نخبگان سیاسیـ امنیتی غرب در اتاق فکرهای خود با ایجاد محور عبریـ غربیـ عربی تلاش کردند خاورمیانه یکدست و همراه با تفکر صهیونیستی را در منطقه ایجاد کنند. این راهبرد در عین حال که تلاش میکرد منافع غربیـ صهیونیستی را در منطقه تأمین کند، در غرب نیز مانع از گرایش جوانان مردم جوامع غربی به سمت دین اسلام شود. برای تحقق این دو رویکرد «داعش» به وجود آمد. این موضوع آغاز بحران سیاسی در سوریه، عراق و... شد. در این میان، جمهوری اسلامی ایران با درک صحیح از سیاست صهیونیستها مانع بزرگی را در مقابل پیشرویهای داعش در ظاهر و صهیونیسم در باطن ایجاد کرد. بر همین اساس و بر مبنای آموزههای دینی، عقلانیت، مصالح امت اسلامی و منافع ملی با سیاستهای متناقض و متزلزل دولتهای مدعی مبارزه با تروریسم، حقوق بشر و دموکراسی مبارزه کرد و این آغاز تحول در عرصه دیپلماسی و میدان نبرد شد. به عبارتی، حاج قاسم سلیمانی میداندار عرصه دیپلماسی و میدان در منطقه شد که اکنون ثمره آن خود را نشان میدهد.
شکست داعش
بیتردید، نقش سردار سپهبد قاسم سلیمانی در آزادی بخش بزرگی از اراضی سوریه از شرّ تروریستهای تکفیری بر کسی پوشیده نیست. سرتیپ «غالب جازیه» رئیس واحد رسانه در اداره سیاسی ارتش عربی سوریه در گفتوگویی اعلام کرد: «سردار شهید قاسم سلیمانی در پیروزیهای محور مقاومت در جنگ جولای 2006 و همچنین کمک به ارتش عربی سوریه از سال 2012 در مقابله با گروههای تروریستیـ تکفیری معجزه کرد. بهلطف همین همکاریها سازمان تروریستی داعش نابود شد و بیشتر اراضی سوریه و به ویژه استان حلب که این شهید بزرگ ما نقش برجستهای در آزادسازی آن داشت، از شرّ تروریستها آزاد شد.»
حضور سردار سلیمانی و نیروی قدس و مدافعان حرم در سوریه به منزله منطقهای ویژه جریان مقاومت را به عنوان یکی از بازوهای اصلی جهان اسلام در برابر رژیم صهیونیستی مطرح کرد.
ایران و سوریه پس از دوره بحران
اکنون سوریه در حال گذار از مرحلهای بحرانی و ورود به مرحله ثبات و استقرار است و سوریه نیازمند همکاری ایران برای ورود به این مرحله است. در طول ده سال گذشته، سوریه شاهد یک بحران نفسگیر منطقهای و بینالمللی بود. 180 مجموعه تروریستی با 150 هزار تروریست، از جمله داعش، القاعده،جبهه النصره و جیشالاسلام با کمک رژیم صهیونیستی و برخی از کشورهای مرتجع منطقه، سوریه را دچار یک بحران نظامی و امنیتی کردند و این کشور توانست با کمک ایران از مرحله بحران نفسگیر به مرحله ثبات و آرامش برسد. طبیعی است که سوریه نیازمند همکاری و همدلی ایران برای دوره پس از بحران است. در این دوره بازسازی سوریه آغاز شد و باتوجه به تجربه ایران در سازندگی و بازسازی شهرهای جنگی طبیعی است که کشورمان این آمادگی را برای همکاری با سوریه دارد.
به عبارتی، امروز ثمره مقاومت خود را نشان داده است و باید از این موضوع نهایت استفاده را برد. مشارکت ایران با سوریه و گسترش همکاریهای تجاری و اقتصادی و بازسازی بندر لاذقیه یکی از ثمرههای بسیار ناچیز خون شهدای حرم است که باید آن را لمس کرد. در واقع، این بندر میتواند نقطه ترانزیت کالاهای ایران به سمت اروپا از طریق دریای مدیترانه باشد. بندر لاذقیه میتواند محور همکاریهای اقتصادی ایران، سوریه و عراق باشد و از این طریق برای ایجاد خط لوله نفت و خط گاز و همچنین راه آهن از طریق خرمشهر به بصره و سپس به سمت سوریه و بندر لاذقیه میتواند در احیای این پروژه بزرگ تجاری و اقتصادی کاملاً موثر باشد. طبعاً پس از خروج سوریه از بحران فعلی این پروژه بزرگ کلید زده میشود و در توسعه پایدار منطقه مؤثر خواهد بود.
تحقق این موضوع میتواند به طور عملی سیاست محدودسازی ایران را خنثی کرده و جمهوری اسلامی ایران را به منزله کلیددار اصلی که نقش محوری را دارد، معرفی کند.
بهره سخن
پس از تحمیل بزرگترین بحرانها و جنگهای داخلی بر دولت و ملت سوریه که با هدف تغییر جغرافیای سیاسی منطقه و منزوی کردن جریان مقاومت، ایجاد تنفس برای رژیمصهیونیستی و... دنبال شد و در نهایت با مقاومت ملت سوریه و دولت قانونی این کشور و غلبه نهایی بر تروریسم به شکست انجامید، فصل جدیدی از همکاری بین کشورهای منطقه، به ویژه دولتهای محور مقاومت آغاز شده است.
پس از 13 سال، سفر رئیسجمهور ایران به سوریه که به دعوت همتای سوری خود انجام شد، ضمن اعلام همبستگی با ملت و دولت سوریه، پایان رویکرد صهیونیستی برای تغییر در معادلات منطقهای را اعلام کرد و این پیام را به منطقه و جهان رساند که روند کنونی غرب آسیا بر اساس رویکردهای محور مقاومت است و رژیم صهیونیستی روزبهروز در حال نزدیک شدن به اضمحلال نهایی است.
بر این اساس، سفر رئیسی به سوریه، افزون بر آنکه آوردههای اقتصادی و سیاسی برای هر دو طرف خواهد داشت، تأکیدی بر آغاز نظم نوین منطقهای است که مهمترین و محوریترین ثمره محور مقاومت به شمار میآید.