یکی از مشکلات همیشگی انسانها کنترل نکردن زبانشان بوده و هست. زبانی که روایات و ضربالمثلهای بسیاری درباره آن وجود دارد. انسانها وقتی نمیتوانند از زبانشان استفاده صحیحی داشته باشند، نمیتوانند ارتباط خوبی با همنوعان خود برقرار کنند. البته این درباره ارتباط با خداوند هم مصداق دارد؛ یعنی خوب صحبت کردن میتواند ارتباط انسان را با خدای خودش نزدیک و عالی قرار دهد و به عکس! مفسران در قرآن درباره خوب صحبت کردن اشاره کردهاند؛ مانند آیات 83 سوره بقره، 44 سوره طاها، 23 سوره اسراء و... . خداوند به حضرت موسی(ع) میفرماید: «فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَيِّناً لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشى»؛ و به نرمى با او سخن بگویید، شاید متذکّر شود، یا [از مجازات الهى] بترسد.(طه/ ۴۴) در گفتارهای علمی، دینی و اخلاقی به این آیه بسیار استناد میشود که «باید در برابر انسانهای ناسالم و گمراه هم به خوبی سخن گفت، چه برسد به کسانی که اختلافات سلیقهای با ما دارند.» همچنین درباره روش نقد کردن و اظهار نظر این آیه کاربرد فراوانی دارد؛ زیرا قائل هستیم که هر کسی باید از اندوختههای معنوی و اخلاقی خود خرج کند؛ یعنی دلیل نمیشود کسی را که تخلفی کرده است، با زبان تند نصیحت یا امر به معروف کنیم. ما در گفتوگوهای خود و نقدهای خود نباید فقط اثرپذیری را شرط بدانیم. باید حواشی متعدد این کار را هم در نظر بگیریم؛ یعنی یک نقد یا تذکر میتواند کارکردهای فراوانی داشته باشد. برای نمونه، اولینش میتواند مطلع کردن دیگران از بدی و زشتی گفتار، رفتار و افکاری باشد که میتواند به انسان و جامعه آسیب بزند. حتی اگر اثری از نصیحت و تذکر در مخاطب خاص نبینیم، باید مخاطب عام را در نظر داشته باشیم. دومین کارکرد میتواند اثبات حق بودن تذکر باشد که باید با خوشرویی و خوشخلقی و ادب همراه باشد؛ یعنی شستن چیزی که کثیف است باید با آب پاکیزه باشد، حتی اگر آنطور که توقع داریم، تمیز نشود و...؛ پس نباید فکر کنیم اگر اثربخشی در تذکر و نقد و امربهمعروف احساس نشد، میتوانیم آن را ترک کنیم. وقتی فکر کنیم به اینکه هنگام یک نقد و نصیحت افراد بسیاری آن را میبینند و میشنوند، مطمئناً همین روش را ادامه میدهیم. درباره این آیه و دلایلی که آوردیم، روایاتی هم به دست ما رسیده است. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «بدان که خداوند متعال به موسی (در آن هنگام که او را بهسوی فرعون گسیل داشت)، فرمود: به پیش او بروید و به نرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکر شود یا [از مجازات الهی] بترسد. درحالیکه خداوند میدانست که فرعون نه متنبه میشود و نه میترسد، ولی میخواست تا با آن موسی را به رفتن به سوی فرعون تشویق کند.»(الکافی، ج۷، ص۴۶۰) چرا خداوند باید حضرت موسی(ع) را به رفتن و تذکر دادن به فرعون تشویق کند؟! خب مطمئناً اهداف و حکمتهای فراوانی در این کار وجود داشته که چند حکمتش را ذکر کردیم. ضمن آنکه امید به تغییر وضعیت میتواند مؤمنان را به حرکت وادار کند و آنها را از یأس و ناامیدی دور کند. گاهی این ناامیدی سبب میشود امربهمعروف در جامعه ترک شود و در پی آن معروفی به منکر تبدیل شود.