همزمان با دیدار «حجتالاسلام والمسلمین رئیسی» با همتای خود «شیجین پینگ» سر و صداهای متعددی بلند شد. گروهی گریبان چاک زده و بر طبل چینهراسی میکوبند؛ گروهی دیگر هم با پیشبینی آینده روشن و از بین رفتن دنیای تکقطبی، ایام رو به جلو را نوید میدهند[...]
همزمان با دیدار «حجتالاسلام والمسلمین رئیسی» با همتای خود «شیجین پینگ» سر و صداهای متعددی بلند شد. گروهی گریبان چاک زده و بر طبل چینهراسی میکوبند؛ گروهی دیگر هم با پیشبینی آینده روشن و از بین رفتن دنیای تکقطبی، ایام رو به جلو را نوید میدهند.
قضاوت از آینده و پیشگویی از آنچه نیامده، در بهترین حالت خود بیان احتمالات است. بنابراین، تنها راه پیشرو، اعتماد و تکیه بر تاریخ و تجارب ارتباطی است. تاریخ سنگ محکی است که خیال یک قضاوت را تا درصد بالایی قرص و محکم میکند. یکی از منابع و اسناد تاریخی در زمینه چین، حضور او در دوران هشت سال دفاع مقدس است. آن روزهایی که 80 کشور به سرکردگی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به طور مستقیم و غیرمستقیم پشت عراق ایستاده و با ایران یکه و تنها پنجه در پنجه انداخته بودند، تنها کشوری که بیشترین سلاح را به ایران میفروخت، چین بود.
در آن ایام هر کشوری میخواست از آب گلآلود جنگ ایران و عراق ماهی دلخواهش را صید کند. اگر کسی گمان ببرد که مواضع دوستانه یا دشمنانه یا حتی بیطرف کشورهای جهان در قبال جنگ ایران و عراق با ملاحظات انساندوستانه توأم بوده است، شاید بهتر باشد اسناد موجود مواضع کشورهای گوناگون درباره جنگ ایران و عراق را بیشتر مرور کند، اما سطح انصاف کشورهای مؤثر جهانی، ولو به اقتضای منافع ملی خاص خودشان، با یکدیگر تفاوت داشت. در این میان، «چین» به منزله عضو دائمی شورای امنیت و قدرت بزرگ جهانی و منطقهای مواضع نسبتاً منصفانهتری نسبت به جنگ ایران و عراق داشت. اگرچه رفتارهای بیطرفانه و منصفانه چین در جنگ ایران و عراق خارج از منافع ملی آن کشور تعریف نمیشود، اما بههرحال سبب کسب امتیازات و امکانات فراوانی برای جمهوری اسلامی ایران شد و سهم بسیاری در توازن سیاسی و نظامی ایران در جنگ با عراق داشت. چین به عنوان اولین فروشنده تجهیزات نظامی و مهمترین مدافع سیاسی ایران در صحنه جهانی نهتنها با کمک به ایران مانع از رقمخوردن سرنوشت جنگ به سود غرب شد، بلکه توانست در پایانگرفتن عادلانه جنگ از طریق قطعنامه 598 تأثیر مهمی داشته باشد.
موضع چینیها این بود که فروش تسلیحات به ایران و عراق حمایت همهجانبه به شمار نمیآید؛ بلکه باید تسلیحات را ابزاری در جهت کنترل غیرمستقیم محیط مناقشه تلقی کرد؛ از اینرو چین به دو کشور ایران و عراق سلاح میفروخت؛ به گونهای که طبق آمار، بیشترین خرید تسلیحاتی ایران در دوره جنگ از چین بود. عراق نیز 10 درصد قراردادهای تسلیحاتیاش با چین بود.
