صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۷  ، 
کد خبر : ۳۴۵۱۰۴

جامعه منتظر

در آموزه‌های دینی، موضوع موعود و انتظار فرج از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در آیات و روایات، منتظران واقعی موعود، «برترین امت» خطاب شده‌اند و در همین راستا نیز جامعه منتظر به جامعه‌ای گفته می‌شود که با زمینه‌سازی ظهور و عمل کردن به وظایف خود در عصر غیبت کبری، به امید ظهور منجی عالم بشریت و تشکیل حکومت عدل جهانی به سر برد[...]
در آموزه‌های دینی، موضوع موعود و انتظار فرج از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در آیات و روایات، منتظران واقعی موعود، «برترین امت» خطاب شده‌اند و در همین راستا نیز جامعه منتظر به جامعه‌ای گفته می‌شود که با زمینه‌سازی ظهور و عمل کردن به وظایف خود در عصر غیبت کبری، به امید ظهور منجی عالم بشریت و تشکیل حکومت عدل جهانی به سر برد و خود را از آسیب‌ها دور کرده و طبق شاخصه‌هایی که برای جامعه منتظر در ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ضرورت دارد، در حرکت باشد. کارشناسان مذهبی افزون بر اینکه کسب معرفت نسبت به وجود مقدس امام و حجت زمان خویش را بر هر فرد شیعه‌ای واجب دانسته‌اند، به شکل مفصل در ابعاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی وظایفی را تبیین و سفارش کرده‌اند که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم.
 
شاخصه‌های فرهنگی
شناخت امام
بدیهی است که زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی(عج)، بدون شناخت آن بزرگوار امکان‌پذیر نخواهد بود. امام صادق(ع) در این‌باره می‌فرماید: «... اِعرِفْ إِما مَک فَإِذا عَرَفْتَهُ لَمْ یضُرُّک تَقَدَّمَ هَذا الامرُ أَمْ تَأَخَّرَ... فَمَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ کانَ کمَنْ هُوَ فِی فُسْطَاطِ القائم»؛ امام زمان خویش را بشناس، پس وقتی او را شناختی، پیش افتادن و یا تأخیر این امر [ظهور] آسیبی به تو نخواهد رساند... پس هر آن کس که امام خویش را شناخت، مانند کسی است که در خیمه قائم باشد.
همچنین امام صادق(ع) در بیان دیگری می‌فرماید: «وَ مَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یقُوْمَ صاحِبُ هَذا الأَمرِ کانَ بِمَنزِلَةِ مَنْ کانَ قاعِداً فِی عَسْکرِهِ لا بَل بِمَنزِلَةِ مَنْ قَعَدَ تَحْتَ لِوائِهِ»؛ هر آن کس که امامش را شناخت و قبل از قیام صاحب این امر از دنیا رفت، مانند کسی است که در سپاه آن حضرت خدمت‌گزاری کرده است؛ نه، بلکه مانند کسی است که زیر پرچم آن حضرت است.
 
مبارزه با فساد و انحراف
دین آسمانی اسلام، در واقع پاسخی به ندای عقل و فطرت انسان است. بنابراین، عقل سلیم و فطرت پاک بشری در رویارویی با آن به آسانی تسلیم می‌شود؛ زیرا آن را دقیقاً مطابق با نیازهای روحی و روانی خود می‌یابد. چنین دینی موجبات رشد و تعالی روزافزون انسان را در پی دارد، اما زمانی که دین گرفتار زنگارهای برخاسته از هوا و هوس دنیاپرستان و سلایق شخصی دین‌فروشان می‌شود، از فلسفه وجودی خود فاصله می‌گیرد و نه تنها به‌سوی سعادت رهنمون نخواهد بود که موجبات گمراهی را نیز در پی دارد. به این جهت، جامعه منتظر که می‌خواهد خود را به استانداردهای عصر ظهور و حکومت مهدوی نزدیک کند، باید بکوشد تا در عصر غیبت در حد امکان زمینه‌های انحراف فکری و دینی را از بین ببرد و به تبیین و تشریح آموزه‌های اصیل دینی همت گمارد و با افرادی که اصول و عقاید دین حق را وارونه جلوه می‌دهند، به‌شدت برخورد کند.
 
