سفر مکرون به چین بیشتر از سفر یک رهبر اروپایی به چین در اروپا و جهان سر و صدا به پا کرد؛ زیرا وی در سخنانی بعد از این سفر گفت، ما نباید دنبالهروی آمریکا باشیم و اروپا از دمیدن آتش درگیریها در تایوان نفعی نمیبرد و اروپا باید به یک قطب سوم مستقل از چین و اروپا تبدیل شود. این نظرات زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که «چارلز میشل» رئیس شورای اروپا هم از آن حمایت کرد و گفت: «سران کشورهای زیادی با این نظر موافق هستند.» او در ادامه گفت: «اروپا به دنبال فاصله گرفتن از آمریکاست. اروپا نمیتواند به صورت کور و سیستماتیک از واشنگتن تبعیت کند.» البته این سخنان با عکسالعمل جدی آمریکا روبهرو نشد و تنها یکی از سناتورهای جمهوریخواه گفت: «اگر اروپا نمیخواهد در زمینه درگیری تایوان طرف آمریکا را بگیرد، ما هم باید در درگیری روسیه و اوکراین بیطرف باشیم.» حال باید دید چه عواملی باعث شده است که اروپا به این جمعبندی برسد. شاید مهمترین دلیل آن، مسائل اقتصادی باشد. آمریکا در مراودات اقتصادی دایم سعی میکند دست بالا را نسبت به اروپا داشته باشد و شاید به همین دلیل باشد که مکرون در سخنانش به کاهش وابستگی به دلار اشاره میکند. یکی از جدیدترین تنشهای اقتصادی در روابط اتحادیه اروپا، اجرای قانون کاهش تورم در آمریکا از ابتدای سال 2023 است که طبق آن، آمریکا در راستای افزایش استفاده از انرژیهای پاک، مبلغ 367 میلیارد دلار در بخش تولید انرژیهای تجدیدپذیر، مانند نیروگاههای خورشیدی، بادی و تولید اتومبیلهای برقی و باتریهایی با عمر طولانی برای استفاده در خودروهای برقی هزینه میکند که در کنار آن، یارانههای فراوانی به تولیدکنندگان و مصرفکنندگان در این حوزه میدهد. این قانون، فشار زیادی به اروپا میآورد؛ زیرا یکپنجم خودروهای تولیدشده با سوخت فسیلی در اتحادیه اروپا به آمریکا صادر میشود و همچنین با توجه به یارانههای داده شده، بیشتر سرمایهگذاران اروپایی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر برای سرمایهگذاری به آمریکا میروند که این موضوع با عکسالعمل شدید اروپا روبهرو شد و وزرای اقتصادی فرانسه و آلمان در بیانیهای مشترک اعلام کردند، اقدامات متقابلی را علیه آمریکاییها انجام خواهند داد. در کنار این موضوعاتی که ذکر شد، حمایت اروپا از آمریکا، روابط اقتصادی چین و اروپا را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. میزان صادرات چین به اروپا از 45 میلیارد دلار در سال 2001 به 464 میلیارد دلار در سال 2020 و سهم چین در تجارت اروپا از 9 درصد به 36 درصد رسیده است. در شرایط مشکلات اقتصادی شدید اروپا و تورم بالا، اروپا تحمل یک فشار اقتصادی دیگر از جانب چین را ندارد.
در مباحث امنیتی هم آمریکا با افروختن آتش جنگ در اوکراین، هزینه نظامی زیادی را بر اروپا تحمیل کرد و این به جز هزینههای اقتصادی و افزایش نرخ سوخت و تورم شدید نتیجهای برای اتحادیه اروپا در بر نداشت. الان وضعیت به گونهای است که ذخیره مهمات استراتژیک خیلی از کشورهای اروپایی به اتمام رسیده است و در صورتی که جنگی رخ دهد، به کشورهایی بیدفاع تبدیل میشوند.
در حوزه سیاست خارجی هم تنها پروندهای که با محوریت اتحادیه اروپا پیگیری میشد، پرونده برجام بود که با کارشکنی آمریکا و انفعال شدید اروپا، در این حوزه هم شکست دیگری نصیب اروپا شد. به همین دلیل است که مکرون برای احیای برجام دست به دامان چین شد و در جریان سفر مکرون به چین، در بیانیهای مشترک دو کشور بر حل و فصل سیاسی و دیپلماتیک موضوع هستهای ایران تأکید میکنند.
گفتنی است، سفر مکرون به چین همزمان با سفر آقای امیرعبداللهیان و وزیر خارجه عربستان به پکن برای دیدار با یکدیگر بود. در جریان این سفر وزیر خارجه فرانسه که همراه مکرون بود، دیداری با آقای امیرعبداللهیان داشت و در مورد مسائل مورد علاقه از جمله پرونده هستهای ایران گفتوگو کردند که این موضوع نشان میدهد مکرون بلافاصله تلاشهای خود را برای احیای برجام بعد از دیدار با «شیجیپینگ »رهبر چین آغاز کرده است.
حال باید دید که اتحادیه اروپا تا چه حد در این تغییر رویکرد خود موفق خواهد شد؛ البته اروپاییان سعی کردهاند این چرخش را خیلی با احتیاط انجام دهند و به همین دلیل اعلام کردهاند که در موضوع تایوان و تنش چین و آمریکا از ایالات متحده پیروی نمیکنند.