هفته گذشته خبر تأملبرانگیزی در بازار کتاب و در میان کتابدوستان پخش شد که در نوع خودش بیسابقه بود! تا امروز همه از قیمت بالای کتاب و تأثیر آن در کاهش اقبال به کتابخوانی میگفتند، اما حالا خبر رسیده که برخی ناشران، کتابهای منتشر شده را بدون درج قیمت پشت جلد به کتابفروشیها میفروشند و به جای درج رسمی قیمت، فقط یک برچسب قیمت روی جلد میزنند! چیزی که به راحتی قابل تغییر است و این یعنی، بیقاعدگی مطلق در قیمتگذاری یک محصول فرهنگی!
هفته گذشته، همزمان با نوسانات قیمت ارز، قیمت کاغذهای وارداتی هم دستخوش تغییر جدی شد، تا جایی که قیمت کاغذ تحریر در بازار به مرز یک میلیون و 500 هزار تومان رسید! طبق گفته کارشناسان این حوزه، طی یک هفته، قیمت کاغذ حدود 70 درصد افزایش یافته است؛ به ویژه در قطع 60 در 90 که عمده مصرف آن از سوی ناشران است. این افزایش قیمت آن هم کمتر از دو ماه مانده به برگزاری سیوچهارمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ـ که بزرگترین رویداد فرهنگی این حوزه است ـ این نگرانی را ایجاد کرده که قیمت کتاب در سال جدید و در نمایشگاه این دوره افزایش قابل توجهی پیدا کند.
هرچند ناشران هم برای خودشان دلایل قابل توجه و تأملی دارند و هزینههای تمام شده تولید حسابی رمقشان را کشیده، اما اگر چاره کار این روشی باشد که برخی از آنها به تازگی پی گرفتهاند، یعنی عملاً فاتحه کتاب و کتابخوانی در مملکتمان خوانده میشود و اندک اقبالی هم که به کتابهای چاپی و کاغذی میشود، از بین خواهد رفت و ضررهای سنگینتری متوجه ناشران خواهد شد.
به نظر میرسد، تا این روش بدعتگونه در بازار کتاب جا نیفتاده و فراگیر نشده، اتحادیه ناشران و وزارت ارشاد باید دور هم بنشینند و با هماهنگی دستگاههای دیگر، مانند بانک مرکزی یا ستاد اقتصادی دولت، فکری به حال ارز واردات کاغذ و هزینههای نشر بکنند.
هرچند همه میدانیم همه دلایل پایین بودن سرانه مطالعه به قیمت کتاب برنمیگردد، اما به هر حال «قیمت» هم عامل بیاثری نیست و در این اوضاع اقتصادی در بازار کتاب اثرگذار است، پس تا دیر نشده فکری بکنید و بازار این کالای فرهنگی و راهبردی را آشفتهتر از این نکنید.