بسط فرهنگ مهدویت
جامعه منتظر در حین انتظار باید شکیبا بوده و خود را از دنباله‌روی کردن از مدعیان دروغین دور نگه دارد و با انتظاری زمینه‌ساز بر سختی‌ها فائق آمده و با طولانی شدن ظهور ناامید نشود. رسول خدا می‌فرماید: «طوبی لِلصَّابِرِینَ فِی غَیبَتِهِ طُوبَى لِلْمُتَّقِینَ عَلَى مَحَجَّتِهِمْ أُولَئِک وَصَفَهُمُ اللَّهُ فِی کتَابِهِ وَ قَالَ الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ وَ قَالَ أُولِیک حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ خوشا به حال صبرکنندگان در دوران غیبت امام مهدی! خوشا به حال افراد باتقوا به خاطر محبت‌شان بر اهل‌ بیت! آنان، کسانی هستند که خداوند در معرفی آنها فرمود: آنان ‌کسانی هستند که به غیب ایمان دارند و آنها حزب خدا هستند، آگاه باشید آنها همان رستگارانند. به همین دلیل از آنجایی‌که امروزه نظریه‌های گوناگونی درباره پایان تاریخ مطرح است و تنور بحث «جهانی‌شدن» داغ شده است، باید حکومت جهانی امام زمان و فرهنگ مهدویت را با عنوان بهترین تئوری و کارآمدترین گزینه به جهانیان معرفی کرد.
 
شاخصه‌های سیاسی
پیروی از ولایت‌فقیه تا ظهور امام
با مطرح‌شدن امر «نیابت»، تسلسل ضروری امامت و رهبری ادامه پیدا می‌کند و رشته هدایت دینی جامعه از هم نمی‌گسلد. امامان معصوم، مردم را در عصر غیبت کبری به نایب امام رجوع داده‌اند و تکالیف نشر دین (تربیت) و بقای دین (سیاست) را به او سپرده و همه را به اطاعت او فراخوانده‌اند. امام عصر در این‌باره می‌فرمایند: «أَمَّا الْحَوَادِتُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیکمْ وَأَنَا حُجَّةُ الله»؛ در حوادث و رخدادها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شما و من حجت خدا هستم. معلوم است که رجوع به عالم ربانی در عصر غیبت به اعتبار نیابت او از امام است، پس نقش سازنده و بزرگ عالمان شیعه در سراسر اعصار غیبت، اثری است از آثار وجود حجت بالغه الهى که جامعه منتظر باید با پیروی از دستورات فردی و اجتماعی این نائبان امام عصر، جامعه را از انحراف‌ها بازداشته و قدرت سیاسی خود را حفظ کند.
 
نفوذناپذیری در برابر کفار
خداوند متعال در صفات مؤمنان می‌فرماید: «أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ»؛ آنها بر کفار سخت‌گیرند. از این ‌رو علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می‌نویسد: عبارت «أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ» کنایه است از اینکه این اولیای خدا خود را بزرگ‌تر از آن می‌دانند که اعتنایی به عزت کاذب کفار کنند؛ کفاری که اعتنایی به امر دین ندارند، همچنان که خدای تعالی پیامبر خود را همین‌طور ادب کرده و به وی فرمود: «لا تمدن عَینَیک إِلى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیهِمْ وَاخْفِضْ جَناحَک لِلْمُؤْمِنِینَ»؛ به زر و زیورهایی که ما به بعضی از خانواده‌های کفار داده‌ایم تا چند صباحی سرگرم آن باشند، چشم مدوز و بر زندگی آنان غبطه مخور، بلکه در برابر مؤمنین خضوع و تواضع کن!
بر همین اساس است که خداوند متعال می‌فرمایند: «لا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَ النَّصاری أَوْلِیاءَ»؛ یهودیان و مسیحیان را دوستان و سرپرستان خود قرار ندهید! زیرا این دو گروه در عین اینکه دو طایفه جدای از هم و دشمن هم هستند، در عین‌حال علیه شما مسلمانان یکدست و متحدند، پس در نزدیک شدن به آنها و در دوستی و محبت با آنها هیچ سودی برای شما نیست؛ بنابراین جامعه منتظر باید مراقب باشد تا دشمنان با فتنه‌انگیزی در آنها نفوذ نداشته باشند و با وعده‌های فریبنده به اسلام ضربه نزنند.
 
استقرار عدالت فراگیر
مشکل اصلی در جوامع امروزی آتش ظلم و بیدادی است که بشر را در کام خود فرو برده است؛ بنابراین، ایجاد عدالت، سرلوحه برنامه‌های منجی عالم است، همان‌گونه که از اهداف اصلی همه پیامبران در آغاز رسالت بوده است. در عصر غیبت نیز جامعه‌ای که رو به کمال موعود گام برمی‌دارد، باید برقراری عدالت را در رأس برنامه‌های اصلاحی خود قرار دهد؛ زیرا همه ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به‌شدت متأثر از میزان تأمین عدالت در جامعه هستند. بشر در نظام عادل و دادگستر به‌درستی تربیت می‌شود؛ با آسایش و فراغت به تکلیف تن می‌دهد و به حقوق دیگران نیز احترام می‌گذارد. از همین منظر بشر در سایه این مسئولیت‌پذیری و تعهد به جامعه به سعادت می‌رسد؛ لذا باید پایه‌های اصلی جامعه و ارکان مدیریت که در همه زوایای اجتماعی تأثیر مستقیم دارد و جهت حرکت جامعه را مشخص می‌کند، عادلانه باشد تا کل روابط اجتماعی در تمامی زمینه‌ها رنگ عدالت و دادگری به خود بگیرد.
 
