سیاست هویج و چماق غربیها در رابطه با مذاکرات هستهای به اوج خود رسیده است. از یک سو امارات و ترکیه و عراق را زیر فشار قرار دادهاند تا جلوی نقل و انتقال پولهای ناشی از صادرات نفت ایران را بگیرند و با افزایش تنگناهای ارزی، فشارهای اقتصادی بر کشور را دوچندان کنند. همچنین با مطرح کردن مطالبی مانند غنیسازی 84 درصدی و تلاش برای تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران و همچنین دعوت از مخالفان جمهوری اسلامی به نشست مونیخ فضای بینالملل را هم علیه ایران تحریک کنند و در ادامه میگویند مذاکرات اولویت ما نیست و مباحث مربوط به کمکهای نظامی ایران به روسیه و مسائل حقوق بشری در اولویت اصلی ما قرار دارد. در سمت هویج داستان هم میگویند مذاکره تنها راه حل برنامه هستهای ایران است و این را از زبان بلینکن وزیر خارجه آمریکا، رابرت مالی مسئول پرونده ایران، جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و در نهایت وزیرخارجه آلمان میشنویم. همزمان هم سیلی از پیغامهای با واسطه به سوی ایران روانه کردهاند که مهمترین آنها از طریق وزیرخارجه عراق، وزیرخارجه قطر، وزیر خارجه عمان و مصطفی الکاظمی، نخستوزیر سابق عراق به دست مسئولان ایرانی رسیده است. همچنین طرف آمریکایی مباحثی مانند آزادی منابع ارزی، آزادی زندانیهای دو کشور و رفع محدودیتهای صادرات نفت ما را هم مطرح میکند، حال باید دید پشت این صحنهآراییها چه قرار دارد؟ آنچه مسلم است اینکه غربیها به این نتیجه رسیدهاند که از تنور اغتشاشات آبی برای آنها گرم نمیشود و راهپیمایی 22 بهمن هم این موضوع را به صورت آشکارتری نمایان کرد؛ ولی غربیها از مخالفان جمهوری اسلامی به صورت کامل دست بر نمیدارند و سعی میکنند به زعم خود از آنها به عنوان اهرم فشار استفاده کنند. آمریکاییها در تلاش هستند موارد دیگری را هم وارد صحنه مذاکره کنند که شاید مهمترین آنها مباحث منطقهای و محور مقاومت باشد؛ زیرا آمریکاییها معتقدند برجام در عمل اثر بازدارندگی خود را از دست داده است و سال 2025 که کلیه محدودیتها برای برنامه هستهای ایران رفع میشود، در واقع برجام دیگر هیچ کاراییای نخواهد داشت، پس باید شکل برجام هم عوض شود و با جمهوری اسلامی توافق بهتری امضا شود؛ به همین دلیل است تعدادی از مسئولان آمریکایی اعلام میکنند، برجام مرده است؛ ولی در ادامه میگویند مذاکره تنها راه کنترل برنامه هستهای ایران است. حال آنها منتظر هستند که ببینند از این رفتارهای دوگانه میتوانند به مطلوب خود دست پیدا کنند یا خیر، البته مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی هم کاملا به این امر واقف هستند و کماکان در موقعیتهای مختلف اعلام میکنند، هر زمان طرف غربی آماده مذاکره باشد، ما هم آماده مذاکره هستیم و هیچ زمان جمهوری اسلامی میز مذاکره را ترک نکرده است. حال باید دید که چه زمان غربیها از این سیاست هویج و چماق ناامید میشوند و تصمیم میگیرند که واقعاً به میز مذاکره برگردند؟