صبح صادق >>  صفحه آخر >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۴۴۹۰۲

بچه ننه

یک نفر پرسشی از او پرسید
شغل‌تان چیست حضرت والا؟
توی غربت هزینه سنگین است
می‌رود لحظه لحظه هی بالا
گفت در حال یک مبارزه‌ام
گفت: این مسیر پر از فراز و نشیب
داشت پول و درآمدی آیا؟
گفت من همیشه به فکر مردُمَمَم
تا که گردند شادمان و رها
گفت: اینها همه بسی خوب است
همنوایی لیدر و اعضا
چیز دیگر ولی سؤالم بود
دخل و خرج عیال و شخص شما
گفت: بنده می‌کنم ورزش
دست‌ها بر زمین و پا به هوا
وقت کسب درآمدم نشود
با وجود تمام مشغله‌ها
این چهل سال بس که مشغولم
جیب مادر شده‌ست حامی ما
بعد از این گفت‌وگو، گزارشگر
در به در، از سواحل و دریا
گشت دنبال خاک سنگینی 
تا بریزد به فرق خود، آن را
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات