اندیشه سیاسی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین اندیشههای سیاسی تاریخ به خصوص تاریخ سیاسی تشیع و جهان اسلام است؛ اندیشهای والا و الگویی بیبدیل که امروز خط فکری بسیاری از آزاداندیشان و آزادیخواهان دینمدار است.
اندیشه سیاسی
باید عنوان کرد که سیاست در اندیشه امام خمینی (ره) بر آمده از آموزههای قرآنی، روایات و مبتنی بر مبانی فقهی و اصولی، فلسفی، کلامی، و عرفانی میباشد. از نگاه امام خمینی سیاست حقیقی؛ آن سیاستی است که مد نظر انبیاء و ائمه معصومین (ع) بوده، تا شرایط رشد انسان را در ابعاد مختلف فراهم نماید.
چپ یا راست؟
اما آنچه موضوع تحلیل در این نوشتار است شبههای است که امام را از طرفداران جریان چپ دانسته و رویکرد اندیشه سیاسی ایشان را جناحی عنوان میکند. برای پاسخ به این شبهه نخست باید به توضیح این نکته پرداخت که احزاب سیاسی مدرن و متعارف، طی دو قرن اخیر، همزمان با آییننامههای انتخاباتی و پارلمانی ظهور کرده و وارد عرصه سیاسی شدند.
دگرگونی مفاهیم سیاسی
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و استقرار نظام مبتنی بر ولایت فقیه، برخی از مفاهیم دچار دگرگونی شد و مفاهیم جدیدی مطرح گردید. در آن میان، حزب سیاسی از لحاظ تئوریک و فعالیت احزاب در جنبه علمی مورد کاوش قرار گرفت. استقرار جمهوری اسلامی موجب گردیدند که رویآوری به فعالیت حزبی و گروهی با استقبال فراوان همراه شود و گروههای متعددی پدید آیند. اما عدم تفاهم و وفاق این گروهها، تشتت و پراکندگی را به همراه داشت.
موضع امام
این مسئله، امام (ره) را وا داشت تا در مورد احزاب و فعالیت آنها موضعی صریح و روشن اتخاذ کنند؛ لذا ایشان فعالیت احزاب را منوط به زیان نرساندن به جامعه اعلام کردند؛ به بیان دیگر، ملاک ارزیابی احزاب به نظر ایشان توجه به عملکرد آنان بود نه مبانی فکری.
احزاب در نظام ولایت فقیه
اما منحصر به فرد بودن نظام ولایت فقیه در دنیا سؤالهایی را دربارۀ وجود احزاب و فعالیت آنها در چنین نظامی برانگیخت. با این حال احزاب و جناحها و گروههای سیاسی مستقل با افکار و خطمشیهای مستقل و گاه هم راستای بسیاری پس از انقلاب شکل گرفت که مهمترین آنها جناح راست و جناح چپ بودند. جناح راست جمهوری اسلامی ایران یکی از دو جناح قدرت سیاسی سابق، در ایران است که در نتیجهٔ تحولات سیاسی بعد از انقلاب ۱۳۵۷ و در رقابت با جناح چپ شکل گرفت. جناح راست و گروههای معتقد به راست سنتی، بعد از سال ۱۳۷۸ به جناح اصولگرایان معروف شدند و جناج چپ به اصلاحطلبان معروف شدند.
حالا سوال اینجاست اینکه امام چپگرا بوده و رویکردی جناحی داشت! صحت دارد؟
از وحدت تا تنوع سلیقه
باید اذعان کرد امام خمینی (ره) به عنوان یک اندیشمند سیاسی به همان میزان که مفهوم وحدت را در چند بعد، حتی فراتر از یک راهبرد میدانستند، متذکر این نکته بودند که پذیرش کثرت و تنوع سلیقه در امر اداره کشور نه تنها اجتنابناپذیر که مطلوب است.
ایشان به دلیل سوء سابقه احزاب در کشور با حزب میانه خوبی نداشتند و تفکر حزبی بالاخص در ابتدای انقلاب را با توجه به سوء سابقه آنها، مطلوب نمیدانستند. اما با آغاز نهضت انقلاب همواره اقشار مختلف مردم را به داشتن تشکلهایی برای پیشبرد اهداف اسلامی و ملی تشویق میکردند.
آزادی و انتخاب
ازطرفی امام (ره) برای آزادی و انتخاب چنان ارزش و بهایی قائل بودند که اعتقاد داشتند هیچ فضیلتی مگر در پرتو انتخاب و آزادی حاصل نمیشود.
با این حال با پیروزی انقلاب گروهکهایی که از قبل بودند و یا در آستانه انقلاب اعلام موجودیت کردند، در سهمخواهی چنان فضای سیاسی کشور را مسموم کردند که حتی برخی دست به مبارزه مسلحانه و ترور زدند در حالیکه خواسته عمومی مردم این بود که از ادامه فعالیت آنها به هر نحو ممکن جلوگیری شود و اگر چه این گروهکها با اعمال خود افکار عمومی را علیه احزاب و تشکلهای غیر همسو برانگیخت.
نگرانی از تکصدایی
این امر سبب اعمال محدودیت علیه آنها شد، اما از دیگر سوی نگرانی امام از تکصدایی را افزایش میداد؛ لذا وقتی در جریان انتخابات مجلس سوم، عدهای از روحانیون قصد تشکیل جناح جدیدی را داشتند، امام (ره) از آن استقبال کردند و در حقیقت در شرایط اقتدار نظام، سنگ بنای به رسمیت شناختن تکثر افکار و روشهای سیاسی را گذاشتند و از آن پس میتوان گفت دو جناح همرزم در کشور، اما با دو سلیقه متفاوت بوجود آمد که در طول زمان نامهای مختلفی به خود گرفت تا در سالهای اخیر به طور مشخص بنام اصلاحطلب و اصولگرا ظهور عینیتری یافت.
نگاه فراجناحی امام
هم اکنون هر دو جناح طیف گستردهای را تشکیل دادهاند که ممکن است افرادی در هر دو جناح وجود داشته باشند که به بخشهایی از شعارهای اصلی انقلاب باور جدی نداشته باشند؛ لذا اینکه بخواهیم بگویم امام خمینی جزو کدام گروه بودند، درست نباشد چراکه در اصل امام نگاهی فرا جناحی داشتند و نه چپگرا و نه راستگرا بودند هر چند این دو جناح از اندیشههای امام و انقلاب، ولی با یک جهتدهی خاص تشکیل شد.
هر کدام از گروهها از وجوهی خود را به امام نزدیکتر میدانند و شاید افراد صادق در هر جناحی از آن وجهی که امام (ره) را الگو قرار دادهاند، به واقع از همان وجه به امام (ره) نزدیکتر باشند. لذا امام نه چپگرا بودند و نه نگاه جناحی داشتند و در واقع این جناح چپ و راست بود که امامی و انقلابی بودند و در اصول و خطمشی از اندیشه امام جهتگیری میکردند هر چند در ادامه برخی مسیر را اشتباه رفتند.