علیّبنابراهیم ذیل آیه «وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَکدًا؛ و سرزمين خوب گياه آن به فرمان پروردگارش مىرويد و زمين بد جز اندک گياهى از آن پديد نمىآيد» میگوید:
«این فرموده خدای عزّوجلّ مثال و تشبیهی است برای ائمه(ع) که علم آنان به اجازه خداست وَ الَّذِی خَبُثَ و [این] مثالی است برای دشمنان ایشان لاَ یَخْرُجُ علم آنان إِلاَّ نَکِدًا، یعنی کدر و فاسد.» در تفسیر نور آمده است: کلمه «نَکد»، به معناى چيزى است که در آن خيرى نباشد، «نبات نَکد»، به معناى گياه کم و بىفايده است. زمين شوره سنبل بر نيارد/ در او تخم و عمل ضايع مگردان.
اگر با ديد وسيع به اين آيه بنگريم، شايد بتوان يکى از مصاديق سرزمين پاک را که محصول پاک مىدهد، خانواده پاک بدانيم. گوهر پاک ببايد که شود قابل فيض/ ورنه هر سنگ و گِلى لؤلؤ و مرجان نشود.
آيات قرآن، مانند بارانِ رحمت است، هنگامى که بر دلهاى آماده تلاوت شود، شناخت و عشق و ايمان و تلاش در پى دارد، ولى نااهلان را جز لجاجت و دشمنى نمىافزايد:
«وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً»(اسراء/ 82) آیه فوق در حقیقت به یک مسئله مهم اشاره دارد و آن، اینکه تنها «فاعلیت فاعل» برای به ثمر رسیدن یک موضوع کافی نیست؛ بلکه استعداد و «قابلیت قابل» نیز شرط است.
این در حالی است که وقتی خداوند از کفار در قرآن نام میبرد و چگونگی تعامل با آنها را ذکر میکند، اشاره میفرماید که خودش فاعلیت فاعل و قابلیت قابل را از آنها میگیرد.
بنابراین، در وجود کفار نه معرفت و خیری شکل میگیرد نه میتوانند کمترین خیری به دیگران برسانند، آنها شرّ مطلق هستند. آیات متعددی در قرآن وجود دارد که از مهر نهادن به قلب، چشم و گوش کافران میگوید؛ اما مهمتر آنکه در سوره ابراهیم، آیه 24 میفرماید:
«خداوند کسانی را که ایمان آوردند، بهخاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار میدارد. هم در این جهان و هم در سرای دیگر و ستمگران را گمراه میسازد، خداوند هر کار که بخواهد انجام میدهد!» به عبارتی، خداوند برای کافران که قلب و روحشان زمین سختی است که هیچ بذری در آن نمیتواند رشد کند، هیچ دلسوزی نمیکند؛ زیرا دلسوزی برای کسی که ذرهای خیر در وجود او نیست، هواپرستی و نافرمانی پیشه کرده و قابلیت رشد کمالات را در وجود خود ایجاد نکرده است، امکان ندارد. شاید از این آیات اختیار نداشتن کافران به ذهنتان متبادر شود؛ اما سیر تکامل اخلاقی انسان بلندمدت است و با مشخص شدن هدف، مبدأ و مقصد نیز مشخص میشود.