با پا نهادن به نردبان ترقی، افق تجلی فرا روی «سیدعبدالحسین جوان» نمایان شد و سید گمشده خویش را در شاگردی «میرزایشیرازی بزرگ» یافت و به نجف و از آنجا به سامرا شتافت. میرزایشیرازی در اندک مدتی از هوش سرشار شاگردش آگاهی مییابد و از وی تجلیل میکند. سرانجام تلاش بیوقفه سیدعبدالحسین او را به قوه استنباط احکام الهی مجهز میکند و در ۲۲ سالگی به درجه اجتهاد نائل میآیدو با هجرت میرزایشیرازی از حوزه درس آیات دیگری هم استفاده میکند. نام فقهای بزرگی، همچون شیخ محمدحسین کاظمی، محمدفاضل ایروانی، شیخ لطفالله مازندرانی و شیخ حسینقلی همدانی در کارنامه سید به عنوان استادان که پس از آشنایی با دانش و فضل سید لاری به وی اجازه اجتهاد دادهاند، میدرخشد. در این میان، آیتالله همدانی از بزرگان فقهای ربانی و عارفان واصل و از پرچمداران توحید است که در نجف اشرف به تربیت شاگردان بسیاری توفیق یافته است. این بالندگیها سیدلاری را آماده ورود در حیات سیاسی میکرد.
حیات سیاسی وی در برههای رقم خورد که دنیای اسلام عموماً و کشور ایران مخصوصاً دچار و مبتلا به دو بلیه استبداد داخلی و استعمار خارجی و غربی بود. ستمی که خونآشامان انگلیس به یاری رژیم قاجار در پیش گرفته بودند، زندگی مردم را به سیاهی کشانده بود. مردم بسان چمن خشکیدهای در زیر پای چکمهپوشان انگلیس توان حیات از کف داده و به زردی گراییدهاند. فروغ زندگی از جنوب ایران رخت بربسته و خون و آتش و عفریت مرگ همه جا را فرا گرفته بود. بنابراین، بزرگمردانی از لارستان که نگران حوادث و تحولات بودند، با گسیل هیئتی به عراق از زعیم عالیقدر شیعه، فقیه مجاهد و مبارزی را میخواهند که توان مقابله با ظلم و استبداد را داشته باشد و میرزا سید لاری را به سبب لیاقت و کیاستش به دفع تجاوزات زورمداران مأمور آن خطه کرد. جالب توجه است که سیدلاری از رفتن امتناع دارد؛ اما زمانی میرزایشیرازی با ارسال نامهای سید لاری را از وقایع آشفته جنوب ایران با خبر کرده و با استفاده از منصب ولایت فقیه بر ایشان فرض میکند که به لارستان هجرت کند. فرمان استاد و ولی فقیه برای دانشمند آگاهی، چون سید لاری جوابی جز اطاعت نمیتواند داشته باشد. از همین رو تقاضای مردم لارستان را میپذیرد و آماده هجرت میشود.
هجرت سیدعبدالحسین لاری به ایران، فصل پاییز جنوب را فصل گل کرد. هر چند اگر سید لاری در نجف میماند، به تشخیص استادش چه بسا به بالاترین مدارج علمی میرسید، ولی جهاد در راه خدا مسئولیت سنگینی بود که باید به مثابه واجب شرعی به انجام رساند و مردم محروم جنوب را از ستم قاجار و استعمار انگلیس رهایی بخشد. حضرت آیتالله لاری افزون بر جهاد در راه خدا و تطهیر جامعه از وجود دیوسیرتانی، چون انگلیس، با تألیف کتب ارزشمندی در علم فقه و کلام و فقه سیاسی و اصول و حدیث، میراث گرانبهایی برای آیندگان باقی گذاشت. حدود چهل اثر از ایشان شناخته شده است که در علوم اسلامی و شیوههای حکومتی و قانونگذاری نگاشته شده است.