساوی با نابودی جامعه است؛ زیرا جنگ، دشمنی، کشتار، لطمه به محیط زیست و... همگی در همین توقف جامعه اتفاق میافتد. وقتی رحم و مهربانی و عطوفت در جامعه کمرنگ شود، آسیبهای جدی و دشمنیهای عمیق بهوجود میآیند. اسلام این نکات را در نظر گرفته و با شعائر و دستورات و احکامش در روز، ماه و سال میخواهد این موضوع مهم را یادآوری، مراقبت و پاسداری کند. برای دین ما مهم است که اخلاق در جامعه مدام در حال ویرایش و پیرایش باشد و انسانها تمرین خوب بودن داشته باشند تا یکدیگر را فراموش نکنند. برای نمونه، انفاق، صدقه، خمس، زکات، هدیه، حبه و... جزء همین تمرین است. اینکه انسانها از خود فاصله بگیرند و دیگران را بر خود و نزدیکان خود ترجیح دهند، سبب میشود مهر و محبت همیشه در وجودشان روشن باشد و گرمابخش زندگی خودشان و همنوعانشان شود. خداوند میخواهد بندگانش به فکر یکدیگر باشند، از یکدیگر دستگیری کنند، مشکلات یکدیگر را حل کنند تا این محبت از دلشان بیرون نرود و یکدیگر را فراموش نکنند و با رحم به یکدیگر شادی، خوشی و سعادتمندیشان را میان دیگر انسانها تقسیم کنند. اینجاست که اسلام بحث تعاون را پیش کشیده و سفارشهای متعددی در این زمینه دارد. تکتک اعضای جامعه باید با حساسیت بالا چگونگی زندگی در کنار یکدیگر را زیر نظر داشته باشند و برای حل مشکلاتشان برنامهریزی کنند. خداوند در قرآن این جریان و فعال بودن جامعه را که در بالا گفتیم، در یک جمله میآورد و میفرماید: «... وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ...»؛ باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید، نه بر گناه و ستمکاری و از خدا بترسید... .(مائده/ 2) این تعاون میتواند در هر موضوعی وجود داشته باشد و بر حسب توان و ظرفیت مؤمنان و بندگان انجام شود. خداوند میخواهد داراییهای بندگانش در جریان و در گردش باشد و ارتباط مادی و معنوی انسانها با یکدیگر هدفمند و قوی باشد. ثبات و رکود نباید وجود داشته باشد. دغدغهها و مشکلات و نیازها برایشان مهم باشد. دلسوز هم باشند و شادیشان را با یکدیگر تقسیم کنند و داراییهای مادی و معنوی خود را در اختیار همدیگر قرار دهند و البته از افراط و تفریط هم دوری کنند. تعاون و یاری به طبقه و افراد خاصی محدود نیست. خداوند در قرآن میفرماید: «لِینْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیهِ رِزْقُهُ فَلْینْفِقْ مِمَّا آتاهُ الله»؛ صاحب وسعت بايد از وسعت خود انفاق كند. صاحب وسعت فقط صاحب ثروت نیست. هر کسی هر توانی دارد، باید آن را برای ضعیفتر از خود خرج کند. مطمئناً همه اهدافی را که خداوند ترسیم کرده، میتوانیم در یک حدیث ببینیم. از امام صادق(ع) چنين نقل شده است: «الْمُؤْمِنُونَ خَدَمٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ. قُلْتُ وَ كَیفَ يَكُونُونَ خَدَماً بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ؟» همه باید خادم و نوکر یکدیگر باشیم. راوی ميپرسد «یفِيدُ بَعْضُهُمْ بَعْضا؟» اينکه همه خدمتگزار هم باشیم، یعنی چه؟ حضرت میفرمایند: «همه باید مفید برای همدیگر باشیم، همه باید به هر اندازه که میشود به همدیگر خدمت کنیم.»(کافی، ج ۲، ص 167) مؤمنان نباید به این هدف اسلام بیتوجهی کنند و با تعاون و دستگیری جامعه دینی را در عدالت و مواسات و آرامش و رشد مادی و معنوی کمک کنند.