در روزهای پایانی عمر حضرت امام(ره)، نامهای از ایشان در فروردین ماه سال 1368 منتشر شد که حقایقی را از زندگانی ایشان برای افکار عمومی آشکار میکرد که پیش از آن درباره آن جور دیگری قضاوت میشد. در این نامه حضرت امام(ره) با صراحت اعلام کردند، بخشی از انتصابات و واگذاری مسئولیتها به افراد گوناگون نه با نظر ایشان که محصول مشورتی بوده که اطرافیان به ایشان داشتهاند. در این نامه که خطاب به آقای منتظری نوشته شده است، میخوانیم: «و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم... و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم... و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.» این مشی مشورتی امام(ره) را در اغلب تصمیمگیریهای مهم و اثرگذارشان میتوان مشاهده کرد. به واقع، بسیاری از تصمیمات امام(ره) در دوران انقلاب از فرآیند عقل جمعی عبور کرده بود و ایشان دیدگاه مشورتی را بر نظر خود ترجیح داده و بدان عمل کرده بود. برای نمونه، شورای انقلاب با پیشنهاد آقای مطهری و برخی دیگر از مبارزان شکل گرفت. تشکیل دولت موقت با پیشنهاد شورای انقلاب و مشورت با همراهان محقق شد. مهندس بازرگان به پیشنهاد و اصرار استاد شهید مرتضی مطهری و دیگران از طرف حضرت امام(ره) به نخستوزیری برگزیده شد و موارد متعدد دیگری که میتوان در دوران عملکرد حضرت امام(ره) مشاهده کرد. افراد گوناگون سیاسی و صاحبنظران و کارشناسان در امور مختلف خدمت امام(ره) رسیده و درباره مسائل کشور اظهارنظر میکردند و حضرت امام(ره) فارغ از خط و مشی سیاسی آنان به نظرات گوش میدادند و نظرات صحیح و به درد بخور را دنبال میکردند و از پذیرش نظرات آنان ابایی نداشتند. درباره نحوه اداره صدا و سیما در جمهوری اسلامی در دوران امام(ره) نیز اگرچه در آغاز به صورت ریاستی بود، ولی دیری نگذشت که امام بر شورایی بودن آن نظر دادند و شورایی پنج نفره با حضور شخصیتهای حقیقی و حقوقی را مرجع تصمیمگیریهای این نهاد حساس قرار دادند؛ این پنج نفر نیز از سوی قوای سهگانه و رهبری برگزیده میشدند. در دستگاه قضایی نیز حضرت امام(ره) همین رویه را برگزیدند و امور را به شورا سپردند. باید یادآوری کرد که مطابق قانون اساسی مصوب سال 1358، نصب رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشور از اختیارات رهبری بود که پس از مشورت با قضات دیوان عالی کشور باید صورت میپذیرفت.