در کل، مبنای اصلی سیاست خارجی چین عبارت است از: برقراری روابط با کشورهای مختلف جهان بدون توجه به نوع نظامهای سیاسی و اقتصادی آنها و بر اساس منافع ملی. پکن هر چند در سیاست رسمی خود بیطرف بود؛ اما در سیاست اعمالی و رفتاری خود به تقویت بنیه نظامی و ایجاد نوعی توازن میان دو کشور درگیر جنگ فکر میکرد. از همینرو در همان اوایل جنگ اعلان بیطرفی کرد و بدون اشاره به آغازگر جنگ، در بیانیهای از دو کشور خواست به جنگ پایان دهند. در نخستین سالگرد جنگ، چین از چشمانداز غمانگیز برای صلح به بنبست رسیده ابراز نگرانی کرد و تداوم جنگ ایران و عراق را وسوسهای برای ابرقدرتها با هدف مداخله در منطقه دانست و بر آمادگی مجدد خود برای میانجیگری پای فشرد.
با آغاز پیروزیهای ایران در جبهههای جنگ در ششماهه دوم سال 1360 و سال 1361، مناسبات ایران و چین گسترش یافت و به دنبال سفر یک هیئت ایرانی به چین تفاهمنامه همکاری تجاری و نظامی بین دو کشور امضا شد. از مفاد این تفاهمنامه، ایجاد چهار کارخانه اسلحهسازی برای تولید موشک، مهمات و لوازم یدکی در ایران بود. افزون بر این، چین متعهد شد تجهیزات نظامی از قبیل موشکهای ضدهوایی و ضدکشتی، قطعات توپخانه، لوله توپ و تفنگ و مهمات به ایران بفروشد. در همین حال، چین به منظور حفظ توازن در جنگ از عراق هم غافل نبود. چند ماه بعد چین و جمهوری اسلامی ایران قراردادی رسمی بالغ بر یکمیلیارد و سیصد میلیون دلار برای فروش سلاح امضا کردند. چین در این قرارداد ملزم شد تعداد صد فروند هواپیمای جنگی جی 6، تانکهای تیـ 59، قطعات یدکی توپهای 130م. م و سلاحهای سبک را طی سه سال در اختیار ایران قرار دهد. با افشای این قرارداد، دولت چین تحت فشار شدید آمریکا و کشورهای حاشیه خلیجفارس قرار گرفت و موج گستردهای از حملات رسانهای علیه چین به راه افتاد. این حملات تا آنجا پیش رفت که مقامات چینی مجبور شدند کلیه گزارشها را تکذیب کنند. چین رسماً اجازه صدور موشکهای استیکس با برد هشتاد کیلومتر و با فناوری کهنه خود را در سال 1984 به ایران صادر کرد. چند ماه بعد به دلیل در امان ماندن از فشارهای کشورهای غربی و عربی حامی عراق به دلیل فروش مستقیم سلاح به ایران، اقلام نظامی مورد نیاز جمهوری اسلامی را از طریق کشور ثالث کره شمالی ارسال کرد. با وجود این، دولت آمریکا که مناسبات ایران و چین را به شدت زیر نظر داشت، در مردادماه 1364 اعلام کرد، چین 12 جت جنگنده و 22 دستگاه تانک در اختیار ایران قرار داده است. در سال 1365 هم یک کمیته تخصصی مشترک صنایع شیمیایی و پتروشیمی بین ایران و چین تشکیل شد تا همکاری دو کشور را در این زمینه هماهنگ کنند.
جمهوری خلق چین در رأیگیری کلیه قطعنامهها و بیانیههای شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول هشت سال جنگ ایران و عراق شرکت داشت و در تمام تصمیمگیریهای آن شریک بود. بر اساس گزارشها و اسناد موجود، چین در طول سالهای 1359 تا 1366 قراردادهای تسلیحاتی به ارزش 8/2 میلیارد دلار با طرفین جنگ امضا کرد که 74 درصد کل معاملات تسلیحاتی چین با کشورهای جهان سوم طی این مدت را شامل میشود. در این سالها، چین دو سوم کلیه تجهیزات نظامی ایران را تأمین میکرد و بزرگترین تأمینکننده تسلیحات ایران بود.