شاخصه‌های اقتصادی
سامان‌دهی اقتصاد
همه انقلاب‌ها و اصلاح‌ها برای گسترش یافتن و باقی ماندن، نیازمند هزینه‌اند، جامعه و افراد هم در مواردی نیازمند کمک مالی هستند. به‌ طور کلی همه ابعاد جامعه برای پیشرفت و تکامل به هزینه نیاز دارد؛ بنابراین بقا و تکثیر ثروت‌های سودمند عمومی میان جامعه دینی جزء وظایف همگانی است. یکی از ابعاد مقاومت، همین توانمندی مالی است. بنابراین، قرآن کریم مال را مایه «قوام و قیام» شمرده است و می‌فرماید: «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَکمُ الَّتِی جَعَلَ اللَّهُ لَکمْ قِیامِاً»؛ اموالی را که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرر داشته است، به تصرف سفیهان ندهید.بنابراین حفظ دین، فرهنگ، مظاهر دینی و همچنین گسترش و تبلیغ آن، نیازمند قدرت مالی و اقتصادی است. اعضای جامعه دینی و منتظر ظهور باید بکوشند با کار حلال، به توانگری دست یابند و آن را در خدمت نشر دین خدا و آرمان‌های والای انسانی به‌کارگیرند.
 
عدالت اقتصادی
اهمیت عدالت اقتصادی به این دلیل است که روزمره، زندگی انسان را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و به وسیله آن می‌توان در فکر و اندیشه و مذهب دیگران رسوخ کرد. اساساً در اقتصاد، سه هدف مهم وجود دارد: «استقلال اقتصادی»، «عدالت اقتصادی» و «رشد اقتصادی».
استقلال اقتصادی به معنای خودکفایی جهان اسلام و بی‌نیازی از کفار است و این است سخن خداوند متعال که فرمود: «وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سبیلاً»؛ خداوند هرگز برای کافران بر مؤمنان سلطه‌ای قرار نداده است. بنابراین عدالت اقتصادی به معنای آن است که موضوع اقتصاد، چه در بخش تولید و چه در بخش توزیع، از خطوط کلی عدالت پیروی می‌کند. از این ‌رو خداوند متعال در آیات و روایت متعدد سفارش کرده است که اموال در دست ثروتمندان جمع نشود و به نیازمندان نیز برسد. بنابراین، با استناد به این موضوع می‌توان گفت، در این شرایط است که جامعه از نظر اقتصادی به تعادل می‌رسد. رشد اقتصادی یا افزایش تولید ناخالص ملی نیز از اهداف مهم اقتصاد است؛ اما مهم رعایت عدالت و ارزش‌های اسلامی است که از نقاط عطف و فرق اساسی اقتصاد اسلامی با غیر اسلامی به شمار می‌رود.
 
آبادسازی زمین
عمران و آبادانی جغرافیایی و بهره‌برداری از امکانات تا سرحد ممکن از دیگر اقدامات امام زمان است. رسول اکرم(ص) در روایتی فرموده‌اند: «یتَنَعَّمُ أُمَّتِی فِی زَمَنِ الْمَهْدِی نِعْمَةٌ لَم یتَنَعَمُوا قَبْلَهَا قَط یرْسِلُ السَّمَاءَ عَلَیهِمْ مِدْرَاراً وَ لَا تَدَعُ الْأَرْضُ شَیئاً مِنْ نَبَاتِهَا إِلَّا أَخْرَجَتْهُ»؛ امت من در زمان مهدی از نعمتی بهره‌مند می‌شوند که هرگز به چنان نعمتی بهره‌مند نشده‌اند. آسمان باران رحمت خود را فرو می‌ریزد و زمین هم گیاه خود را از برای ایشان خارج می‌کند.
البته چنین چیزی زمانی ممکن خواهد بود که از همه امکانات بهره‌برداری شود و از اسراف گروهی اندک نیز جلوگیری شود. همچنین از تکنیک‌های دقیق علمی و فنی متناسب با محیط‌ها و سرزمین‌های گوناگون باید بهره‌برداری‌های لازم صورت پذیرد. پس جامعه منتظر باید برای آبادسازی زمین و حفظ محیط‌زیست تلاش کند تا خود را به سطح پذیرفتنی از توسعه علمی و فنی پایدار برساند و بتواند زمینه ظهور حکومت امام عصرانه را فراهم آورد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات