پس از سه سال چشمانتظاری کتابدوستان و فعالان حوزه نشر، بالاخره این انتظار به سر آمد و رهبر معظم انقلاب هفته گذشته از نمایشگاه کتاب تهران بازدید و صمیمانه با ناشران و غرفهداران گفتوگو کردند. بازدیدهای سالانه رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه کتاب تهرانـ که بزرگترین رویداد فرهنگی سالانه در کشورمان استـ از خاطرههای خوش و شیرین اهالی کتاب و نشر به شمار میآید که البته حدود دو سال، به دلیل محدودیتهای کرونایی این خاطره شیرین تکرار نشد و حالا به لطف خدای مهربان و با رخت بستن محسوس این بیماری منحوس، باز هم فرصت این دیدار صمیمانه برای ناشران و نویسندگان حاضر در نمایشگاه سیوچهارم فراهم شد. رهبر فرزانه انقلاب در مدت سه ساعت از 37 غرفه بازدید کردند و درخلال تورق تازههای نشر و گفتوشنود با غرفهداران، نکات مهمی را درباره مسائل حوزه کتاب و نشر به مسئولان گوشزد کردند؛ اما بخش اصلی سخنان حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مربوط به پایان این بازدید سه ساعته بود که در گفتوگو با خبرنگار رسانه ملی، ضمن تبیین و یادآوری اهمیت مسئله کتابخوانی، به طور مشخص دو مسئله روز و مهم این حوزه را به مسئولان فرهنگی و فعالان حوزه کتاب تذکر دادند؛ 1ـ گرانی کاغذ و کیفیت آن و 2ـ کتاب کودک و نوجوان.
کاغذ گران
ایشان گرانی کاغذ و نامرغوب بودن آن را یک «زمینه نامساعد» بر سر راه کتاب و کتابخوانی خواندند و گفتند: «حالا امروز وزیر محترم (ارشاد) به من خبر دادند که در زمینه تولید کاغذ مرغوب کارهای خوبی را شروع کردهاند. من البتّه چند سال قبل به این مسئله تأکید کردم، همت نکردند که دنبال کنند؛ حالا خب بحمدالله شروع کردهاند. امیدواریم که این کمک کند تا این قیمت بالای کتابهاـ که خرید کتاب با این قیمتها واقعاً سخت استـ بشکند و با ارزان شدن کاغذ، با آمدن کاغذ داخلی مرغوب، این وضع بهتر بشود.» این تذکر رهبر حکیم انقلاب، در واقع تکرار درد دل فعالان حوزه نشر است که سالهاست از گرانی کاغذ و ناکافی بودن یارانههای تعریف شده و البته قاچاق این ماده اولیه صنعت نشر گلایه دارند و سالهاست پاسخ جدی به این دغدغه به تعویق افتاده است.
کتاب کودک و نوجوان
رهبر معظم انقلاب همچنین، به مسئله ترجمه و کتابهای وارداتی به طور عام و کتابهای ترجمهای کودکان و نوجوانان به طور خاص اشاره کردند و گفتند: «در گذشته دور که دوره جوانی ماست، کتابها غالباً ترجمهای بود؛ یعنی عمدتاً ترجمه کتابهای فرنگی بود که در اینجا چاپ میشد. حالا انسان احساس میکند که کتابهای نگارشیافته و تألیف شده در داخل، تعداد خیلی زیادی از کتابها را و سهم بزرگی از کتابهای کشور را تشکیل میدهند؛ باید اینها ترجمه بشوند. یعنی من با ترجمه آثار خارجی به هیچ وجه مخالفتی ندارمـ البته [آن اثر خارجی] باید خوب باشد، جهتگیریاش درست باشد، گمراهکننده نباشد...ـ اما متقابلاً روی ترجمه کتابهای داخلی به زبانهای خارجی هم حتماً باید تأکید کنند. حتیالمقدور آن زبان ترجمه شده همـ که میخواهیم به آن زبان ترجمه کنیمـ زبان مادری مترجم باشد؛ مثلاً اگر میخواهیم کتاب فارسی را به عربی ترجمه کنیم، یک عرب واقعی که زبان عربی زبان مادریاش است، ترجمه کند؛ یا انگلیسی، یا همینطور زبانهای دیگر.»
معظمله درباره کتابهای ترجمهای حوزه کودک و نوجوان هم یادآوری کردند: «برای جذب کودکان و نوجوانان هرچقدر میتوانید از لحاظ کمیت و کیفیت کار کنید. هنوز داستانهای خارجی مربوط به کودک غلبه دارد که عیب بزرگی است.» این تذکر هم دقیقاً همان نکتهای است که در سالهای اخیر، صاحبنظران دلسوز حوزه ادبیات کودک و نوجوان، بارها خواستار تدبیر مسئولان وزارت ارشاد برای آن و حمایت از نویسندگان جوان و خوشذوق داخلی شدهاند.