در کنار فهم منطوق و مفهوم آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع)، باید به حال گوینده و مخاطب هم توجه شود. برخی آیات و روایات دردمندانه بیان شدهاند و کاشف حالی هستند که مسلمانان را در سطحی پایین از فهم شرایط زمان و مکان میداند. قرآن کتاب هدایت است، اما اینکه نکاتش را با چه حالی و برای چه حالتی بیان میفرماید هم باید مورد توجه قرار بگیرد. روایات اهل بیت(ع) هم با همین نگاه باید دیده شوند. برای نمونه، وقتی قرآن از رفتاری سخن میگوید، حال فاعل آن رفتار هم باید مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی خداوند نسبت به حال کسانی که مورد خطابش قرار دارند هم اشاراتی دارند که باید آن را بفهمیم و تکلیف خودمان را در آن بشناسیم. مانند آیهای که درباره دختران شعیب آمده است. در آیه 23 سوره قصص آمده است: «وَ لَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودَانِ، قَالَ مَا خَطْبُکمَا؟ قَالَتَا لا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاءُ...»؛ چون به آب مدين رسيد، گروهى از مردم را ديد که چارپايان خود را آب مىدهند و پشت سرشان دو زن را ديد که گوسفندان خود را باز مىرانند. گفت: شما چه مىکنيد؟ گفتند: ما آب نمىدهيم تا آنگاه که چوپانان باز گردند.(قصص/ 23) جریان این بود که وقتی حضرت موسی(ع) دختران شعیب را دور از چاه آب دید، از آنها پرسید چرا دامهای خود را آب نمیدهید؟ دختران شعیب پاسخ دادند تا مردان مشغول آب دادن به دامهای خود هستند اینکار را نمیکنند؛ یعنی تا مردان نامحرم متفرق نشوند، ما جلو نمیرویم برای آب دادن به دامهای خود. در این آیه بدون آنکه لفظی در مورد حیا و عفت دختران حضرت شعیب داشته باشد، به این خلق نیکو اشاره فرموده است، پس حالی که برای مخاطب باید ترسیم شود، این است که خداوند از این رفتار دختران شعیب خشنود است و این رعایت حجب و حیا را دوست دارد. همچنین، حال خداوند در تذکرات به مؤمنان، کافران، وعده بهشت یا جهنم، حال انزجارش از گناهکاران و کسانیکه عقل خود را بهکار نمیاندازند و حتی کسانیکه نمیفهمند با یک رفتار چه صدمهای به خود، عقل خود و ایمان خود میزنند.
هنگامی که خداوند رفتار اهل مدینه را نسبت به پیامبر اعظم(ص) بیان میفرماید، باید تأسف را در آن ببینیم و بفهمیم که یک رفتار تا چه میزان میتواند تأثرآور و ناامیدکننده باشد. اینکه ما به دلیل برخی مشکلات از کنار پیامبر(ص) متفرق شویم، مستحق عذابیم. خداوند در آیه 11 سوره جمعه میفرماید: «وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَکوک قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ»؛ و این مردم (سست ایمان) چون تجارتی یا لهو و بازیچهای ببینند، بدان شتابند و تو را در خطبه نماز تنها گذارند؛ بگو که آنچه نزد خداست (یعنی ثواب آخرت و بهشت ابد) بسیار برای شما از لهو و لعب و تجارت(های دنیا) بهتر است و خدا بهترین روزیدهنده است.(جمعه/ 11) حسن بصرى و ابومالک میگویند: «گرسنگى بر اهل مدینه غلبه یافت و آذوقه هم گران شده بود تا اینکه کاروان و قافله تجارت دحیةبنخلیفه که بازرگانى زیتون مىکرد، از شام وارد گردید در حالتى که پیامبر(ص) مشغول خواندن خطبه نماز جمعه بودند. مردم وقتى که قافله را دیدند، به طرف او شتافتند که مبادا دیگران سبقت جسته و از اموال کاروان مزبور خریدارى نمایند. در این شتابزدگى جز عده قلیلى براى نماز جمعه باقى نماندند، سپس این آیه نازل گردید...»(تفسیر مجمعالبیان) رسول خدا(ص) با دیدن این وضعیت میفرماید: «خداوند توجه و نظر خود را در این روز جمعه به مسجد و نماز من معطوف کرده است و اگر در میان تفرق و پراکندگى مردم از نماز این گروه هشت نفر باقى نمىماندند که اکنون با من در نماز شرکت مینمایند، هر آینه مدینه با اهل آن در آتش قرار مىگرفتند و مانند قوم لوط عذاب باریدن سنگ بر سر آنها مىآمد.»(تفسیر البرهان) در آیه فوق سخنی از خشم خداوند و حیرتش از بیاحترامی به پیامبر(ص) نیامده است؛ اما حال خداوند را میتوان فهمید، کمااینکه در بیان رسول خدا(ص) آمد. نکته مهم آن است که آیا مخاطب رسول خدا(ص) فقط همان مردم بودند و آیا مردمی که برای دنیا و زرق و برق آن پیامبر(ص) را رها کردند، فقط همان مردم بودند؟ مطمئناً تمام انسانها و مسلمانان تا قیامت مخاطب پیامبر(ص) هستند و اگر مانند مردم مدینه رفتار کنند، در معرفت به پیامبر(ص) کمیتشان لنگ میزند و نشان دادهاند که نفهمیدهاند خداوند روزیدهنده است و نباید برای لهو و لعب دنیایی از کنار خدا، پیامبرش(ص) و اهل بیت(ع) متفرق شوند. اینکه در مشکلات و سختیها از کنار دین و دستورات خداوند، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) متفرق نشویم، به معرفت و شناخت نیاز دارد و اینکه بفهمیم خداوند در این سختیها میخواهد معرفت ما را بسنجد و ما هم باید بفهمیم و بدانیم که روزیدهنده خداوند است و ما نباید بهدلیل مشکلاتمان خداوند و اهل بیت(ع) را رها کرده و ایشان را تنها بگذاریم.