احزاب و گروههای سیاسی مانند بسیاری از مجموعههای انسانی از فراز و نشیبهایی برخوردارند. روزگاری اوضاع بر مرادشان میچرخد و روزگاری چرخ روزگار چندان مناسب حال آنان نیست؛ لذا نیازمند بازسازی و ساماندهی تشکیلاتی هستند.
اردوگاه اصلاحطلب مدت مدیدی است که اوضاع بسامانی ندارد. پس از ناکامی در انتخابات 1384 و میداندار شدن طیف رادیکال، این اردوگاه در سال 1388 که در قالب «فتنه سبز» خودنمایی کرد، آشفتهبازاری بر این اردوگاه سایه انداخته است که تا به امروز نشانههای آن قابل مشاهده است. هر چند موفقیت در انتخابات 1392 که محصول عبرتآموزی از ناکامی سیاست رادیکالهای تحریمی در انتخابات اسفندماه سال 1390 و آشتی با صندوق رأی بود، توانست موجب همگرایی نسبی این اردوگاه در حمایت از دولت یازدهم و دوازدهم شود؛ اما عدمرضایت نسبی از عملکرد دولت اعتدال موجب شد تا واگراییهای این جریان عملاً در انتخابات 1400 مجدد سر باز زند و به ناکامی آنان بینجامد.
در مورد چرایی این حرکات سینوسی حاکم بر این اردوگاه، دلایل متعددی را میتوان برشمرد که یکی از مهمترین آنها، فقدان مرزبندی هویتی مشخص با براندازان و بیگانگان است. این جریان به دلایلی که پردازش آن از حوصله این نوشتار خارج است، سالیان متمادی است که حاضر نشده به طور رسمی، قاطع و مشخص با غیراصلاحطلبان برانداز مرزبندی آشکار داشته باشد. در حالی که این مرزبندی را در این سو با جریان اصولگرا کاملاً پررنگ کرده است. همین امر موجب شده تا رفتوآمدهای مشکوک فراوانی از آنسو شکل گیرد که حاصل آن، تفرق و تشتت اردوگاهی بوده است.
این روزها خبر آمده است که فعالیتهای جدید این اردوگاه آغاز شده است و «جبهه اصلاحات ایران» ترکیب 15 نفره خود را شناخته است. این افراد چهرههای شناختهشدهای هستند که بخشی از آنها از سال 1399 به بعد در این ترکیب بودهاند و برخی دیگر چهرههای جوانتری هستند که به تازگی وارد کارزار سیاست در تراز عضویت در شورای مرکزی جبهه اصلاحات شدهاند.
طبیعتاً این سامان دهی جدید معطوف به دو انتخاباتی است که در اسفندماه برگزار خواهد شد و رقابت سیاسی در آن دو انتخابات، یکی از مهمترین مسائل جناحهای سیاسی خواهد بود. بدونشک این ساماندهی جدید در سپهر جریانهای سیاسی کشور رخداد مثبت و رو به جلویی است که باید آن را به فال نیک گرفت و اقدامی برای پرشور شدن انتخابات دانست.
اما در این میان نکتهای که جا دارد به همه جریانهای سیاسی یادآوری کرد، نیاز این روزهای کشور و انقلاب اسلامی به تلاش برای شکلدادن به رقابتی سیاسی در تراز دهه پنجم انقلاب اسلامی است؛ رقابتی که در چارچوب قانون اساسی کشور تعریف شده و برآمده از آموزههای اسلامیـ ایرانی و رهنمودهای بنیانگذار انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب بوده و منافع ملی کشور را که با تحقق «انتخابات مطلوب» ممکن خواهد بود، تأمین کند.
بدون شک انتخابات مطلوب، انتخاباتی است که در آن مشارکت حداکثری، امنیت و سلامت انتخابات محقق شود و این مهم از طریق رقابتیبودن، قانونیبودن و اخلاقیبودن ممکن خواهد شد و نتیجه آن، انتخاب شایستگان و تکیه کارآمدان بر صندلی قدرت خواهد بود. تحقق این امر نیازمند تلاش مشفقانه همه بازیگران انتخابات است که اصلاحطلبان نیز باید مسئولیت خود را در تحقق انتخابات مطلوب بر عهده بگیرند.